مقدمه
هرچند که فواید بیشمار ورزش در حفظ سلامت روحی و جسمی جامعه همواره مهم بوده است، در عین حال فعالیتهای ورزشی عاملی خطرآفرین در ایجاد آسیبهای تروماتیک در میان ورزشکاران محسوب میشود [
1].
امروزه گرایش جوانان به ورزش افزایش یافته و با افزایش روزافزون این گرایش، میزان آسیبدیدگی ورزشی نیز رو به افزایش است [
2]. طبق گزارش اتحادیه ملی ورزش دانشگاهی حدود 182 هزار آسیب در ورزشکاران از سال 1988 تا 2004 اتفاق افتاده و آسیبهای ناحیه زانو و مچ پا بیشترین آسیبها را در اندام تحتانی به خود اختصاص داده است [
3].
همچنین نتایج پژوهشها نشان داده که زنان ورزشکار نسبت به ورزشکاران مرد طی فعالیتهای ورزشی بیشتر دچار آسیبدیدگی میشوند [
6-
4]. بسیاری از صدمات ورزشی اهمیت چندانی ندارند و مانع از فعالیتهای روزانه ورزشکاران نمیشوند، ولی برخی از این صدمات حائز اهمیت بوده و مانع از فعالیت ورزشکاران حتی در سطوح پایین میشوند [
5].
به منظور پیشگیری از آسیبهای ورزشی، داشتن اطلاعات پایه از علوم بیومکانیک، آناتومی، فیزیولوژی و حرکتشناسی امری ضروری است. مربیان و ورزشکاران با مطالعه و کسب اطلاعات میتوانند برنامهریزیهای لازم را در جهت پیشگیری یا درمان آسیبها داشته باشند [
7].
همواره در بررسی آسیبهای ورزشی، بررسی علل بروز آن بخش مهمی به حساب میآید، به نحوی که با شناخت عوامل بروز آسیب میتوان بر زمینههای پیشگیریکننده آسیب سرمایهگذاری کرده و از بروز یا پیشرفت بیشتر آسیب جلوگیری کرد [
8].
عوامل متعددی خطر آسیب را افزایش میدهند، همواره آسیبها از ترکیب چند عامل شامل سابقه درد، سابقه آسیب قبلی، پرتحرکی (هایپرموبیلیتی) اکتسابی و تغییر در کنترلحرکت، بروز مییابند [
9]. به تازگی عوامل دیگری شامل کنترل عصبی عضلانی، ناپایداری مرکزی و عدمتعادل عضلانی نیز از عوامل مؤثر در آسیب شناخته شدهاند [
12-
10].
با توجه به افزایش وقوع آسیبهای ورزشی، امروزه غربالگری پیش از فصل ورزشکاران در ورزشهای رقابتی و حرفهای امری شایع است [
7]. این غربالگریها به عنوان بخشی از استراتژیهای مدیریت خطر آسیب و بهبود عملکرد ارتقا یافتهاند و بهکارگیری آنها میتواند در پیشبینی خطر آسیب مجدد مفید باشد [
14 ،
13].
یکی از مهمترین عوامل بروز آسیب، اختلالات کنترلحرکت است که شناسایی و اصلاح آن به عنوان بخش مهمی از ارزیابی و توانبخشی آسیب شناخته شده است [
9]. از این رو، با افزایش شواهد در تأیید نیاز به شناسایی اختلالات کنترل حرکت در فعالیتهای چندمفصلی به عنوان بخشی از فرایندهای غربالگری در شناسایی آسیب و همچنین با افزایش نیاز به شناسایی احتمال آسیب با دقت بالا، روش نوینی از غربالگری ایجاد شده است.
این ابزار مجموع آزمونهای کنترل حرکت هستند که به منظور شناسایی عملکرد مرتبط با کنترل حرکت، با استفاده از مجموعهای از آزمونهای عملکردی چندمفصلی طراحی شده است. این آزمون به عنوان یک ابزار اندازهگیری میتواند اختلالات حرکتی افراد را از طریق نُه آزمون طبقهبندیشده شناسایی کند [
14].
