مقدمه
یکی از مهمترین شاخصهای سلامت عمومی برخورداری از ساختار قامتی مناسب و به عبارت دیگر، وضعیت بدنی مناسب است [
1]. وضعیت بدنی خوب به عنوان معیار سلامت اسکلتی عضلانی مطرح شده و با ایجاد تعادل اسکلتی عضلانی، بدن را در برابر ضایعه یا تغییر شکل محافظت میکند. کارایی بهتر عضلات باعث کاهش استرس وارد به بدن و کاهش انرژی مصرفی برای حفظ آن میشود [
2]. وضعیت بدنی نامطلوب میتواند میزان توزیع فشار را روی مفاصل تغییر داده و فشار غیرطبیعی بر مفاصل اعمال کند و منجر به تخریب غضروفهای مفصلی و ناهنجاریهای وضعیتی جدی شود. انحراف از وضعیت مطلوب قامتی، نهتنها از لحاظ ظاهری ناخوشایند است، بلکه بر کارایی عضلات تأثیر منفی گذاشته و باعث مستعد شدن فرد در ابتلا به ناهنجاریهای اسکلتی عضلانی و اختلالات عصبی میشود [
3]. اختلالات اسکلتی عضلانی، یکی از مهمترین موضوعات سلامت در دنیای امروزی است و تقریباً در تمام مشاغل شیوع بالایی دارد [
4].
بیشتر افراد دردها و ناهنجاریهای اسکلتی عضلانی را در بعضی از مراحل زندگیشان تجربه میکنند و برخی از مطالعات نشان دادهاند که شیوع درد، محل درد و سایر علائم ممکن است تحت تأثیر وضعیت بدن و عادات کاری و همچنین سایر عوامل جمعیتشناختی قرار گیرند [
5].
ناهنجاریها میتواند به واسطه عوامل متعددی، ازجمله عوامل ژنتیکی و مادرزادی، اختلالات ساختار آناتومیک بدن، عادتهای پاسچر نامناسب، شغل، حفظ وضعیت بدنی نامناسب برای مدت زمان طولانی، شیوه زندگی مدرن و ماشینی، تماشای تلویزیون، سرگرمیها و بازیهای ویدیوئی، حملونقلهای ماشینی، مصرف زیاد غذاهای فستفودی، چاقی و کاهش میزان فعالیت بدنی باشد [
7 ،6].
در کل تغییرات بیومکانیکی حاصل از تغییر راستای طبیعی بدن افراد میتواند عوارض جبرانناپذیری، ازجمله نیروهای وارده بر مفاصل، کارایی مکانیکی عضلات، تعادل عضلانی، حس عمقی، خستگی عضلانی، تغییر شکلهای مفصلی، مشکلات روانی، اجتماعی و دردهای عصبی عضلانی را تحت تأثیر قرار دهد [
8].
در دنیای پرشتاب فناوری که با تغییرات عمده در سبک زندگی مردم و کاهش تحرک آنها همراه است، گویی زنان روستایی هم که روزی الگوی تحرک در عین پویایی بودند، از این قافله بینصیب نمانده و در مقابل این تغییرات کمر خم کردهاند. به رغم اهمیت نقش زنان در فرایند توسعه روستایی، بررسیها حاکی از آن است که در کشورهای مختلف، بهویژه کشورهای در حال توسعه همچون ایران، توجه کمی به زنان به منزله بخش تأثیرگذار در توسعه جامعه شده و زنان روستایی به دلیل مواجهه با مشکلات فراوان، ازجمله دسترسی کم به اماکن و مراکز تفریحی، انجام بیشتر فعالیتهای کشاورزی از سوی آنان و سایر موارد، بهطور قابلتوجهی درگیر کاهش کیفیت زندگی مرتبط با سلامت شدهاند [
9].
این در حالی است که امروزه بهبود کیفیت زندگی مرتبط با سلامت از مباحث اصلی در کشورهای مختلف بوده و سلامت زنان به دلیل آسیبپذیری بیشتر آنان نسبت به مردان، درنتیجه شرایط فیزیولوژیکی ناشی از بارداری و زایمان و عوارض آنها، یکی از شاخصهای مهم توسعه محسوب میشود [
10 ،9].
