Heshmati S, Daneshmandi H, Hosseini S H. A Comparison Study on the Electrical Activity of Arm Abduction Muscles During Shoulder Abduction and Scaption Between Shooting Disciplines. J Sport Biomech 2020; 5 (4) :250-261
URL:
http://biomechanics.iauh.ac.ir/article-1-209-fa.html
1- گروه آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی، دانشکده علوم ورزشی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران.
متن کامل [PDF 5314 kb]
(1999 دریافت)
|
چکیده (HTML) (3391 مشاهده)
متن کامل: (4680 مشاهده)
مقدمه
ورزشکاران در رشتههای گوناگون ورزشی برای رسیدن به سطوح عملکردی عالی نیازمند انجام تمرینات مستمر و تقویت عضلات خاصی از بدن هستند و مجبورند زمان زیادی را در وضعیت بدنی غالب آن رشته ورزشی به تمرین بپردازند؛ درنتیجه بسته به وضعیت غالب هر رشته ورزشی سطح فعالیت عضلات مؤثر در مهارتهای ورزشی تحت تأثیر قرار میگیرد [1]. اتخاذ وضعیتهای نامناسب در طولانیمدت و انحراف از پوسچر بدنی ایدهآل طی زمان با اثر بر سیستم عضلانی ـ اسکلتی میتواند موجب ایجاد تغییراتی در وضعیت بدنی شود [2].
تکرار حرکات یکنواخت روی واحدهای تاندونی ـ عضلانی اثر کرده و باعث افزایش قدرت، حجم عضله، کوتاهی و کاهش دامنه حرکتی میشود. علاوه بر این، ممکن است تکرار این حرکات باعث ایجاد آسیبهای بسیار کوچک (میکروتروما) و کوتاهی عضلات شود که درنتیجه باعث افزایش احتمال آسیبدیدگی عضلانی میشود [3]. وقتی که تمرینات ورزشی فراتر از محدودیتهای زندگی روزمره میروند میتوانند منجر به استفاده بیش از حد بافت بیولوژیکی شوند و باعث اختلال در قدرت، انعطافپذیری، تعادل و هماهنگی حرکات شوند [4]. این جبران بیومکانیکی به دلیل عدم بلوغ اسکلتیعضلانی، ممکن است تأثیراتی بر روند رشد بگذارد و منجر به توسعه الگوهای مختلف وضعیتی شوند [4]. در ابتدا وضعیتهای جبرانی بدون تغییر شکل هستند، اما بعداً میتوانند پایدار شوند و ورزشکاران جوان را مستعد آسیب کنند [4].
کمربند شانهای و عضلات آن دائم در معرض تحمل نیروهای شدید هستند. قدرت عضلانی، انعطافپذیری مفاصل و هماهنگی عصبیعضلانی مطلوب برای اجرای موفق و نیز پیشگیری از بروز آسیب ضروری است [5]. شناسایی الگوی فعالیت عضلانی هنگام ورزش در بازیکنان میتواند به مربیان و ورزشکاران در طراحی تمرین، آمادگی جسمانی و درنهایت پیشگیری از آسیب کمک کند [6]. مطالعه فعالیت عضله هنگام اجرای یک کار ویژه میتواند اطلاعاتی در خصوص نوع عضلات درگیر، زمان شروع و علت فعالیت عضلات در اختیار ما قرار دهد، به علاوه مقدار پاسخ الکتریکی عضلات را در طول فعالیت میتوانیم تعیین کنیم [7].