این پروتکل جهت شناسایی کنترل حرکت ناکارآمد (لینک ضعیف) در زنجیره حرکتی، که نشانگر وجود حرکت کنترلنشده است، طراحی شده است (عدم توانایی در کنترل فعال و جلوگیری از حرکت جبرانی هنگام نیاز، به عنوان حرکت کنترلنشده در نظر گرفته میشود و این حرکت کنترلنشده لینک ضعیف نامیده میشود) [
9].
این مجموعه آزمون در 20 تا 25 دقیقه قابل اجرا بوده و به همین دلیل به سهولت میتواند توسط مربیان برای ارزیابیهای پیشفصل مورد استفاده قرار گیرد [
13]. این مجموعه شامل آزمونهای تاب دادن دوطرفه زانو، اسکات تک پا همراه با چرخش ران، پل به همراه بالا و پایین آوردن پا با زانوی صاف، چرخش داخلی کنترلشده شانه، کشش بازو به جلو و پشت-4 نقطه، پلانک و چرخش جانبی بالا تنه، شنا با یک بازو روی دیوار، اسکات اسپیلیت و تغییر سریع پاها و پرش از روی پله به صورت طرفی است [
9].
کامرفورد و همکاران، پایایی درونآزمونگر و بینآزمونگر بالایی را برای این آزمونها گزارشکردهاند [
9]. مجموع حداکثر امتیازات در این آزمون چهل است که امتیاز کمتر نشانگر نتیجه بهتر است. یکی از ویژگیهای آزمونهای کنترل حرکتی که آن را از دیگر غربالگریهای حرکتی متمایز میسازد، این است که فرایند آزمون به سه عامل در کنترل حرکتی، شامل مکان آناتومیکی، مسیر حرکت کنترلنشده و آستانه فعالیت عضلانی که مستلزم کنترل حرکت است، توجه دارد [
13 ،
9].
مشکلات مالی متعاقب آسیب مانند هزینه جراحی و توانبخشی و عوامل روانی اجتماعی، لزوم بهکارگیری برنامههای پیشگیری از آسیب را پررنگتر ساخته است [
16 ،
15]. علاوه بر هزینههای مالی، از دست دادن تمام فصل ورزشی و ناتوانی در درازمدت از عواقب وقوع آسیب است.
نظر به اینکه آسیبها باعث میشوند تا ورزشکاران زمان زیادی را از فعالیتهای ورزشی دور باشند و احتمال اینکه اثرات منفی این آسیبها به صورت دائمی باقی بمانند نیز زیاد است؛ بنابراین غربالگری پیش از فصل ورزشکاران و پیشگیری از این آسیبها میتواند بسیار پراهمیت باشد و باعث کاهش زمان آسیب، بهبود عملکرد حرکتی یا جلوگیری از آسیب قبل از وقوع آن شود [
7]. از این رو، هدف از مطالعه حاضر، بررسی ارتباط بین امتیازات آزمونهای غربالگری کنترل حرکت با سابقه آسیبدیدگی در زنان فعال و تعیین نمره پیشبین برای آسیبدیدگی بود.
روششناسی
جامعه آماری این پژوهش شامل همه زنان فعال 18 تا 25 ساله دانشگاه خوارزمی بودند که از بین آنان با توجه به پرسشنامه بک و معیارهای ورود به این پژوهش 57 نفر به صورت نمونههای در دسترس انتخاب شدند. 35 نفر از آزمودنیها دارای سابقه آسیبدیدگی (نوزده نفر با سابقه آسیب قبلی مچ پا و شانزده نفر با سابقه آسیب قبلی زانو) در اندام تحتانی بودند که از این تعداد 25 نفر دارای آسیب غیربرخوردی و ده نفر دارای آسیب برخوردی بودند.
دستگاهها و وسایل مورد نیاز برای اندازهگیری شامل دوربین فیلمبرداری دیجیتال (جهت آنالیز حرکات)، فرم جمعآوری اطلاعات فردی (جهت انتخاب نمونههای دارای شرایط ورود به پژوهش)، قدسنج مدل SECA (برای اندازهگیری قد آزمودنیها)، ترازوی دیجیتال (برای اندازهگیری وزن آزمودنیها)، نرمافزار زاویهسنج کورل جهت بررسی سکانسهای مورد نیاز بود.