در گذشته، زنان روستایی با فعالیتهای شبانهروزی، الگوی شاخصی از تولید و تحرک در عین سلامت و نشاط بودند، اما امروزه این نقش تغییر کرده و آنها نیز به تدریج با رفتوآمد به شهرها و وارد کردن انواع ابزارهای ماشینی به روستاها تحت تأثیر فناوری قرار گرفتهاند [
11] که یکی از نتایج آن، همین تغییر سبک زندگی و کاهش تحرک بدنی در بین این قشر است [
12].
اخیراً طرح ملی سنجش و بررسی ساختار قامتی دختران و زنان روستایی در کشور ایران تثبیت شده و در نقاط مختلف کشور به بررسی ناهنجاریهای قامتی بانوان روستایی پرداخته شده است. در پژوهشی که به وسیله سلطانی و همکاران در سال (1397) با هدف بررسی وضعیت ناهنجاری قامتی روستانشینان پارس آباد صورت گرفت، نشان داده شد که ناهنجاریهای اسکلتی سر و گردن و تنه، ناهنجاریهای پشت گرد، پشت صاف و کمرگرد و شانههای نابرابر در میان روستاییان مشاهده شد و در سایر ناهنجاریهای فوقانی موردی مشاهده نشد. زانوی ضربدری بیشترین شیوع و بعد از آن کف پای گود، شست کج، زانوی پرانتزی و کف پای صاف دارای بیشترین شیوع ناهنجاری اندام تحتانی در میان روستاییان بودند [
12].
در تحقیق دیگری بررسی میزان شیوع ناهنجاریهای اسکلتی عضلانی در پرستاران بیمارستان بقیهالله در سال 2018 صورت گرفت. در طی آن 159 نفر از پرستاران با دامنه سنی 20 تا 54 سال (میانگین 35/65 سال) بررسی شدند و شیوع ناهنجاریهای سر به جلو و کایفوز افزایش یافته به ترتیب 93/28 درصد و 47/36 درصد گزارش شد [
13].
ماربیت و همکاران، ناهنجاری و دردهای اسکلتی عضلانی را در پنجاه زن با دامنه سنی 14 تا 45 سال بررسی کردند. نتایج آنها نشان داد که نواحی گردن با 68 درصد، ناحیه شانه با 48 درصد، ناحیه کمری با 74 درصد بیشتر دردهای اسکلتی عضلانی را دربرگرفته بودند. همچنین 20 درصد افراد دچار ناهنجاری کایفوز، 10 درصد افراد دچار ناهنجاری لوردوز و 4 درصد ناهنجاری اسکولویز را گزارش کردند [
14].
همچنین عیوضی و همکاران، به بررسی ناهنجاریهای اسکلتی عضلانی در دختران دامنه سنی 20-5 سال پرداختند و نتایج آنها نشان داد که از 106 دختر شرکتکننده در پژوهش 22/6 درصد دچار ناهنجاری لوردوز کمری، 24 درصد دارای سر به جلو، 27/8 درصد دچار کایفوز، 44/4 درصد دچار زانوی ضربدری، 19/8 درصد دارای زانوی عقبرفته و 27/4 درصد دچار ناهنجاری شست کج بودند [
15].
به طور کلی باید گفت که در جوامع امروزی به واسطه ظهور تکنولوژی، تغییر در سبک زندگی افراد، بیتحرکی و قرار گرفتن در موقعیتهای بدنی نامناسب در محیط کار، منزل و استفاده زیاد از وسایلی چون تلفن همراه، سبب تضعیف ساختار قامتی و بروز ناهنجاریهای اسکلتی عضلانی از قبیل گودی کمر، قوز یا پشت گرد، سر به جلو و سایر ناهنجاریها منجر شده است [
17 ،16].