تیراندازی که یکی از مهمترین مسابقات ورزشی است به عنوان یک ورزش جهانی در نظر گرفته میشود که تعداد مدالهای طلا در آن به اندازه مسابقات دو و میدانی و شناست [8]. تصویر یک تیرانداز در ذهن کسی که تاکنون تجربه تیراندازی نداشته است به این صورت است که تیرانداز در جای خود ایستاده و بدون هیچ حرکتی روی هدف متمرکز شده و به طور مکرر سلاح یا کمان را بالا میآورد، اما درواقع چنین نیست؛ به طوری که تیرانداز سلاحهای بادی باید بیش از یک ساعت بیاستد و وزن تفنگ (5/5 کیلوگرم) [9] و تپانچه (1/5 کیلوگرم) را تحمل کنند [10].در رشته تیروکمان نیز باید برای کشش زه کمان به سمت عقب نیرویی برابر با 15 تا 20 کیلوگرم را تحمل کند [11]، نفس خود را در هنگام شلیک نگه دارد و انگیختگی و هیجان خود را که ممکن است باعث تضعیف هدفگیری شود کنترل کند و این عمل را 40 یا 60 بار تکرار کند [11]. تیرانداز باید این روند را باید بارها تا پایان مسابقه بدون احساس خستگی انجام دهد. بدیهی است که این افراد به استقامت و قدرت بالایی بهخصوص در اندام فوقانی خود نیاز دارند [10].
در معدود پژوهشهای انجامشده در مورد تیراندازی، سوارگاندا و همکاران تأثیر فعالیت عضلانی را بر عملکرد تیراندازی با کمان بررسی کردند و نشان دادند که تفاوتهای عضلانی بر سرعت و امتیازات در رشته تیروکمان تأثیرگذار است [12]. سوکووآ و همکارش در پژوهشی کاربرد الکترومایوگرافی برای بهبود تمرینات تیراندازی را بررسی کردند و نشان دادند بین حرکات تفنگ و تنش عضله دوسربازویی ارتباط معناداری وجود دارد. آنها بیان کردند سرعت تیراندازی و تنوع فعالیت عضلانی بر امتیازات تیراندازی تأثیر بسزایی دارد و با کاربرد الکترومایوگرافی، مجموعهای از عضلات را که بر سرعت و امتیازات تیراندازی مؤثر هستند، معرفی کردند [13]. اسلامی و همکاران در مطالعهای ارتباط بین دقت هدفگیری و خستگی عضلات مچ پا را در تیراندازی با تپانچه بادی بررسی کردند و نشان دادند استراحت بین شلیکها با امتیاز حاصل از دقت تیراندازی ارتباط معناداری ندارد [14]. ارتان نیز در پژوهشی الگوی فعالیت عضلانی دست کمان را بررسی کرد و نشان داد کمانداران نخبه نسبت به کمانداران مبتدی، عضلات فلکسور دست را رها و عضلات اکستنسور را بیشتر منقبض میکنند [15].
مرور پژوهشهای گذشته نشان میدهد اکثر محققان، رشتههای تیراندازی را از جنبههای مختلف دیگری از جمله پوسچر و دفورمیتیهای پوسچرال، دردهای عضلانیاسکلتی، تعادل و هماهنگی مورد بررسی قرار دادهاند [18-16] و معدود پژوهشهایی که بر فعالیت الکتریکی عضلات تمرکز کردهاند، غالباً فقط یک رشته تیراندازی را مورد توجه قرار داده و یا به مقایسه یک رشته با یک گروه کنترل پرداختهاند [20 ،19 ،8]. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه فعالیت الکتریکی عضلات دلتوئید و فوقخاری در دو پوزیشن رایج مورد استفاده تیراندازان (پوزیشن آبداکشن و اسکاپشن) است.