روش اجرا
برای انتخاب آزمودنیها از فرم جمعآوری اطلاعات استفاده شد. این فرم شامل اطلاعاتی در ارتباط با ویژگیهای شخصی (قد، وزن، سن، رشته ورزشی و سابقه فعالیت)، سابقه آسیب (مکانیسم آسیب و ناحیه درگیر در آسیب) و میزان فعالیت بدنی در هفته بود. از اطلاعات موجود در فرم با توجه به معیارهای ورود تعیینشده برای انتخاب آزمودنیهای پژوهش استفاده شد.
معیارهای ورود پژوهش شامل عدم وجود درد، ناهنجاری اسکلتی عضلانی و سابقه جراحی در ناحیه تنه و اندام تحتانی ظرف شش ماه گذشته، عدم بارداری در زنان، شل نبودن بیش از حد مفصل (بررسی با استفاده از شاخص Beighton) بود.
پس از اخذ رضایتنامه کتبی، افراد دارای شرایط ورود به پژوهش ارزیابی شدند. در جلسه آزمون، ابتدا مراحل انجام پژوهش برای شرکتکنندگان شرح دادهشده و هریک از افراد نحوه صحیح عملکرد حرکات را به صورت تصویری مشاهده کرده و آزمونگر به صورت شفاهی هریک از آزمونها را شرح داد.
بعد از آشنایی افراد با چگونگی اجرای آزمون، فرایند آزمون شروع شد و پس از پنج دقیقه گرم کردن شامل حرکات کششی پویا و دویدن نرم آزمون اجرا شد. ترتیب آزمونها استاندارد بود تا همه افراد به طور یکسان همانطور که لوماجوکی و همکاران) پیشنهاد کرده بودند، ارزیابی شوند [
7].
هنگام انجام آزمونها، عملکرد افراد به وسیله چهار دوربین دیجیتال از چهار زاویه و روی زاویههای قدامی، خلفی و جانبی (دو سمت)، فیلمبرداری شده و برای امتیازدهی مورد استفاده قرار گرفتند (سکانسهای مورد نیاز به وسیله نرمافزار زاویهسنج کورل استخراج شد). نحوه امتیازدهی آزمون کنترل حرکت بدین شکل بود که این آزمونها بر اساس مجموعهای از معیارهای ارزیابی حرکت که کامرفورد و همکاران ارائه کردهاند، نمرهدهی شدند [
9].
از آنجا که هدف آزمونهای کنترل حرکت، اندازهگیری اختلالات است، نمره پایین نشانگر اختلال کم و نمره بالا نشانگر اختلال بالا است؛ بنابراین مردودی در معیارهای آزمونها که نشانگر ضعف در کنترل حرکت به هنگام اجرا است، با نمره یک و قبولی در این معیارها که نشانگر توانایی فرد در کنترل حرکت به هنگام اجرا است، با نمره صفر نمرهدهی شد.
از آنجا که مجموع معیارهای سؤالی در این آزمونها چهل معیار است و به هریک از این معیارها بسته به توانایی فرد در کنترل حرکت به هنگام اجرا امتیاز صفر یا یک (امتیاز صفر در صورت توانایی در کنترل حرکت و امتیاز یک در صورت ضعف در کنترل حرکت به هنگام اجرا) تعلق میگیرد؛ بنابراین مجموع حداکثر امتیازات در این آزمون چهل است که امتیاز کمتر نشانگر نتیجه بهتر است.
نحوه اجرا و معیار ارزیابی و امتیازدهی این نُه زیرآزمون به شرح ذیل است (
تصویر شماره 1):
در اجرای آزمون تاب دادن زانوها (الف)، آزمودنی، در حالی که پاها به اندازه عرض شانه از هم باز و جهت انگشتان پا به سمت جلو است، میایستد. سپس زانوها را به اندازه 1/4 فلکشن کامل خم کرده و شروع به تاب دادن زانوها به طرف چپ و راست به همراه بیست درجه چرخش مفصل ران میکند.