تحقیقات گذشته بیشتر در زمینه بررسی ناهنجاریهای وضعیتی (محدود به چند ناهنجاری) افراد جوان یا فعال در یک ارگان خاصی بوده است و تاکنون پژوهشی در زمینه ارزیابی ناهنجاریهای اسکلتی عضلانی در بانوان روستایی با حجم نمونه بالا صورت نگرفته بود؛ بنابراین هدف از تحقیق حاضر، بررسی میزان شیوع ناهنجاریهای اسکلتی عضلانی اندام فوقانی و تحتانی در بانوان روستانشین استان قزوین با دامنه سنی مختلف است.
روششناسی
جامعه و نمونه آماری: پژوهش حاضر از نوع مطالعات توصیفی مقایسهای و بر اساس زمان، حال نگر و نحوه جمعآوری اطلاعات به صورت میدانی و مشاهدهای بود. جامعه آماری شامل بانوان روستایی استان قزوین با دامنه سنی بالای 15 سال (15 تا 65) بودند که 3023 نفر از 35 روستای استان قزوین با رضایت آگاهانه و بر اساس معیار ورود و خروج انتخاب شدند. ابتدا بین روستاهای استان قزوین به صورت هدفمند و بر اساس شرایط در دسترسی مناسب، 35 روستا را انتخاب کرده و آزمودنیها به روش نمونهگیری گلوله برفی وارد پژوهش شدند.
در این میان 3550 نفر بررسی اولیه شدند و با توجه به معیارهای پژوهش 527 نفر از تحقیق کنار گذاشته شدند. مابقی افراد به صورت هدفمند و در دسترس وارد پژوهش شدند و به چهار گروه با دامنه سنی مختلف تقسیم شدند. گروههای پژوهش شامل گروه اول (دامنه سنی 21-15)، گروه دوم (دامنه سنی 35-21)، گروه سوم (دامنه سنی 59-36) و گروه چهارم (دامنه سنی 65-51) بود که در هر گروه به صورت جداگانه اندازهگیریهای مربوط به ناهنجاریهای اندام فوقانی و تحتانی در هرکدام از این روستاها صورت گرفت.
در این پژوهش، معیار ورود به تحقیق حاضر شامل زنان و دختران با دامنه سنی 65-15 سال، افراد ساکن در روستاهای اطراف شهر قزوین، عدم شکستگی یا جراحی در اندام تحتانی و فوقانی بهگونهای که باعث تداخل در فرایند ارزیابی شود، نداشتن سابقه جراحی در استخوانها و ستون مهره و نداشتن پروتز در بخشی از بدن، تکمیل اطلاعات مربوط به رضایتنامه و اعلام موافقت آگاهانه برای شرکت در تحقیق بود.
همچنین معیار خروج شامل عدم تکمیل اطلاعات مربوط به رضایتنامه، عدم همکاری و انصراف از مشارکت در تحقیق، عدم تکمیل آزمون نیویورک در مراحل مختلف مربوط به ناهنجاریهای مختلف در نظر گرفته شد. قبل از شروع فرایند پژوهش از آزمودنیها خواسته شد تا در صورت تمایل و اعلام موافقت آگاهانه، با تکمیل رضایتنامه در تحقیق شرکت کنند.
قبل از شروع فرایند ارزیابی اطلاعات جمعیتشناختی، از قبیل سن، وزن، قد و شاخص توده بدنی آزمودنیها بررسی شد. سپس روند اجرای بررسی اختلالات اسکلتی عضلانی به طور کامل و شفاف به صورت عملی آموزش داده شد و به آزمودنیها شرح داده شد که این تحقیق از نظر روشهای ارزیابی، خطر و آسیبی ندارد و در هر مرحله از پژوهش قادر بودند تا به هر علتی پژوهش را ترک کنند.
متغیرهای اندازهگیری در اندام فوقانی شامل وضعیت طبیعی سر، سر به جلو، عقبرفته، کج گردنی، وضعیت طبیعی شانه، شانه نابرابر، شانه گرد، شانه افتاده و بالارفته، وضعیت طبیعی پشت، لوردوز، کایفوز، پشت صاف، اسکولیوز ارزیابی شد. اندازهگیری در اندام تحتانی شامل وضعیت لگن طبیعی، چرخش به جلو، چرخش به عقب، وضعیت زانوی طبیعی، پرانتزی، ضربدری، عقبرفته، وضعیت انگشت طبیعی، شست کج، وضعیت کف پای طبیعی، کف پای صاف، کف پای گود بود. ابزار گردآوری تحقیق شامل فرم رضایتنامه آگاهانه، فرم ثبت ناهنجاری اسکلتی عضلانی، کولیس، خط شاقولی، صفحه شطرنجی و آزمون نیویورک بود.
