دوره 5، شماره 2 - ( 6-1398 )                   جلد 5 شماره 2 صفحات 81-72 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Mohammadpour N, Rezaie I, Hadadi M. The Relationship between Core Muscles Dysfunction and Chronic Ankle Instability: A Review. J Sport Biomech 2019; 5 (2) :72-81
URL: http://biomechanics.iauh.ac.ir/article-1-199-fa.html
محمدپور نوید، رضایی ایمان، حدادی محمد. ارتباط بین اختلالات عضلات مرکزی و بی‌ثباتی مزمن مچ پا: مطالعه مروری. مجله بیومکانیک ورزشی. 1398; 5 (2) :72-81

URL: http://biomechanics.iauh.ac.ir/article-1-199-fa.html


1- کمیته تحقیقات دانشجویی، دانشگاه علوم‌پزشکی شیراز، شیراز، ایران.
2- گروه فیزیوتراپی، دانشکده علوم توانبخشی، دانشگاه علوم‌پزشکی شیراز، شیراز، ایران.
3- گروه ارتوز و پروتز دانشکده علوم توانبخشی دانشگاه علوم‌پزشکی شیراز، شیراز، ایران.
متن کامل [PDF 3874 kb]   (1790 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (2680 مشاهده)
متن کامل:   (2080 مشاهده)
مقدمه
صدمات مچ پا رایج‌ترین صدمات در ورزش و فعالیت‌های تفریحی است [3-1]. از کل صدمات مچ پا، 85 درصد مربوط به پیچ‌خوردگی‌های آن است [5 ،4]. آنچه پیچ‌خوردگی‌های مچ پا را مشکل‌زا کرده است، ریسک بالای آسیب مجدد است. دفعات مکرر بی‌ثباتی که منجر به پیچ‌خوردگی‌های متعدد می‌شود، به عنوان بی‌ثباتی مزمن مچ پا تعریف می‌شود [6]. بی‌ثباتی مزمن مچ پا ممکن است به علت ناکارآمدی مکانیکی مچ پا یا ناکارآمدی عملکردی مچ پا در نتیجه آسیب حاد اولیه در مچ پا حاصل شود [6]. بی‌ثباتی مکانیکی در نتیجه آسیب ساختاری به لیگامان‌ها و اجزای مفصلی [7] و بی‌ثباتی عملکردی در نتیجه تغییراتی همچون اختلال حس عمقی، اختلال کنترل عصبی‌عضلانی، اختلال کنترل پاسچر و نقص قدرت عضلانی حاصل می‌شود [8 ،6].
عوارض ایجاد‌شده در نتیجه بی‌ثباتی مزمن مچ پا مثل درد، ضعف عضلانی، اختلال در کنترل پاسچر استاتیک و دینامیک، اختلال در دامنه حرکتی مفصل، کاهش کنترل عصبی‌عضلانی و اختلال حس عمقی، می‌تواند منجر به بروز ساییدگی و تخریب زودهنگام مفصل شود. همچنین ادامه یافتن این شرایط منجر به کاهش سطح فعالیت فیزیکی، اختلال در فعالیت‌های ورزشی و بروز مشکلات در فعالیت‌های روزمره می‌شود و با تحمیل هزینه‌های مالی و اقتصادی بر فرد در نهایت موجب کاهش کیفیت زندگی وابسته به سلامت و ایجاد مشکلات روانی‌اجتماعی زیادی برای فرد می‌شود [13-9 ،6].
یکی از مشکلات عمده‌ای که افراد با بی‌ثباتی مزمن مچ پا با آن درگیر هستند نقص در تعادل، ثبات تنه و نهایتاً ثبات پاسچر است [15 ،14] . شواهد زیادی وجود دارد که نشان می‌دهد افراد با بی‌ثباتی مزمن مچ پا برای جبران اختلالات و نقص‌های عصبی‌عضلانی ایجاد‌شده در دیستال اندام از عضلات پروگسیمال خود بهره بیشتری می‌برند [16].