معیارهای امتیازدهی برای این آزمون شامل توانایی فرد در کنترل چرخش کمر و لگن به هنگام تاب دادن زانوها، کنترل خم شدن جانبی تنه به هنگام تاب دادن زانوها، صاف نگه داشتن ستون فقرات و کنترل خم شدن به جلو، کنترل به خارج رفتن پنجه پا هنگام چرخش زانو و ران به اندازه بیست درجه و بلند شدن پا از زمین به هنگام تاب دادن زانوها بود.
جهت اجرای آزمون اسکات تک پا با چرخش ران (ب)، آزمودنی در حالت ایستاده روی یک پا با شانه و لگن ثابت قرار میگیرد و دستها را به صورت ضربدری جلوی قفسه سینه نگه میدارد. سپس با خم شدن یکی از زانوها تا سی درجه و حفظ این وضعیت تا پنج ثانیه شروع به چرخش تنه و لگن به سمت خلاف پای ثابت روی زمین تا دامنه سی درجه و حفظ وضعیت برای سه ثانیه میکند.
معیارهای امتیازدهی این آزمون شامل بررسی توانایی فرد در خنثی نگه داشتن لگن هنگام خم شدن پا (در طول مدت پنج ثانیه حفظ وضعیت)، کنترل خم شدن جانبی تنه به هنگام خم شدن پا (پنج ثانیه)، کنترل فلکشن تنه به جلو هنگام خم شدن پا (پنج ثانیه)، همراستا نگه داشتن زانو با مچ پا و پا هنگام چرخش تنه و عدم چنگ زدن انگشتان پا به زمین هنگام چرخش تنه بود.
برای اجرای آزمون چرخش داخلی کنترلشده شانه (ت)، آزمودنی در حالت ایستاده قرار میگیرد، در حالی که مفصل شانه را در نود درجه آبداکشن و پانزده تا سی درجه فلکشن افقی قرار میدهد. سپس با ثابت نگه داشتن آرنج در نود درجه فلکشن شروع به چرخش داخلی مفصل شانه میکند، به طوری که کف دست رو به جلو و پایین حرکت کند (تقریباً شصت درجه).
معیارهای امتیازدهی شامل کنترل خم شدن به جلو قسمت فوقانی مهرههای پشتی هنگام چرخش شانه، چرخش قسمت فوقانی مهرههای پشتی هنگام چرخش شانه، تیلت زائده غرابی کتف هنگام چرخش شانه و پروترکشن قدامی سر استخوان بازو هنگام چرخش شانه بود.
در آزمون اسکات اسپلیت و تغییر سریع پا (ث)، آزمودنی در حالت ایستاده و با قرار دادن دستها به صورت ضربدری در جلوی قفسه سینه، یک گام به سمت جلو برمیدارد (به اندازه چهار فوت، تقریباً 130سانتیمتر). سپس با نگهداری تنه به صورت قائم شروع به خم کردن زانوها و ایستادن به صورت لانج میکند.
سپس با حفظ این وضعیت شروع به تعویض سریع جای پاها و پلنتارفلکشن کامل پای جلو در مچ پا میکند و این وضعیت را برای پنج ثانیه حفظ میکند. معیارهای امتیازدهی برای این آزمون شامل کنترل خم شدن جانبی تنه هنگام اجرا، کنترل خم شدن به جلو تنه (حفظ حالت قائم تنه)، همراستایی زانوی پای جلو و مچ پا و پا، به خارج رفتن پاشنه هنگام اجرا و چرخش به خارج پاشنه هنگام اجرا بود.
در اجرای آزمون جهش جانبی روی پله و کنترل فرود روی زمین با چرخش نود درجه (ج)، آزمودنی با قرار دادن دستها در کنار بدن به صورت کشیده در کنار یک پله به ارتفاع تقریباً پانزده سانتیمتر میایستد، سپس با صاف نگه داشتن تنه و ایجاد مقدار کمی فلکشن در زانوها و بلند کردن پای دورتر از جعبه از روی زمین، شروع به جهش از روی زمین روی پله با پای ثابت و در ادامه فرود روی زمین با جهش به همراه نود درجه چرخش و حفظ این وضعیت برای پنج ثانیه میکند.
معیارهای امتیازدهی شامل کنترل چرخش تنه و لگن هنگام جهش روی پله، کنترل خم شدن جانبی تنه هنگام جهش روی پله، کنترل خم شدن به جلوی تنه هنگام جهش روی پله، همراستایی زانو و مچ پا هنگام فرود و خم شدن به جلو و چنگ زدن انگشتان پا به زمین هنگام فرود بود.