با توجه به پوزیشنی که ورزشکاران رشتههای مختلف تیراندازی در حین اجرای عمل پرتاب تیر اتخاذ میکنند به نظر میرسد عضلات دلتوئید و فوقخاری از عضلات مشترک درگیر در اجرای حرکت هستند که هرکدام در هریک از رشتهها از نقشی نسبی برخوردارند. همچنین، با توجه به تغییرات تطابقی پوسچر، احتمالاً وضعیت شانهها نیز دچار تغییراتی شده و انتظار میرود فعالیت عضلات دخیل در اجرای مهارتهای ورزشی دچار تغییراتی شوند. با مطالعه و بررسی فعالیت الکتریکی عضلات ضمن شناسایی تنشهای مرضی و ضعفهای عضلانی تطابقی ناشی از مهارتهای ورزشی خاص تیراندازی، میتوان با مداخلات تمرینی مناسب سطح فعالیت عضلات را به حالت طبیعی برگرداند و از طریق آموزش، پیشگیری و درمان چنین ضعفهایی، نقش مؤثری در حفظ سلامت فیزیکی ورزشکاران ایفا کرد. انتظار میرود با انجام چنین پژوهشهایی، توجه کارشناسان و برنامهریزان امر در میادین ورزشی و مراکز آموزش، بیش از پیش به بهبود عملکرد ورزشکاران معطوف شود. از آنجایی که تاکنون پژوهشی مشابه با این مطالعه در رشتههای تیراندازی صورت نگرفته است و مطالعه حاضر یک تحقیق اولیه در این زمینه است، دست یافتن به این اهداف نیاز به انجام پژوهشهای بیشتری دارد؛ بنابراین یافتههای حاصل از این مطالعه میتواند به نوعی پژوهشهای آینده را برای دست یافتن به اهداف مذکور هدایت کند.
مواد و روشها
مطالعه حاضر از نوع نیمهتجربی است. جامعه این پژوهش را تیراندازان تفنگ بادی، تپانچه بادی و کمانداران استان گیلان تشکیل دادهاند. نمونه پژوهش شامل 24 تیرانداز مرد و زن (هشت کماندار، هشت تیرانداز تفنگ بادی و هشت تیرانداز تپانچه بادی) در رده سنی بیست تا چهلساله بود که حداقل سه سال سابقه باشگاهی داشتند و در هفته حداقل سه روز تمرین میکردند. هیچ کدام از آزمودنیها درد شانه، گردن و سابقه صدمه یا جراحی مجموعه شانه، ناحیه بالای سینه، بالای پشت یا بازو را در طی سال گذشته نداشتند [21]. بعد از توضیح در مورد مطالعه و کسب رضایتنامه شرکت در پژوهش، اطلاعات جمعیتشناختی (قد، جرم، سن، رشته ورزشی و غیره) ثبت شد.
برای ثبت فعالیت الکترومیوگرافی عضلات، از دستگاه الکترومیوگرافی سطحی هشتکاناله ساخت کمپانی مگاوین کشور فنلاند استفاده شد. فرکانس نمونهبرداری سیگنالهای الکترومیوگرافی روی هزار هرتز و نسبت سیگنال به نویز 110 دسیبل تنظیم شد [22]. پس از آماده کردن پوست، برای کاهش امپدانس با تراشیدن موهای زاید و شستوشوی پوست با الکل طبی، الکترودهای چسبنده یکبار مصرف با فاصله مرکز تا مرکز 20 میلیمتر و بر اساس پروتکل سنیام بر روی عضلات دلتوئید و فوقخاری نصب شدند [24 ،23].
پس از آشنایی با تست و تطبیق سرعت حرکت الویشن، آزمودنی حرکت الویشن بازو در سطح آبداکشن را با دست برتر و با مقاومت خارجی انجام داد. ابتدا تستهای مربوط به MVIC (حداکثر انقباض ایزومتریک ارادی بیشینه) گرفته شد. سپس فعالیت الکتریکی عضلات دلتوئید و فوقخاری طی الویشن بازو در سطح آبداکشن و اسکاپشن 90 و 60 درجه با وزنه در دست (پنج درصد وزن بدن) ثبت شد (تصویر شماره 1) [25]. برای تجزیه و تحلیل دادههای حاصل از الکترومیوگرافی، از نرمافزار مگاوین و فیلتر میانگذر 10 تا 450 هرتز استفاده شد [26]. برای نرمال کردن سیگنالهای الکترومیوگرافی، اطلاعات RMS هر عضله به مقدار MVIC آن عضله تقسیم و سپس در عدد صد ضرب شد. بدین منظور برای هر عضله حداکثر فعالیت الکتریکی در بازده پنجثانیهای ثبت شده و از آن به عنوان سطح مرجع جهت مقایسهها استفاده شد.