ابزار اندازهگیری
آزمون نیویورک: آزمون نیویورک، در گروه آموزش و پرورش ایالتی نیویورک ساخته شده است. این آزمون سیزده حالت متفاوت بدن را ارزیابی میکند که یازده حالت آن به ارزیابی ستون فقرات مربوط است و وضعیت بدنی فرد معمولاً در پشت صفحه شطرنجی این آزمون ثبت میشود تا دقت مشاهدات صورتگرفته افزایش یابد.
این آزمون شامل نموداری تصویری است که طرز قرار گرفتن بدن را ارزیابی میکند. هر ردیف سه تصویر به صورت دیاگرام دارد که طرز قرار گرفتن درست بدن و انحرافهایی که هر بخش از بدن نسبت به وضعیت خوب دارد را نشان میدهد. نوع ارزیابی بر اساس سه مقیاس «خوب، متوسط و شدید» صورت گرفت [
18]. ضریب پایایی 0/93 تا 0/98 برای مقیاس رتبهبندی وضعیت بدنی نیویورک گزارش شده است [
19] (
تصویر شماره 1).
صفحه شطرنجی: صفحه شطرنجی، یک ابزار اندازهگیری جهت غربالگری ناهنجاریها است که چارچوبی با ابعاد 100*200 سانتیمتر که به صورت طولی و عرضی به مربعهای پنج سانتیمتری و به صورت مشبک تقسیم میشود که خط میانی آن با یک رنگ متمایز، خط شاقولی محسوب میشود [
19 ،18]. زانوی پرانتزی و ضربدری با توجه به فواصل بین قوزک داخلی مچ پاها و کندیلهای داخلی زانو به وسیله کولیس مشخص شد [
20]. پس از ارزیابی و جمعآوری اطلاعات ثبت ناهنجاریهای اسکلتی عضلانی بانوان، اطلاعات بهدستآمده، دستهبندی شده و وارد نرمافزار اکسل شد.
روش آماری
در این تحقیق از آمار توصیفی و استنباطی برای بررسی نتایج تحقیق استفاده شد. برای نشان دادن میزان شیوع ناهنجاریها از جداول، فراوانی و درصد فراوانی استفاده شد. همچنین برای بررسی توزیع نرمال بودن دادهها از آزمون کولموگروف اسمیرنف و برای بررسی تفاوتهای بینگروهی در شیوع ناهنجاریهای اندام فوقانی و تحتانی بین گروههای پژوهش از روش آماری کروسکال والیس استفاده شد. همه اطلاعات بهدستآمده در نرمافزار SPSS نسخه 24 تجزیه و تحلیل شدند.
نتایج
در این پژوهش 3023 زن روستانشین با میانگین سنی (15/70±41/88) سال، وزن (13/50±67/63) کیلوگرم، قد (13/66±162/34) سانتیمتر و شاخص توده بدنی (5/50±27/51) از 35 روستای استان قزوین بررسی شدند که به چهار گروه تقسیم شدند. برای تقسیمبندی گروهها از دامنه سنی استفاده شد و به چهار بخش گروه اول (دامنه سنی 20-15)، گروه دوم (دامنه سنی 35-21)، گروه سوم (دامنه سنی 50-36) و گروه چهارم (دامنه سنی 65-51) تقسیمبندی شد. نتایج اطلاعات جمعیتشناختی مربوط به هر گروه در
جدول شماره 1 گزارش شده است.
برای تعیین طبیعی بودن توزیع دادهها به دلیل بیشتر بودن تعداد نمونهها از پنجاه نفر، از آزمون کولموگروف اسمیرنف استفاده شد. بر اساس این آزمون، توزیع وقتی طبیعی است که مقدار P بیشتر از عدد بحرانی در سطح 0/05 باشد. نتایج این آزمون نشان داد توزیع دادههای ناهنجاریهای اندام فوقانی و تحتانی به صورت غیرطبیعی بوده است (0/05>P).