برای اجرای آزمون پل زدن به همراه بالا و پایین آوردن پا با زانوی صاف (چ)، آزمودنی در حالت خوابیده به پشت قرار میگیرد، در حالی که زانو و ران خم شده و کف پاها در تماس کامل روی سطح قرار دارد. سپس با قرار دادن دستها به صورت ضربدری روی قفسه سینه و خنثی نگه داشتن مجموعه کمری لگنی (بدون تیلت قدامی و خلفی) اقدام به بلند کردن لگن از روی سطح و اجرای حرکت پلانتارفلکشن کامل مچ یکی از پاها برای مدت پنج ثانیه میکند. در ادامه شروع به اکستنشن کامل زانوی همان پا و حرکت پای صافشده به سمت بالا و پایین میکند.
معیارهای امتیازدهی این آزمون شامل توانایی فرد در کنترل فلکشن تنه هنگام بالا آوردن پا، اکستنشن تنه هنگام پایین آوردن پا و چرخش لگن به سمت پای بالاآمده هنگام بالا آوردن پا بود.
جهت اجرای آزمون حالت چهار دست و پا و حرکت دست به عقب و جلو (ح)، آزمودنی حالت چهار دست و پا اتخاذ کرده و وزن بدن را روی یک دست میاندازد. سپس شروع به حرکت بازوی دست آزاد به اندازه پانزده درجه اکستنشن و سپس به سمت جلو (فلکشن) تا رسیدن بازو به کنار گوش میکند.
معیارهای امتیازدهی برای این آزمون شامل توانایی فرد در کنترل چرخیدن یا تکانخوردن تیغههای شانه، پایین افتادن یا تیلت قدامی تیغههای شانه، جدا شدن تیغه کتف دست متحمل وزن و پروتراکشن قدامی شانه دست در حال حرکت بود.
برای اجرای آزمون پلانک و چرخش جانبی (خ)، آزمودنی در حالت دمر قرار میگیرد، در حالی که آرنجها در زیر شانهها و ساعدها به صورت عرضی در کنار یکدیگر قرار دارند. سپس شروع به چرخش نود درجه و انتقال وزن به صورت کامل روی یکی از آرنجها میکند، به طوری که تنه، لگن و سر در یک خط راست قرار گیرد، سپس به حالت اولیه برمیگردد. معیارهای امتیازدهی این آزمون شامل توانایی فرد در کنترل افتادگی لبه کتف دست متحمل وزن، کنترل ریترکشن کتف دست متحمل وزن، کنترل پروترکشن قدامی سر استخوان بازوی دست متحمل وزن، کنترل کمانی شدن تنه هنگام اجرا و کنترل چرخش لگن بود.
در آزمون شنا با یک بازو روی دیوار (ی)، آزمودنی با فاصلهای به اندازه یک پا جلوی دیوار ایستاده، در حالی که یکی از اندامهای فوقانی در نود درجه فلکشن قرار میگیرد و کف دست فلکشنشده به دیوار میچسبد. سپس آزمودنی شروع به خم شدن به سمت جلو میکند، به طوری که تنه و لگن در وضعیت خنثی هستند و کف پا از زمین جدا نمیشود و آرنج همراه با خم شدن، تمام وزن بدن را تحمل میکند.
معیارهای امتیازدهی این آزمون شامل توانایی فرد در کنترل فلکشن تنه هنگام فشار بر دیوار، کنترل چرخش تنه، کنترل بالی شدن (ریترکشن) تیغه کتف دست متحمل وزن و جدا شدن زاویه تحتانی کتف (تیلت قدامی) دست متحمل وزن بود.
برای نرمال بودن دادهها از آزمون کولموگروف اسمیرنف استفاده شد. پس از تعیین نرمال بودن دادهها، از آمار پارامتریک برای تجزیه و تحلیل دادهها و نیز تجزیه و تحلیل برخی اطلاعات جمعآوریشده، از روشهای آماری توصیفی و آزمون لِوِن برای بررسی همگن بودن دادهها استفاده شد.