از آزمون شاپیرو ویلک جهت بررسی نحوه توزیع دادهها و برای مقایسه فعالیت الکتریکی عضلات بین سه گروه تیراندازی، از آزمون آنالیز واریانس یکطرفه استفاده شد. مقایسات جفت گروهی نیز به کمک آزمون تعقیبی توکی به عمل آمد. تجزیه و تحلیل دادهها به کمک نرمافزار SPSS ورژن 16 در سطح معناداری (05/0>P) انجام گرفت.
نتایج
در جدول شماره 1 ویژگیهای فردی آزمودنیها به تفکیک در سه گروه نشان داده شده است.
تصویر شماره 2 نشان میدهد فعالیت عضله دلتوئید قدامی در وضعیت آبداکشن 60 درجه (018/0P=)، آبداکشن 90 درجه (014/0P=) و اسکاپشن 90 درجه (045/0P=) بین گروههای تیروکمان و تپانچه بادی دارای تفاوت معنادار است، اما در وضعیت اسکاپشن 60 درجه (58/0P=) بین گروههای تیراندازی تفاوت معناداری ندارد.
همانطور که در تصویر شماره 3 میتوان دید فعالیت عضله دلتوئید میانی تنها در وضعیت آبداکشن 90 درجه (017/0P=) بین گروههای تیروکمان و تپانچه بادی دارای تفاوت معناداری است و در وضعیتهای اسکاپشن 90 درجه (14/0P=) و اسکاپشن 60 درجه (31/0P=) بین گروههای تیراندازی تفاوت معناداری ندارد. در وضعیت آبداکشن 60 درجه (044/0P=) تفاوت معناداری بین گروههای تیراندازی وجود داشت، اما نتایج آزمون توکی نشان داد در حرکت آبداکشن 60 درجه دست در میزان فعالیت الکتریکی عضله دلتوئید میانی تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0<P).

در تصویر شماره 4 فعالیت عضله دلتوئید خلفی نشان میدهد که در هیچیک از وضعیتهای آبداکشن 60 درجه (097/0P=)، آبداکشن 90 درجه (19/0P=)، اسکاپشن 60 درجه (32/0P=) و اسکاپشن 90 درجه (46/0P=) بین گروههای تیراندازی تفاوت معناداری وجود ندارد.
همانطور که در تصویر شماره 5 مشاهده میشود، فعالیت عضله فوقخاری در وضعیت آبداکشن 90 درجه (007/0P=) بین گروههای تیرکمان و تپانچه بادی تفاوت معناداری دارد، اما در وضعیتهای آبداکشن 60 درجه (055/0P=)، اسکاپشن 90 درجه (19/0P=) و اسکاپشن 60 درجه (14/0P=) بین گروههای تیراندازی تفاوت معناداری وجود ندارد.

بحث
هدف از پژوهش حاضر مقایسه فعالیت الکتریکی عضلات دلتوئید قدامی، میانی، خلفی و فوقخاری بین سه رشته تیراندازی است. نتایج پژوهش نشان داد میزان فعالیت عضله دلتوئید قدامی در وضعیت 60 و 90 درجه آبداکشن و وضعیت 90 درجه اسکاپشن در گروه تیروکمان نسبت به گروه تپانچه بادی بیشتر است، اما میزان فعالیت این عضله بین گروه تفنگ با گروه تیروکمان و گروه تفنگ با گروه تپانچه تفاوتی ندارد. همچنین در وضعیت 60 درجه اسکاپشن بین سه گروه در میزان فعالیت عضله دلتوئید قدامی تفاوت معناداری وجود ندارد.