یکی از مهم‌ترین عوامل حفظ ثبات پاسچرال و تعادل در بدن نحوه عملکرد عضلات مرکزی است [17]. مطالعات نشان می‌دهند فعالیت عضلات تنه قبل از شروع فعالیت عضلات اندام‌ها آغاز می‌شود [18] و وجود ثبات در تنه و لگن پیش‌نیاز انجام حرکت در تمامی اندام‌هاست [17]. ثبات مرکزی به معنای توانایی کنترل وضعیت و حرکت تنه روی لگن برای بهینه‌سازی تولید، انتقال و کنترل نیرو و حرکت به اندام انتهایی است. این ثبات باعث ایجاد یک ثبات پروگسیمال برای حرکت دیستال شده و همچنین سبب به اجرا در آمدن الگوی نرمال تولید نیرو پروگسیمال به دیستال و درنهایت محافظت از اندام دیستال می‌شود [17]. عضلات مرکزی از چهار گروه عضلانی شامل عضلات شکمی در جلو، عضلات ستون فقرات در پشت، عضلات کف لگن و نهایتاً عضله مهم دیافراگم تشکیل شده‌اند. برخی منابع عضلات ضخیم اطراف لگن و فاشیای توراکولومبار را نیز جزئی از  عضلات مرکزی ذکر می‌کنند. 
از آنجا که عضلات مرکزی در مرکز همه زنجیره‌های کینتیکی قرار دارند کنترل قدرت، بالانس و حرکت در عضلات مرکزی سبب به حداکثر رساندن ارتباط زنجیره‌های کینتیکی اندام فوقانی و تحتانی می‌شود. طبق شواهد، ثبات مرکز نقش زیادی در پیشگیری از آسیب‌های اندام تحتانی در ورزشکاران دارد [19]. به علاوه فعالیت عضلات مرکزی از طرق افزایش فشار درون‌شکمی و همچنین اعمال تنشن به فاشیای توراکولومبار می‌تواند سبب ایجاد یک سیلندر محکم و درنهایت افزایش ثبات پاسچرال شود. 
فعالیت عضلات مرکزی برای ایجاد ثبات پاسچرال به صورت هم‌زمان بوده و به صورت سینرژی با یکدیگر عمل می‌کنند؛ به نحوی که اختلال در عملکرد یکی از آن‌ها می‌تواند عملکرد سایر بخشها و درنهایت ثبات کلی تنه را تحت تأثیر قرار دهد [17]. در همین راستا شواهدی وجود دارند که بیان می‌کنند قبل از عمل دم توسط دیافراگم یک فعالیت الکتریکی در عضلات کف لگن و همچنین عضله عرضی شکمی و سایر عضلات مایل شکمی ایجاد می‌شود که حاکی از سینرژی بودن فعالیت این عضلات است. همچنین به منظور کنترل فشار داخل شکمی، تغییراتی که در دیافراگم اتفاق می‌افتد به صورت قرینه در عضلات کف لگن نیز بروز می‌کند. از این رو اختلال در عملکرد و فعالیت هریک از این عضلات می‌تواند بر فعالیت سایر عضلات اثر گذاشته و موجب اختلال در عملکرد پاسچرال و تنفسی آن‌ها شود [21 ،20 ،18].
با توجه به وجود مطالعات و شواهد متعدد که وجود نقص‌های پاسچرال و تغییرات در الگوهای حرکتی و فعالیت‌های عصبی‌عضلانی اندام‌های پروگسیمال به مفصل مچ پا در افراد با بی‌ثباتی مزمن مچ پا را تأیید می‌کنند، یکی از اجزای ارزیابی و درمان این افراد در نظر گرفتن مفاصل و عضلات پروگسیمال به مفصل مچ پاست. بنابراین بررسی عملکرد، نقش و کارایی عضلات مرکزی در افراد با بی‌ثباتی مزمن مچ پا جهت بهبود ثبات پاسچرال و سایر فاکتورهای کینماتیکی و عضلانی مفاصل پروگسیمال ضروری به نظر می‌رسد.
روش‌شناسی
جست‌وجو در سه پایگاه الکترونیکی اطلاعات شامل اسکوپوس، پابمد و گوگل اسکالر به منظور یافتن مقالاتی که به بررسی نحوه عملکرد عضلات مرکزی، الگوهای حرکتی و کینماتیکی اندام‌های پروگسیمال و نقش عضلات مرکزی و تمرینات مربوط به آن‌ها در افراد با بی‌ثباتی مزمن مچ پا طی سال‌های 2000 تا 2019 پرداخته بودند، انجام پذیرفت. کلید‌واژه‌های انتخاب‌شده برای انجام فرایند جست‌وجو مطابق جدول شماره 1 بر اساس استراتژی جست‌وجوی PICO برگزیده شدند. 
نتایج
پس از انجام جست‌و‌جو در پایگاه‌های ذکر‌شده 146 مقاله به دست آمد که پس از بررسی عنوان مقالات 125 مقاله به علت عدم هم‌خوانی با هدف مطالعه حذف شدند. در ادامه، خلاصه و متن کامل 21 مقالات باقی‌مانده مطالعه شد. با بررسی تطابق مقالات با هدف مطالعه، درنهایت هفت مقاله مرتبط که فرایند داوری همتا برای آن‌ها به انجام رسیده بود، برای بررسی نهایی انتخاب شدند.