همچنین برای بررسی ارتباط بین امتیازات آزمونهای کنترل حرکت و سابقه آسیبدیدگی از آزمون آنالیز واریانس یکراهه (ANOVA) و نیز از آزمون تعقیبی شفه جهت بررسی تفاوتهای بینگروهی استفاده شد. همه تجزیه و تحلیلها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 22 در سطح معناداری 0/05 انجام شد.
نتایج
مشخصات جمعیتشناختی آزمودنیها در
جدول شماره 1 ذکر شده است. همچنین میانگین امتیازات کسبشده برای آزمونهای هریک از گروهها در
جدول شماره 2 ارائه شده است.
جهت اجرای آزمون آماری تحلیل واریانس یکراهه (ANOVA) ابتدا به بررسی پیشفرض نرمال بودن دادهها و همگنی واریانس در متغیرهای تحت بررسی پرداخته شد. نتایج بهدستآمده حاکی از آن است که پیشفرض همگنی واریانسها و نرمال بودن دادهها (0/05>P) در تمامی متغیرهای پژوهش برقرار است.
نتایج بهدستآمده از آزمونهای آماری تحلیل واریانس یکراهه (ANOVA) نشان داد که بین سه گروه دارای آسیب مچ پا، زانو و گروه بدون آسیب تفاوت معناداری در نمرات آزمون کنترل حرکت مشاهده شد (P=0/001, F=194/845)؛ بنابراین جهت بررسی تفاوت بین میانگینهای هر سه گروه آزمایشی از آزمون تعقیبی شفه استفاده شد
(جدول شماره 3).
با توجه به نتایج آزمون شفه، تفاوت معناداری در امتیاز آزمونهای کنترل حرکت بین گروه آسیب مچ پا با گروه بدون آسیب (0/001=P) و همچنین بین گروه آسیب زانو با گروه بدون آسیب (0/001=P) مشاهده شد، اما تفاوت معناداری بین گروه با سابقه آسیب مچ پا و زانو مشاهده نشد (0/05<P).
میانگین امتیاز آزمونها برای گروهها (گروه بدون آسیب=0/44±11/25، گروه آسیب مچ پا=0/45±20/44، گروه آسیب زانو=0/29±21/87) نشان میدهد که امتیاز این آزمونها به ترتیب برای افراد بدون آسیب کمتر از گروه آسیب مچ پا و برای گروه آسیب مچ پا به طور نسبی کمتر از گروه آسیب زانو است.
از آنجا که نمره پایین نشانگر اختلال کم و نمره بالا نشانگر اختلال بالا در کنترلحرکت است؛ بنابراین افراد بدون آسیب کمترین اختلال در کنترل حرکت و گروه آسیب زانو بیشترین اختلال را دارا هستند.
همچنین با توجه به نتایج آزمونهای آماری ANOVA، بین گروه آسیبهای برخوردی، گروه آسیبهای غیربرخوردی و گروه بدون آسیبدیدگی تفاوت معناداری در نمرات آزمون کنترل حرکت مشاهده شد (P=0/001, F=175/94).
بنابراین با بررسی نتایج آزمون شفه (
جدول شماره 4)، تفاوت معناداری در امتیاز آزمونهای کنترل حرکت بین گروه آسیب برخوردی با گروه بدون آسیب و همچنین بین گروه آسیب غیربرخوردی با گروه بدون آسیب مشاهده شد (0/001=P)، اما تفاوت معناداری بین گروههای آسیب برخوردی و غیربرخوردی مشاهده نشد (0/05>P).
با توجه به میانگین امتیاز آزمونها برای گروهها (گروه بدون آسیب=0/44±11/25، گروه آسیب برخوردی=0/36±21/18، گروه آسیب غیربرخوردی=0/57±20/90) گروه آسیب برخوردی نمرات بالاتری نسبت به گروه آسیب غیربرخوردی داشتند که نشانگر اختلال بیشتر در کنترل حرکت است.
با توجه به اینکه مطالعاتی که تاکنون در ارتباط با آزمونهای غربالگری کنترل حرکت صورت گرفته است به پیشبینی امتیازات کنترل حرکت و وقوع آسیب اشاره نداشتهاند، مطالعه حاضر به تعیین نقطه پیشبین (Cut-off) با استفاده از ترسیم منحنی ROC پرداخت (
تصویر شماره 2).