با توجه به نرمال نبودن توزیع دادهها از آزمون کروسکال والیس برای مقایسه بینگروهی استفاده شد. نتایج این شیوع ناهنجاری و مقایسه بینگروهی ناهنجاریها در بخش اندام فوقانی (
جدول شماره 2) و اندام تحتانی (
جدول شماره 3) گزارش شده است.
همانطور که در
جدول شماره 2 مشاهده میشود، شیوع ناهنجاریهای اندام فوقانی در دامنه سنی مختلف نتایج مختلفی را گزارش کرده است و نتایج آزمون کروسکال والیس نشان داده که در متغیرهای سر به جلو (0/001=P)، کج گردنی (0/001=P)، شانه به جلو (0/008=P)، شانه نابرابر (0/001=P)، کایفوز (0/001=P)، لوردوز (0/001=P)، پشت صاف (0/003=P)، اسکولیوز (0/001=P) تفاوت معناداری بین گروههای پژوهش وجود داشت.
با بررسی درصد فراوانی شیوع ناهنجاریهای اندام فوقانی مشخص شد که بیشترین شیوع ناهنجاریها در دامنه سنی گروه سوم و چهارم قرار داشت. همچنین نتایج کلی شیوع ناهنجاریهای اندام فوقانی در بانوان روستایی نشان داد که شیوع ناهنجاری سر به جلو 2/60 درصد، کج گردنی42/7 درصد، شانه به جلو 52/8 درصد، شانه نابرابر 65/3 درصد، کایفوز 53/9 درصد، لوردوز 65/7 درصد، پشت صاف 3 درصد و اسکولیوز 57/6 درصد بود که بیشترین شیوع مربوط به ناهنجاری شانه نابرابر، سر به جلو و لوردوز است.
همچنین در
جدول شماره 3 مشاهده میشود که نتایج آزمون کروسکال والیس نشان داده که در متغیرهای چرخش قدامی لگن (0/001=P)، زانوی پرانتزی (0/001=P)، زانوی ضربدری (0/001=P)، زانوی عقبرفته (0/001=P)، کف پای صاف (0/008=P)، کف پای گود (0/004=P) و شست کج (0/001=P) تفاوت معناداری بین گروههای پژوهش وجود داشت، اما در ناهنجاری چرخش خلفی لگن تفاوت معناداری مشاهده نشد (0/05<P).
با بررسی درصد فراوانی شیوع ناهنجاریهای اندام تحتانی مشخص شد که بیشترین شیوع ناهنجاریها در دامنه سنی گروه سوم و چهارم قرار داشت. همچنین نتایج کلی شیوع ناهنجاریهای اندام تحتانی در بانوان روستایی نشان داد که شیوع ناهنجاری چرخش قدامی لگن 77/7 درصد، چرخش خلفی لگن 1/6 درصد، زانوی پرانتزی 15/6 درصد، زانوی ضربدری 42/6 درصد، زانوی عقبرفته 8/5 درصد، کف پای صاف 26/2 درصد، کف پای گود 1/8 درصد و شست کج 11/7 درصد بود که بیشترین شیوع مربوط به ناهنجاری چرخش قدامی لگن، زانوی ضربدری و کف پای صاف است.
شیوع کلی ناهنجاری وضعیتی در کل نمونه آماری در
تصویر شماره 2 ترسیم شده است. همانطور که مشاهده میشود بیشترین شیوع ناهنجاریهای اندام فوقانی مربوط به ناهنجاریهای شانه نابرابر، سر به جلو و لوردوز و بیشترین شیوع ناهنجاری اندام تحتانی مربوط به چرخش قدامی لگن، زانوی ضربدری و کف پای صاف بوده است. همچنین با بررسی میانگینهای بهدستآمده از میزان شیوع ناهنجاریها، مشخص شد که بانوان روستایی بیشتر دچار ناهنجاری های اندام فوقانی نسبت به اندام تحتانی بودهاند.