مقالات انتخاب‌شده بر اساس روش اجرا و پیامدهایی که بررسی کرده بودند، در سه دسته کلی مورد بررسی قرار گرفتند. گروه اول به بررسی نحوه انقباض و الکترومیوگرافی عضلات مرکزی پرداخته، دسته دوم الگوی حرکتی و کینماتیک اندام‌های تنه و لگن را بررسی کرده و دسته سوم به بررسی رابطه بین تقویت و قدرت عضلات مرکزی با بی‌ثباتی مزمن مچ پا پرداخته بودند.
بحث
نحوه انقباض و الکترومیوگرافی عضلات مرکزی در افراد با بی‌ثباتی مزمن مچ پا
مقالات و شواهد زیادی مبنی بر تغییرات و سازگارهای الگوی فراخوانی عضلات پروگسیمال در افراد با بی‌ثباتی عملکردی وجود دارد. عمده این مقالات به بررسی عضلات اطراف مفصل هیپ پرداخته‌اند [23 ،22 ،16] که به صورت خلاصه حاکی از تأخیر در فراخوانی عضلات گلوتئال و رکتوس فموریس هستند. این اختلالات پروگسیمال ممکن است فرد را مستعد بروز کمردرد کنند. مطالعات معدودی به بررسی الگوی انقباضی و فاکتورهای مربوط به فعالیت عضلانی عضلات مرکزی شامل عضلات شکمی و مهره‌ای در افراد با بی‌ثباتی مزمن مچ پا پرداخته‌اند. 
مارشال و همکاران [24] در سال 2009 مطالعه‌ای با هدف بررسی تفاوت بین پیامدهای ثباتی تنه و اندام تحتانی بین افراد سالم و افراد با بی‌ثباتی عملکردی مچ پا انجام دادند. به این منظور پیامدهای نظری و همچنین پیامدهای عینی افراد شرکت‌کننده شامل مدت‌زمان رسیدن به ثبات و همچنین مدت‌زمان واکنش رفلکس عضلات تنه و شکم حین اعمال اغتشاش را بررسی کردند. به صورت کلی از لحاظ معیارهای نظری افراد با بی‌ثباتی عملکردی مچ پا سطح پایین‌تری داشتند. آنالیز داده‌ها حاکی از وجود تفاوت معنا‌دار در تأخیر فعالیت عضلات تنه و شکم در افراد با بی‌ثباتی عملکردی مچ پا نسبت به افراد سالم بود. تأخیر در رفلکس عضلانی در عضلات ستون فقرات و شکمی در افراد با بی‌ثباتی عملکردی وجود دارد که می‌تواند آن‌ها را دچار مشکلات ثانویه مثل کمردرد یا آسیب‌های سایر نواحی کند. همچنین با توجه به نقش اساسی عضلات تنه و شکم در فراهم آوردن ثبات پاسچرال این‌گونه تغییرات می‌تواند روی ثبات کلی بدن و همچنین با توجه به فعالیت سینرژی عضلات مرکزی روی نحوه فعالیت و عملکرد سایر عضلات مرکزی تأثیرگذار باشد.
رویز و همکاران در سال 2015 مطالعه دیگری با هدف بررسی تطابق‌های پاسچرال ایجاد‌شده قبل، حین و بعد از اعمال اغتشاش در افراد با بی‌ثباتی مزمن مچ پا نسبت به افراد سالم روی سطوح با ثبات و بی‌ثبات انجام دادند [25]. فرض این مطالعه بر این بود که فعالیت الکترومیوگرافی عضلات دیستال (اطراف مچ پا) در افراد با بی‌ثباتی مزمن مچ پا کاهش می‌یابد و این افراد برای جبران فعالیت‌های پاسچرال خود از عضلات پروگسیمالتر بهره می‌برند (عضلات اطراف هیپ و لگن). برای مقایسه فعالیت عضلانی عضلات دیستال، میانی و پروگسیمال اندام تحتانی، گروه‌های عضلانی در سه دسته شامل پروگسیمال و میانی و دیستال قرار گرفتند سپس مجموع فعالیت عضلانی هریک از گروه‌ها با هم مقایسه شد. آنالیز نتایج نشان داد مجموع فعالیت‌های الکترومیوگرافی عضلات پروگسیمال متشکل از عضلات ستون فقرات، عضلات شکمی و گلوتئوس مدیوس طی برخی بازه‌های زمانی فراهم آوردن تطابق‌های پاسچرال از سایر گروه‌های عضلانی بیشتر است. به صورت کلی نتیجه این مطالعه بیان می‌کند که استراتژی تعادل در افراد با بی‌ثباتی مزمن مچ پا نسبت به افراد سالم متفاوت است؛ به این صورت که فعالیت عضلات دیستال کاهش و فعالیت عضلات پروگسیمال افزایش می‌یابد. افزایش میزان فعالیت عضلات پروگسیمال که عضلات مرکزی را نیز شامل می‌شود می‌تواند نشان‌دهنده تغییر در نحوه فعالیت و عملکرد این عضلات به منظور فراهم آوردن استراتژی‌های جبرانی برای حفظ ثبات بدن باشد. 