یک روش مؤثر و شناختهشده در ارزیابی یک تست آزمایشگاهی (به طور کلی یک روش تشخیصی) که نتایج آن متغیری در مقیاس رتبهای یا کمی باشد، استفاده از منحنی ROC است.
تجزیه و تحلیل منحنی ترسیمشده برای تعیین Cut-off (نقطه برش) آزمون غربالگری کنترل حرکت که محور افقی این منحنی نشانگر امتیاز آزمونهای غربالگری کنترل حرکت و محور عمودی نشانگر وجود و عدم وجود سابقه آسیب قبلی آزمودنیها (تفکیک آزمودنیها با اختصاص دادن کد صفر به افراد بدون سابقه آسیبدیدگی و اختصاص دادن کد یک به افراد دارای سابقه آسیب قبلی) است، نشان داد که نقطه برش بهدستآمده برای این آزمون 15/5 است.
بحث
هدف از این پژوهش، بررسی ارتباط بین امتیاز آزمونهای کنترل حرکت با سابقه آسیبدیدگی در زنان فعال و تعیین نمره پیشبین (نقطه برش) جهت شناسایی افراد مستعد آسیب بود.
نتایج بهدستآمده از پژوهش حاضر نشان داد که امتیاز آزمونهای کنترل حرکت زنان با سابقه آسیب مچ پا و زانو تفاوت معناداری با این نمرات کسبشده توسط زنان بدون آسیبدیدگی اندام تحتانی دارد. از علل این تفاوت میتوان به تأثیر آسیبدیدگی بر ثبات کلی بدن، برهم خوردن تعادل و عدم کنترل مناسب آزمودنیها هنگام اجرای آزمون اشاره کرد.
اما با وجود اینکه امتیاز این آزمونها برای گروه آسیب مچ پا کمتر از گروه آسیب زانو است، تفاوت معناداری بین گروه با سابقه آسیب مچ پا و زانو مشاهده نشد. با توجه به اینکه افراد دارای آسیبهای زانو کنترلحرکت ضعیفی نسبت به افراد دارای آسیب مچ پا دارند؛ بنابراین میتوان گفت در مقایسه با آسیب مچ پا، آسیبهای زانو باعث ایجاد تغییرات بیشتر در حرکات و ایجاد حرکت کنترلنشده و صدمهزا میشود که همین عامل منجر میشود که تصور شود افراد دارای آسیب زانو، نسبت به افراد دارای آسیب مچ پا در معرض صدمات راجعه، ثانویه و همچنین ایجاد دیگر اختلالات قرار دارند.
بنابراین میتوانگفت افراد دارای آسیبهای زانو در چند مورد دچار اختلال بیشتری نسبت به افراد دارای آسیب مچ پا شدهاند که شامل تغییر در کنترل جهت حرکت، کنترل حرکت انتقالی، کنترل دامنه حرکتی و کنترل قابلیت کشسانی است.
همچنین نتایج بهدستآمده حاکی از آن است که بین نمرات آزمون کنترل حرکت گروه آسیبهای غیربرخوردی و گروه آسیبهای برخوردی با گروه بدونآسیبدیدگی تفاوت معناداری وجود دارد، در حالی که بین گروه آسیب برخوردی با گروه آسیب غیربرخوردی اختلاف معناداری وجود نداشت. با توجه به نتایج تحقیقات، آسیبهای برخوردی زمان بیشتری برای توانبخشی کامل و بازگشت به ورزش نیاز دارند [
17].
وجود درد، عاملی کنترلکننده برای فرد محسوب میشود و فرد را در یک چرخه معیوب قرار میدهد؛ بنابراین میزان فعالیت فیزیکی آنها شدیداً محدود میشود. محدود شدن فعالیت بدنی نیز باعث ضعف عضلانی بیشتر میشود. ضعف در عضلات اطراف زانو و مچ پا باعث کاهش ثبات، نارسایی گیرندههای حس عمقی، اختلال در هماهنگی عصبی عضلانی و اختلال در کنترل حرکت و درنهایت باعث به وجود آمدن درد یا رفتارهای اجتناب از درد میشود.