عضله دلتوئید معمولاً هنگام اجرای هر حرکتی که در آن دستها به بالای سر برده میشوند، دخالت میکند [27]. تارهای بخش قدامی عضله باعث خم کردن، چرخش داخلی و نزدیک کردن افقی استخوان بازو میشود. یکی از حرکات اصلی این عضله، اسکاپشن مفصل شانه است [28]، که در هر سه رشته تیراندازی به نحوی فعال است. در رشته تپانچه بادی دست برتر در زمان حالتگیری در وضعیت آبداکشن 90 درجه قرار دارد. از طرفی یکی از حرکتدهندههای اصلی در حرکت آبداکشن، عضله دلتوئید قدامی است. در رشته تفنگ بادی نیز دست برتر تیرانداز در وضعیت هوریزنتال اداکشن قرار دارد و یکی از عملهای این عضله هوریزنتال اداکشن است و اما در رشته تیروکمان در حرکت هوریزنتال آبداکشن دست برتر، عضله دلتوئید قدامی دخالت میکند. این عضله در حرکت هوریزنتال آبداکشن حرکتدهنده اصلی نیست و به شکل اسنتریک در کنترل حرکت افقی دست یا در نقش کمکی عمل میکند؛ بنابراین به شکل قوی در تمرینات تیراندازی با تیروکمان تقویت نمیشود؛ درنتیجه بیشتر بودن فعالیت این عضله در رشته تیروکمان در زوایای 60 و 90 درجه آبداکشن و 90 درجه اسکاپشن نسبت به رشته تپانچه بادی قابل توجیه است.
در رشته تپانچه بادی، تیرانداز باید سلاح را باید یک دست بگیرد و پس از نشانهروی و چند ثانیه مکث روی هدف برای ثبات بیشتر در هدفگیری، تیراندازی کند. در رشته تفنگ بادی و تیروکمان وزن سلاح یا کمان بین دو دست توزیع میشود. پس در طولانیمدت و با تمرینات، این عضله در رشته تپانچه بادی بیشتر تقویت شده و فعالیت آن پایین آمده است. اگر چه انتظار میرفت مانند زوایای دیگر، فعالیت این عضله در وضعیت اسکاپشن 60 درجه در گروه تپانچه کمتر باشد؛ بنابر نتایج مطالعه حاضر، در وضعیت 60 درجه اسکاپشن برخلاف وضعیت 90 درجه اسکاپشن شانه، بین سه گروه تیراندازی تفاوت معناداری دیده نشد و میزان فعالیت این عضله در وضعیت 60 درجه اسکاپشن شانه، در گروه تیروکمان نسبت به دو گروه دیگر افزایشی نداشت. در توجیه این مطلب میتوان گفت زمانی که حرکت بالا آمدن دست انجام میشود بیشترین فعالیت این عضله بین90 تا 180 درجه است [7]؛ بنابراین بالاتر بودن فعالیت این عضله در وضعیت اسکاپشن 90 درجه شانه نسبت به وضعیت اسکاپشن 60 درجه شانه که در مطالعه حاضر نشان داده شده است، منطقی به نظر میرسد. همانطور شاید بتوان گفت افزایش قدرت عضلانی دلتوئید قدامی بر اثر تمرین و تکرار، به اندازهای نبوده که کاهش سطح فعالیت عضلانی را در هر چهار وضعیت ایجاد کند.
نتایج این پژوهش همچنین نشان داد میزان فعالیت عضله دلتوئید میانی تنها در وضعیت 90 درجه آبداکشن در گروه تیروکمان نسبت به گروه تپانچه بادی بیشتر است، اما در میزان فعالیت این عضله در وضعیت 60 درجه آبداکشن و وضعیت 60 و 90 درجه اسکاپشن، بین سه گروه تفاوت معناداری وجود ندارد.