تریدا و همکاران [15] در سال 2016 مطالعه‌ای را با هدف بررسی میزان فاکتورهای انقباضی عضله دیافراگم در افراد با بی‌ثباتی مزمن مچ پا در مقایسه با افراد سالم انجام دادند. با توجه به نقش اساسی دیافراگم در ایجاد ثبات پاسچرال در بدن این مطالعه به بررسی فاکتورهای مربوط به انقباض دیافراگم در این افراد پرداخت. در این مطالعه میزان فعالیت انقباضی و ضخامت دیافراگم افراد با بی‌ثباتی مزمن مچ پا و افراد سالم در حالت طاق‌باز و حین تنفس آرام به وسیله سونوگرافی ثبت و با هم مقایسه شد. نتایج مطالعه نشان داد فعالیت انقباضی دیافراگم سمت چپ در افراد با بی‌ثباتی مزمن مچ پا نسبت به افراد سالم کمتر است. مکانیسم‌های ممکن برای این تغییرات در دیافراگم، مواردی چون کاهش ورودی‌های حسی به سمت سیستم عصبی مرکزی، اختلال عملکرد حسی‌حرکتی و تغییرات در سیستم عصبی‌مرکزی عنوان شد. فرضیه دیگری که برای این تغییرات دیافراگم در نظر گرفته شده است بر اساس استرس‌های سایکولوژیک است. یکسری نقایص سایکولوژیک در افراد با بی‌ثباتی مزمن مچ پا وجود دارد [26] که این حالات منفی سایکولوژیک و احساسات منفی می‌تواند فعالیت سیستم عصبی سمپاتیک را زیاد کند [27]. این تغییر سیستم سمپاتیک می‌تواند الگوی تنفسی فرد را تحت تأثیر قرار دهد. چنانچه این الگوی غیرنرمال برای مدت‌زمان طولانی ادامه پیدا کند، می‌تواند باعث تغییر کلی عملکرد دیافراگم شود.
الگوی حرکتی و کینماتیک اندام‌های تنه و لگن در افراد با بی‌ثباتی مزمن مچ پا
 د لا موتو و همکارانش در سال 2015 به بررسی کینماتیک مفاصل اندام تحتانی، تنه و لگن حین انجام تست تعادل ستاره‌ای در افراد با بی‌ثباتی مزمن مچ پا در مقایسه با افراد سالم پرداختند [28]. تا قبل از این مطالعه اکثر مطالعات حرکات اندام تحتانی را در صفحات فرونتال و ساژیتال سنجیده بودند، ولی در این مطالعه حرکات صفحه عرضی هم بررسی شد. کینماتیک مفاصل اندام تحتانی، لگن و تنهی افراد شرکت‌کننده در هر سه صفحه حرکتی ثبت و آنالیز شد. بررسی نتایج نشان داد در جهت قدامی داخلی چرخش تنه در افراد با بی‌ثباتی مزمن مچ پا بیشتر بود (چرخش به سمت خلف نسبت به پای متحرک). همچنین میزان چرخش خارجی لگن در افراد با بی‌ثباتی مزمن مچ پا بیشتر بود (لگن در سمت پای متحرک جلوتر بود) و درنهایت میزان خم شدن مفصل ران در افراد با بی‌ثباتی مزمن مچ پا بیشتر بود. همچنین در جهت داخلی میزان خم شدن تنه در افراد با بی‌ثباتی مزمن مچ پا بیشتر بود. مطالعات پیشین تنها به بررسی کینماتیک اندام تحتانی افراد با بی‌ثباتی مزمن مچ پا پرداخته بودند، ولی در این مطالعه کینماتیک لگن و تنه نیز بررسی شد. نتایج حاکی از آن بود که افراد با بی‌ثباتی مزمن مچ پا از استراتژی‌های پروگسیمال جهت حفظ تعادل استفاده می‌کنند. این استراتژی‌های جبرانی در افراد با بی‌ثباتی مزمن مچ پا می‌تواند به دلیل نقص در عملکرد مفصل ران و یا اختلال عملکرد عضلات مرکزی ایجاد شده باشد. باید توجه کرد که این استراتژی‌ها به صورت جبرانی در بدن فرد ایجاد شده‌اند و بنابراین با الگوی نرمال تفاوت دارند و این می‌توانند فرد را در معرض آسیب‌های ثانویه در مفصل مچ پا یا سایر مفاصل قرار دهند.