از طرفی با توجه به اینکه آسیب در افراد دارای آسیبهای برخوردی هنگام برخورد با حریف یا عامل دیگری صورت میگیرد؛ بنابراین باعث ایجاد بازداری بیشتر در فرد هنگام اجرای حرکات میشود که همین عامل شاید بتواند باعث ایجاد حرکات کنترلنشده اضافی در این افراد شود که همین عامل احتمالاً در طولانیمدت باعث ایجاد ضعف در کنترل حرکت و درنهایت کسب نمرات ضعیفتر در آزمونهای کنترل حرکت شده است.
مطالعات بسیاری ارتباط بین آزمونهای غربالگری و وقوع آسیبها را بررسی کرده و امتیازات آزمونهای غربالگری را به عنوان یک عامل پیشبین جهت وقوع آسیب معرفی میکنند. برای مثال، تحقیق روی فوتبالیستهای حرفهای نشان داد که ورزشکاران با امتیاز کمتر از چهارده در آزمونهای غربالگری حرکتی عملکردی، شش برابر بیشتر مستعد آسیب به صورت کلی و تا 51 درصد بیشتر مستعد وقوع آسیبهای شدید هستند [
17].
در مطالعه دیگری گزارش شد که بهکارگیری تمرینات پیشگیری در افراد دارای امتیاز کمتر از چهارده در آزمونهای غربالگری حرکتی عملکردی وقوع آسیبها را کاهش میدهد [
18 ،
17]؛ بنابراین در بیشتر تحقیقات از نمره کاتآف(پیشبین) به عنوان نقطهای بحرانی برای افراد فعال و غیرفعال یاد شده است.
در پژوهش حاضر، نمره 15/5 به عنوان نمره کاتآف تعیین شد و به طورکلی و به نسبت، اگر کسی نمره کمتری را در آزمونهای غربالگری حاضر کسب میکرد، کمتر در معرض آسیبدیدگی بود. از این رو، به منظور استفاده از این آزمونها در ارزیابیهای تشخیصی و همچنین پیشبینی و پیشگیری از آسیبهای اندام تحتانی (آسیبهای مچ و زانو)، بایستی به نسبت نمره فرد، احتمال آسیبدیدگی فرد را تخمین زد.
نتیجهگیری نهایی
تحقیق حاضر یکی از اولین تحقیقات انجامشده در زمینه بررسی کنترل حرکت اندام تحتانی با استناد به آزمونهای میدانی است. بر اساس یافتههای پژوهشحاضر به مربیان ورزشی و مسئولین حرکات اصلاحی و متولیان پیشگیری از آسیبهای ورزشی پیشنهاد میشود که با استفاده از نتایج پژوهش حاضر و تحقیقات مشابه دیگر با در نظر گرفتن فاکتورهای زمینهای مانند کنترل حرکت و غربالگری حرکت، در زمینه پیشگیری از آسیبهای ورزشی، همراستا با آزمایشات پزشکی، آزمونهای غربالگری کنترل حرکت را نیز به عنوان یک ابزار معتبر به کار برده و سطح عملکردی ورزشکاران را بسنجند تا اینکه قبل از شروع فصل مسابقات، ورزشکاران در معرض خطر شناسایی شوند و در جهت بهبود قابلیتهای آنها گام برداشته شود. اظهار نظر دقیقتر در این زمینه نیازمند تحقیقات بیشتر و با جامعه آماری متفاوت و نمونههای بیشتر میباشد.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
اصول اخلاقی تماماً در این مقاله رعایت شده است. شرکت کنندگان اجازه داشتند هر زمان که مایل بودند از پژوهش خارج شوند. همچنین همه شرکت کنندگان در جریان روند پژوهش بودند. اطلاعات آن ها محرمانه نگه داشته شد.
حامی مالی
مقاله حاضر از پایان نامه کارشناسی ارشد نویسنده اول در گروه آسیب شناسی و حرکات اصلاحی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه خوارزمی، تهران.
مشارکت نویسندگان
تمام نویسندگان در طراحی، اجرا و نگارش همه بخشهای پژوهش حاضر مشارکت داشتهاند.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان این مقاله تعارض منافع ندارد.