قسمت میانی عضله دلتوئید نسبت به دو قسمت دیگر آن، از اتصال پروگزیمال و سطح مقطع بزرگتری برخوردار است. اعمال عضله دلتوئید میانی آبداکشن، فلکشن و اکستنشن شانه است [29 ،28]. کرونبرگ و همکاران گزارش کردند حداکثر شدت فعالیت برای دلتوئید میانی در 90 درجه است [30]، در حالی که مطالعه ویکام و همکاران نشان داد دلتوئید میانی در زاویه 105 درجه به حداکثر شدت فعالیتشان میرسند [31]. مشخص نیست چرا تناقض بین این دو مطالعه وجود دارد. نتایج مطالعه اینمن و همکاران به نتایج ویکام و همکاران نزدیکتر است؛ به طوری که گزارش کردهاند، حداکثر شدت فعالیت دلتوئید میانی در 110 درجه آبداکشن اتفاق میافتد [32]. در رشته تفنگ بادی و تیروکمان عضله دلتوئید میانی فعال نیست؛ زیرا در هیچیک از این دو رشته دست در وضعیت آبداکشن که نقش اصلی عضله دلتوئید میانی است، نیست. اما در رشته تپانچه بادی بر خلاف دو رشته دیگر این عضله فعال است؛ زیرا دست برتر در این رشته هنگام هدفگیری و تیراندازی در وضعیت آبداکشن قرار دارد؛ بنابراین با تمرینات تیراندازی در طولانیمدت این عضله تقویت شده است.
با توجه به اینکه به دنبال تقویت و افزایش قدرت عضله در اثر تکرار و تمرین، فراخوانی و فعالیت آن کاهش مییابد [33]، کاهش فعالیت عضله دلتوئید میانی در رشته تپانچه بادی که در نتایج مطالعه حاضر نیز به دست آمده است، منطقی به نظر میرسد. فعالیت عضله دلتوئید در حرکت بالا آوردن دست بهتدریج افزایش مییابد و در 90 درجه به حداکثر خود میرسد [29] و تفاوت میزان فعالیت این عضله در 90 درجه آبداکشن بین گروه تپانچه بادی و تیروکمان شاید به این دلیل است که در زوایای کمتر، نقش عضله چندان نبوده که منجر به تفاوت در میزان فعالیت آن در بین گروههای تیراندازی شود. از طرفی وضعیت تست در مطالعه حاضر با وضعیت دست برتر در رشته تپانچه بادی یکسان (90 درجه آبداکشن شانه) است؛ بنابراین در رشته تپانچه بادی بر اثر تکرار و تمرینات طولانیمدت در زاویه 90 درجه آبداکشن شانه، این عضله تقویت شده و در نتیجه میزان فراخوانی و فعالیت آن کاهش مییابد.
نتایج پژوهش همچنین نشان داد در میزان فعالیت عضله دلتوئید خلفی در وضعیت 60 و 90 درجه آبداکشن و اسکاپشن بین سه گروه تیراندازی تفاوت معناداری وجود ندارد. عضله دلتوئید خلفی در اکستنشن شانه، چرخش خارجی شانه، آبداکشن افقی شانه، آبداکشن شانه و اداکشن شانه نقش دارد [29 ،28]. در سه رشته تیراندازی این عضله نیز عملکننده است. به طور کلی میتوان اینگونه برداشت کرد که عدم تفاوت در میزان فعالیت عضله دلتوئید خلفی در سه رشته تیراندازی نشان میدهد این عضله به یک میزان در سه رشته عمل میکند و در وضعیت اسکاپشن نیز به دلیل آنکه این عضله در اسکاپشن نقشی ایفا نمیکند، پس نمیتوان انتظار داشت میزان فعالیت این عضله در این وضعیت در بین سه گروه تفاوت داشته باشد؛ زیرا در حالتگیری حین تیراندازی، این عضله در وضعیت اسکاپشن دخیل نبوده و به میزانی فعالیت نمیکند که باعث تفاوت در میزان فعالیت آن در سه گروه تیراندازی شود. در حالی که اگر میزان فعالیت دلتوئید خلفی در وضعیت اکستنشن شانه یا هوریزنتال آبداکشن مورد بررسی قرار میگرفت، انتظار میرفت تفاوت بین گروهها وجود داشته باشد.
نتایج این پژوهش نشان داد میزان فعالیت عضله فوقخاری تنها در وضعیت 90 درجه آبداکشن در گروه تیروکمان نسبت به گروه تپانچه بادی بیشتر است، اما در میزان فعالیت این عضله در وضعیت 60 درجه آبداکشن و وضعیت 60 و 90 درجه اسکاپشن بین سه گروه تیراندازی تفاوت معناداری وجود ندارد.