هاچ و همکارانش در سال 2016 مطالعه‌ای با هدف بررسی کینماتیک مفاصل اندام تحتانی، تنه و لگن حین انجام تست تعادل ستاره‌ای در افراد با بی‌ثباتی مزمن مچ پا در مقایسه با افراد سالم انجام دادند [29]. نتایج این مطالعه نشان می‌دهد افراد با بی‌ثباتی مزمن مچ پا که میزان مسافت طی‌شده بیشتری دارند، میزان حرکت تنه آن‌ها در صفحه فرونتال به سمت پای تکیه‌گاه بیشتر است. همچنین اندام‌های ران و مچ پا نیز در صفحه فرونتال به ترتیب میزان اداکشن و اورژن بیشتری داشتند که حاکی از استراتژی حرکتی متفاوت افراد با بی‌ثباتی مزمن مچ پا نسبت به سایرین است. 
مطالعات پیشین استراتژی‌های جبرانی را تنها مربوط به صفحه ساژیتال می‌دانستند، ولی نتیجه این مطالعه وجود استراتژی‌های جبرانی در صفحه فرونتال را نیز در افراد با بی‌ثباتی مزمن مچ پا نشان داد. باید توجه کرد که این استراتژی‌های جبرانی اگرچه برای حفظ تعادل فرد استفاده می‌شوند اما با ثبات نبوده و متزلزل هستند و ممکن است چنانچه فرد در محیط جدیدی قرار بگیرد یا تکلیف پیچیده‌تری انجام دهد از عهده حفظ تعادل برنیاید. بنابراین لزوم اصلاح و نرمال کردن این الگوهای جبرانی در بدن ضروری به نظر می‌رسد. با توجه به اثر مستقیم عضلات مرکزی روی اندام‌های تنه و لگن احتمال تأثیرپذیری آن‌ها و وجود نقص عملکردی در این عضلات دور از ذهن نیست.
قدرت عضلات مرکزی در افراد با بی‌ثباتی مزمن مچ پا
همان‌گونه که قبلاً ذکر شد با توجه به شواهد، وجود ثبات در اندام‌های تنه و لگن برای تمامی حرکات اندام‌ها مورد‌نیاز است و همچنین فعالیت عضلات تنه زودتر از شروع حرکت یا انقباض اندام تحتانی آغاز می‌شود. با توجه به اهمیت ثبات مرکزی دستمنش و همکارانش در سال 2012 مطالعه‌ای با هدف بررسی تأثیر تمرین‌های ثبات مرکزی روی ثبات پاسچرال افراد با بی‌ثباتی مزمن مچ پا انجام دادند. افرادی که در گروه مداخله و گروه افراد سالم قرار گرفته بودند به مدت هشت هفته (24 جلسه نیم‌ساعته) ورزش‌های تعریف‌شده‌ای به منظور افزایش قدرت عضلات مرکزی و افزایش ثبات آن انجام دادند [16].
نتایج حاکی از افزایش میزان پیامدهای کنترل پاسچر در هر دو گروه درمانی و در هر سه جهت بود. اگرچه این مطالعه بیان می‌کند که تمرینات ثبات مرکزی و افزایش قدرت عضلات مرکزی سبب افزایش کنترل پاسچرال افراد با بی‌ثباتی مزمن مچ پا شده است، ولی دلیلی مبنی بر اینکه الگوهای جبرانی ایجاد‌شده در اندام‌های فرد را اصلاح میکند یا خیر در میان نیست. بنابراین بررسی دقیق‌تر مکانیسم تأثیر این ورزش‌ها و همچنین یافتن راهی برای اصلاح الگوهای عصبی‌عضلانی جبرانی و همچنین الگوهای حرکتی جبرانی اندام‌های تنه و لگن که تحت تأثیر مستقیم عضلات مرکزی هستند ضروری به نظر می‌رسد.