عضله فوقخاری یکی از عضلات چرخاننده بازویی است و سر استخوان بازو را در حفره گلنوئید کتف نگه میدارد. هنگام اجرای هر فعالیتی که در آن تارهای بخش میانی عضله دلتوئید قرار میگیرد، عضله فوقخاری نیز به فعالیت واداشته میشود [27]. الگوی فعالیت عضله فوقخاری با الگوی فعالیت عضله دلتوئید میانی مشابه است [29]؛ بنابراین نتایج بهدستآمده از میزان فعالیت الکتریکی عضله فوقخاری نیز با نتایج عضله دلتوئید میانی مشابه است. در رشته تفنگ بادی و تیروکمان، عضله فوقخاری فعال نیست؛ زیرا در هیچیک از این دو رشته دست در وضعیت آبداکشن که نقش اصلی عضله فوقخاری است، نیست، اما در رشته تپانچه بادی بر خلاف دو رشته دیگر این عضله فعال است؛ زیرا دست برتر در این رشته هنگام هدفگیری و تیراندازی در وضعیت آبداکشن قرار دارد؛ بنابراین با تمرینات تیراندازی در طولانیمدت این عضله تقویت شده است. با توجه به اینکه به دنبال تقویت و افزایش قدرت عضله بر اثر تکرار و تمرین، فراخوانی و فعالیت آن کاهش مییابد، کاهش فعالیت عضله دلتوئید میانی در رشته تپانچه بادی که در نتایج مطالعه حاضر نیز به دست آمده است، منطقی به نظر میرسد.
در میزان فعالیت عضله فوقخاری در وضعیت آبداکشن 60 درجه، بین سه گروه تفاوت وجود دارد، اما این تفاوت در حدی نبوده که از لحاظ آماری معنادار شود. بازوی گشتاوری عضله فوقخاری در تمام دامنه حرکت نسبتاً ثابت و در 60 درجه اول آبداکشن شانه، از عضله دلتوئید بزرگتر است [29] و انتظار میرفت فعالیت این عضله در وضعیت آبداکشن شانه بیشتر از عضله دلتوئید میانی شود، اما نتایج این پژوهش اینگونه نبود. با توجه به اینکه وضعیت تست آبداکشن 60 درجه است و در هیچیک از رشتههای تیراندازی دست برتر در هنگام حالتگیری و نشانهروی در وضعیت آبداکشن 60 درجه قرار نمیگیرد، این عضله در این وضعیت به طور ویژه مورد تقویت قرار نگرفته است.
به نظر میرسد میزان فعالیت عضله فوقخاری در آبداکشن 60 درجه بین سه گروه تیراندازی تقریباً مشابه است، اما در 90 درجه آبداکشن شانه، در میزان فعالیت این عضله بین گروه تیروکمان و گروه تپانچه تفاوت وجود دارد و میزان فعالیت این عضله در گروه تپانچه کمتر است؛ زیرا دست برتر در تیراندازی با تپانچه بادی در وضعیت آبداکشن 90 درجه قرار دارد؛ بنابراین تمرین و تکرار این وضعیت باعث قویتر شدن این عضله در این زاویه شده و همانطور که در مطالعه حاضر، مشخص شده است، فعالیت الکتریکی این عضله نیز کاهش یافته است؛ یعنی با فعالیت کمتری در وضعیت آبداکشن 90 درجه وارد عمل شده است.