کالیچیو و همکارانش در سال 2016 با انجام مطالعه‌ای به بررسی ارتباط بین میزان قدرت عضلات مرکزی با معیارهای عینی و نظری افراد با بی‌ثباتی مزمن مچ پا پرداختند [30]. نتایج این مطالعه نشان داد که ارتباط معناداری بین میزان قدرت عضلات مرکزی و پیامدهای عینی و نظری افراد با بی‌ثباتی مزمن مچ پا همچون درد، عملکرد و تعادل وجود ندارد. بنابراین نتایج این مطالعه نیز می‌تواند تأیید‌کننده این گفته باشد که افزایش قدرت عضلات مرکزی به‌تنهایی نمی‌تواند به عنوان درمانی کامل جهت بهبود ثبات پاسچرال و اصلاح استراتژی‌های جبرانی این افراد باشد.
نتیجه‌گیری نهایی
وجود شواهد و مطالعات فوق با توجه به تغییر نحوه انقباض دیافراگم، تغییر در الگوی حرکتی اندام‌های تنه و لگن و همچنین تغییر در نحوه فعالیت عضلانی حین الکترومیوگرافی عضلات مرکزی می‌تواند تأیید‌کننده نقص در عملکرد نرمال عضلات مرکزی در فراهم آوردن ثبات پاسچرال در افراد با بی‌ثباتی مزمن مچ پا باشد.
علاوه بر مقالات مرورشده شواهد متعددی وجود دارند که به بررسی کورتکس حرکتی عضلات مختلف در ناحیه دیستال در افراد با بی‌ثباتی مزمن مچ پا می‌پردازند و بیان می‌کنند که تغییراتی در سطوح بالای سیستم عصبی مرکزی در نقشه موتور این افراد رخ داده است [34-31]. اگر چه تاکنون مطالعه‌ای به مراکز کنترل حرکتی عضلات مرکزی و تغییر این مراکز در بی‌ثباتی مزمن مچ پا نپرداخته است، ولی با توجه به اختلالات حسی این افراد و با توجه به تغییرات فعالیت سیستم حسی‌حرکتی عضلات دیستال، بعید نیست که مراکز کنترل‌کننده عضلات مرکزی نیز دچار تغییراتی شده باشند.
همچنین علاوه بر موارد فوق مطالعات زیادی وجود دارد که نقص کنترل پاسچرال و اختلال در تعادل را در افراد با بی‌ثباتی مزمن مچ پا تأیید می‌کنند [35 ،26]. با توجه به موارد ذکر شده شاید بتوان این‌گونه عنوان کرد که اختلال در ثبات پاسچرال افراد  با بی‌ثباتی مزمن مچ پا می‌تواند با اختلال عملکردی در هریک از اجزای مرکزی مرتبط باشد. عضلات مرکزی به صورت سینرژی عمل می‌کنند و نقص در عملکرد هریک از اجزای آن می‌تواند فعالیت دیگر اجزا را تحت تأثیر قرار دهد. از این رو احتمال می‌رود اعمال درمان مناسب برای عضلات مرکزی و فراهم آوردن عملکرد نرمال آن‌ها بتواند مداخله مناسبی جهت رفع اختلالات پاسچرال و استراتژی‌های جبرانی در این افراد باشد. از این رو مطالعات آتی می‌توانند با اعمال درمان‌های مناسب با اصلاح عملکرد عضلات مرکزی و سنجش پیامدهای مختلف از جمله ثبات پاسچرال و الگوهای حرکتی و الگوهای فعالیت عضلانی میزان اثرگذاری این درمان‌ها را مشخص کنند.
 ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این مقاله از نوع مروری است و نمونه انسانی و حیوانی نداشته است.
حامی مالی
این تحقیق حامی مالی نداشته است.
مشارکت نویسندگان
جست‌وجو در پایگاه‌های اطلاعاتی و منابع: نوید محمدپور. در ارزیابی و جمع‌بندی، نگارش و ویرایش مقاله: همه نویسندگان. 
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان این مقاله هیچ‌گونه تعارض منافعی ندارد.

 
References
Garrick JG, Requa RK. Girls’ sports injuries in high school athletics. JAMA. 1978; 239(21):2245-8. [DOI:10.1001/jama.1978.03280480037016] [PMID]
Kirialanis P, Malliou P, Beneka A, Giannakopoulos K. Occurrence of acute lower limb injuries in artistic gymnasts in relation to event and exercise phase. British Journal of Sports Medicine. 2003; 37(2):137-9. [DOI:10.1136/bjsm.37.2.137] [PMID] [PMCID]
Schulz MR, Marshall SW, Yang J, Mueller FO, Weaver NL, Bowling JM. A prospective cohort study of injury incidence and risk factors in North Carolina high school competitive cheerleaders. The American Journal of Sports Medicine. 2004; 32(2):396-405. [DOI:10.1177/0363546503261715] [PMID]
Miller EA, Hergenroeder AC. Prophylactic ankle bracing. Pediatric Clinics of North America. 1990; 37(5):1175-85. [DOI:10.1016/S0031-3955(16)36982-6]
Robbins S, Waked E. Factors associated with ankle injuries. Sports Medicine. 1998; 2(5):63-72. [DOI:10.2165/00007256-199825010-00005] [PMID]
Hertel J. Functional anatomy, pathomechanics, and pathophysiology of lateral ankle instability. Journal of Athletic Training. 2002; 37(4):364-75. [PMID] [PMCID]
Hertel J. Functional instability following lateral ankle sprain. Sports Medicine. 2000; 29(5):361-71. [DOI:10.2165/00007256-200029050-00005] [PMID]
Perron M, Moffet H, Nadeau S, Hébert LJ, Belzile S. Persistence of long term isokinetic strength deficits in subjects with lateral ankle sprain as measured with a protocol including maximal preloading. Clinical Biomechanics. 2014; 29(10):1151-7. [DOI:10.1016/j.clinbiomech.2014.09.010] [PMID]
Al-Mohrej OA, Al-Kenani NS. Chronic ankle instability: Current perspectives. Avicenna Journal of Medicine. 2016; 6(4):103-8. [DOI:10.4103/2231-0770.191446] [PMID] [PMCID]
Houston MN, Hoch JM, Hoch MC. Patient-reported outcome measures in individuals with chronic ankle instability: A systematic review. Journal of Athletic Training. 2015; 50(10):1019-33. [DOI:10.4085/1062-6050-50.9.01] [PMID] [PMCID]
Powden CJ. Response shift and functional outcomes in individuals with chronic ankle instability [PhD. dissertation]. Norfolk, VA: Old Dominion University; 2016. [DOI:10.25777/6y86-6224]
Thompson C, Schabrun S, Romero R, Bialocerkowski A, Marshall P. Factors contributing to chronic ankle instability: A protocol for a systematic review of systematic reviews. Systematic Reviews. 2016; 5:94. [DOI:10.1186/s13643-016-0275-8] [PMID] [PMCID]
Warikoo D, Shrivastava G. Association of fear avoidance belief with dynamic balance and foot and ankle disability in patients with chronic ankle instability: An observational study. International Journal of Current Science. 2013; 9:7-14. https://pdfs.semanticscholar.org/7fd5/6da8e3a42df63e4c6de5b95fe7bbe418edb0.pdf
Arnold BL, De La Motte S, Linens Sh, Ross SE. Ankle instability is associated with balance impairments: A meta-analysis. Medicine & Science in Sports & Exercise. 2009; 41(5):1048-62. [DOI:10.1249/MSS.0b013e318192d044] [PMID]
Terada M, Kosik KB, McCann RS, Gribble PA. Diaphragm contractility in individuals with chronic ankle instability. Medicine and Science in Sports and Exercise. 2016; 48(10):2040-5. [DOI:10.1249/MSS.0000000000000994] [PMID]
Dastmanesh S, Shojaedin SS, Eskandari E. The effects of core stabilization training on postural control of subjects with chronic ankle instability. Annals of Biological Research. 2012; 3(8):3926-30. https://www.scholarsresearchlibrary.com/abstract/the-effects-of-core-stabilization-training-on-postural-control-of-subjects-with-chronic-ankle-instability-10582.html
Kibler WB, Press J, Sciascia A. The role of core stability in athletic function. Sports Medicine. 2006; 36(3):189-98. [DOI:10.2165/00007256-200636030-00001] [PMID]
Hodges P, Butler J, McKenzie D, Gandevia S. Contraction of the human diaphragm during rapid postural adjustments. The Journal of Physiology. 1997; 505(2):539-48. [DOI:10.1111/j.1469-7793.1997.539bb.x] [PMID] [PMCID]
Leetun DT, Ireland ML, Willson JD, Ballantyne BT, Davis IM. Core stability measures as risk factors for lower extremity injury in athletes. Medicine & Science in Sports & Exercise. 2004; 36(6):926-34. [DOI:10.1249/01.MSS.0000128145.75199.C3] [PMID]