پژوهشهای گذشته بیان کردهاند افزایش شدت فعالیت عضلات را نباید به معنای افزایش قدرت عضله تفسیر کرد. افزایش شدت فعالیت عضله میتواند به دلیل ضعف آن و فراخوان تعداد تارهای بیشتر باشد [28]. ممکن است تفاوت یا عدم تفاوت معنادار در فعالیت عضلات در سه گروه تیراندازی در پژوهش حاضر به دلیل تفاوت افراد سه گروه در میزان برخورداری از سطح مقطع عضلانی باشد که در پژوهش حاضر اندازهگیری نشده است و میتوان از آن به عنوان عمدهترین محدودیت مطالعه حاضر نام برد. در تحقیقات گذشته مشخص است که برخورداری از سطح مقطع عضلانی بیشتر در انجام یک کار به کاهش میزان فعالیت عضلانی منجر میشود، اما با در نظر داشتن این نکته که تیراندازان موردبررسی در این پژوهش سابقه سه سال تمرین حرفهای، دارند پس دارای سطح مقطع عضلانی بیشتر در عضلات اندام مرتبط با رشته ورزشی خود نسبت به سایر افرادند و با حدس اینکه احتمالاً در پژوهش حاضر نیز افراد سه گروه تیراندازی دارای سطح مقطع عضلانی بزرگتری در عضلات کمربند شانهای خود بودهاند، میتوان نتیجه حاصل را منطقی فرض کرد. با این حال توصیه میشود مطالعات آینده، سطح مقطع عضلات را کنترل کنند. با توجه به آنکه تعداد تیراندازان محدود است، پیشنهاد میشود در مطالعات آینده به مقایسه فعالیت الکتریکی عضلات شانه با گروه افراد غیر ورزشکار سالم پرداخته شود.
نتیجهگیری نهایی
به طور کلی نتایج این مطالعه نشان داد در طولانیمدت و در حین تمرین و مسابقه، حالتگیریهای تیراندازان به عنوان پوسچر غالب میتواند یکی از عوامل مهم مرتبط با تفاوت در میزان فعالیت عضلات دلتوئید و فوقخاری در میان این گروهها باشد. این مطالعه نشان داد فعالیت عضلات کمربند شانهای در گروه تپانچه بادی بیشتر از گروه تفنگ بادی و تیروکمان بود، دانستن این اطلاعات به مربیان ورزشی در هدفمند کردن تمرینات تیراندازی کمک میکند. همچنین تقویت صحیح عضلات به منظور پیشگیری از ابتلا به آسیبهای شانه ناشی از استفاده مکرر و برای بالا بردن امتیازات تیراندازی توصیه میشود. با این حال با توجه به آنکه مطالعه حاضر یک پژوهش اولیه در این زمینه است، نمیتوان اطلاعات بهدستآمده را به طور دقیق و قاطع توجیه کرد و نیاز است در آینده پژوهشهای بیشتری انجام گیرد تا علت تفاوت در میزان فعالیت عضلات کمربند شانهای در رشتههای تیراندازی به طور کامل مشخص شود، تا بتوان با ارائه تمرینات مشخصتر در هر رشته برای موفقیت هرچه بیشتر تیراندازان گام مثبتی برداشت.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
در این پژوهش کلیه اصول اخالقی در نظر گرفته شد. آزمودنیها در مورد نحوه روند و انجام پژوهش اطلاع پیدا کردند. فرم رضایت نامه شرکت و همکاری در پژوهش توسط تمامی آزمودنی ها امضا شد. آنها همچنین در مورد محرمانه بودن اطلاعات خود اطمینان داشتند. علاوه بر این به آنها اجازه داده شد، هر زمان که تمایل نداشتند مطالعه را ترک کنند و در صورت تمایل نتایج پژوهش در دسترس آنها خواهد بود.
حامی مالی
این مقاله بر گرفته از پایاننامه کارشناسی ارشد نویسنده اول، در گروه آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی، دانشکده علوم ورزشی، دانشگاه گیلان است.
مشارکت نویسندگان
مفهوم سازی، روش شناسی و نظارت: تمامی نویسندگان؛ بررسی و نوشتن پیشنویس اصلی و منابع: صفورا حشمتی؛ مرور و بررسی و ویرایش: حسن دانشمندی و سید حسین حسینی.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
نویسندگان بدین وسیله از کلیه آزمودنیهای شرکتکننده در پژوهش، هیئت تیروکمان و هیئت تیراندازی استان گیلان، قدردانی و سپاسگزاری میکنند.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1398/7/30 | پذیرش: 1398/11/6 | انتشار: 1398/12/11