Bordoni B, Zanier E. Anatomic connections of the diaphragm: Influence of respiration on the body system. Journal of Multidisciplinary Healthcare. 2013; 6:281-91. [DOI:10.2147/JMDH.S45443] [PMID] [PMCID]
Hodges PW, Gandevia SC. Activation of the human diaphragm during a repetitive postural task. The Journal of Physiology. 2000; 522(Pt 1):165-75. [DOI:10.1111/j.1469-7793.2000.t01-1-00165.xm] [PMID] [PMCID]
Webster KA, Gribble PA. A comparison of electromyography of gluteus medius and maximus in subjects with and without chronic ankle instability during two functional exercises. Physical Therapy in Sport. 2013; 14(1):17-22. [DOI:10.1016/j.ptsp.2012.02.002] [PMID]
Negahban H, Moradi-Bousari A, Naghibi S, Sarrafzadeh J, Shaterzadeh-Yazdi MJ, Goharpey Sh, et al. The eccentric torque production capacity of the ankle, knee, and hip muscle groups in patients with unilateral chronic ankle instability. Asian Journal of Sports Medicine. 2013; 4(2):144-52. [DOI:10.5812/asjsm.34515] [PMID] [PMCID]
Marshall P, McKee AD, Murphy BA. Impaired trunk and ankle stability in subjects with functional ankle instability. Medicine and Science in Sports and Exercise. 2009; 41(8):1549-57. [DOI:10.1249/MSS.0b013e31819d82e2] [PMID]
Rios JL, Gorges AL, dos Santos MJ. Individuals with chronic ankle instability compensate for their ankle deficits using proximal musculature to maintain reduced postural sway while kicking a ball. Human Movement Science. 2015; 43:33-44. [DOI:10.1016/j.humov.2015.07.001] [PMID]
Gribble PA, Bleakley CM, Caulfield BM, Docherty CL, Fourchet F, Fong DTP, et al. 2016 consensus statement of the International Ankle Consortium: Prevalence, impact and long-term consequences of lateral ankle sprains. British Journal of Sports Medicine. 2016; 50(24):1493-5. [DOI:10.1136/bjsports-2016-096188]
Thayer JF, Lane RD. A model of neurovisceral integration in emotion regulation and dysregulation. Journal of Affective Disorders. 2016; 61(3);201-16 [DOI:10.1016/S0165-0327(00)00338-4]
de la Motte S, Arnold BL, Ross SE. Trunk-rotation differences at maximal reach of the star excursion balance test in participants with chronic ankle instability. Journal of Athletic Training. 2015; 50(4):358-65. [DOI:10.4085/1062-6050-49.3.74] [PMID] [PMCID]
Hoch MC, Gaven SL, Weinhandl JT. Kinematic predictors of star excursion balance test performance in individuals with chronic ankle instability. Clinical Biomechanics. 2016; 35:37-41. [DOI:10.1016/j.clinbiomech.2016.04.008] [PMID]
Calicchio A, Ludwig G, Debeliso M. Is there a relationship between core muscular strength and chronic ankle instability? [PhD. dissertation]. Cedar City, UT: Southern Utah University; 2016. http://www.academia.edu/download/49544196/7.5_JOPER216.pdf
Nanbancha A, Tretriluxana J, Limroongreungrat W, Sinsurin K. Decreased supraspinal control and neuromuscular function controlling the ankle joint in athletes with chronic ankle instability. European Journal of Applied Physiology. 2019; 119(9):2041-52. [DOI:10.1007/s00421-019-04191-w] [PMID]
Terada M, Bowker S, Thomas AC, Pietrosimone B, Hiller CE, Gribble PA. Corticospinal excitability and inhibition of the soleus in individuals with chronic ankle instability. PM&R. 2016; 8(11):1090-96. [DOI:10.1016/j.pmrj.2016.04.006] [PMID]
Pietrosimone BG, Gribble PA. Chronic ankle instability and corticomotor excitability of the fibularis longus muscle. Journal of Athletic Training. 2012; 47(6):621-6. [DOI:10.4085/1062-6050-47.6.11] [PMID] [PMCID]
Hass CJ, Bishop MD, Doidge D, Wikstrom EA. Chronic ankle instability alters central organization of movement. The American Journal of Sports Medicine. 2010; 38(4):829-34. [DOI:10.1177/0363546509351562] [PMID]
Docherty CL, Valovich McLeod TC, Shultz SJ. Postural control deficits in participants with functional ankle instability as measured by the balance error scoring system. Clinical Journal of Sport Medicine. 2006; 16(3):203-8. [DOI:10.1097/00042752-200605000-00003] [PMID]
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: تخصصي
دریافت: 1398/10/4 | پذیرش: 1398/10/8 | انتشار: 1398/6/10

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه بیومکانیک ورزشی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Sport Biomechanics

Designed & Developed by : Yektaweb