بحث
هدف از تحقیق حاضر، بررسی میزان و شیوع ناهنجاریهای اسلکتی عضلانی اندام فوقانی و تحتانی در بانوان روستایی استان قزوین در طرح ملی سنجش و بررسی ساختار قامتی سال 1398 بود. نتایج تحقیق به صورت کلی نشان داد که در اندام فوقانی ناهنجاریهای سر به جلو، شانه نابرابر و لوردوز کمری بیشترین شیوع و ناهنجاری پشت صاف کمترین شیوع و همچنین در اندام تحتانی، ناهنجاریهای چرخش قدامی لگن، زانوی ضربدری و کف پای صاف بیشترین شیوع و ناهنجاریهای چرخش خلفی لگن و کف پای گود کمترین شیوع را داشتند.
نتایج تحقیق حاضر درخصوص میزان شیوع بالای ناهنجاری لوردوز با مطالعه سلطانی و همکاران همسو بود. سلطانی و همکاران در تحقیق خود دریافتند که ناهنجاری گودی کمر افزایشیافته در روستاهای شهر پارس آباد بیشترین شیوع را داشته است [
12]. این یافته منطبق و همسو با نتایج علمی است که وجود تیلت قدامی لگن و لوردوز کمری افزایش یافته را با یکدیگر مرتبط دانستهاند [
22 ،21]. بهگونهای که در پژوهش حاضر مشاهده شده که 77/7 درصد از بانوان روستایی قزوین دارای چرخش قدامی لگن هستند. عارضه لوردوز بیشتر در اثر عادات نادرست خوابیدن و پاسچر نامناسب پدید میآید.
نتایج برخی از مطالعهها حاکی از این است که وضعیت قوس کمر و موقعیت شکم از نظر شیوه وضعیت غیرطبیعی اندامها در رتبههای بالا هستند که نشان از شیوع ناهنجاری گودی غیرطبیعی کمر در این مطالعهها است [
24 ،23]. با این تفسیر که زنان روستایی دارای اضافه وزن و چاقی به دلیل کمتحرکی و ضعف عضلانی به آن دچار میشود و توصیه به انجام فعالیت بدنی از مهمترین اقدامات کاهشدهنده این ناهنجاریها خواهد بود. در تأیید این نکته باید به این مورد اشاره کرد که شاخص توده بدنی محاسبهشده در زنان روستایی قزوین برابر با 27/51 بوده و از دامنه نرمال بالاتر بوده و در گروه اضافه وزن قرار گرفتهاند.
با بررسیهای انجامشده بین 3023 بانوی روستایی قزوین به طور کلی گودی کمر، قوز کمر و مشکلات ستون فقرات در زنان نسبت به اندام تحتانی بیشتر مشاهده شد و نتایج بیانگر این مطلب بود که ناهنجاریهای اندام فوقانی به نسبت اندام تحتانی بیشتر بوده است. شیوع ناهنجاریهای دیگر، ازجمله سر به جلو 60/2 درصد، کج گردنی42/7 درصد، شانه به جلو 52/8 درصد، شانه نابرابر 65/3 درصد، کایفوز 53/9 درصد، لوردوز 65/7 درصد و اسکولیوز 57/6 درصد بود که نسبتاً بالا بوده است.
برخی از عوامل بروز ناهنجاریهای ستون فقرات میتواند ناشی از فقر حرکتی و عدم تحرک، ضعف عضلات، استفاده یکطرفه از بدن، اختلال در راستای بدن، عادات نامناسب در ایستادن، راه رفتن، نشستن، حمل نامناسب اشیا و استفاده غلط از روشهای جبرانی، افزایش استفاده از گوشی همراه و لپتاپ باشد [
25].
درواقع، بروز اختلال در یک موضع و متعاقباً تغییرات بهوجودآمده در مفاصل و عضلات آن ناحیه، از طریق یک عکسالعمل زنجیرهای به نواحی دیگر بدن منتقل شده و بر مفاصل و عضلات مختلف تأثیر میگذارد [
26]. فقر حرکتی که در جوامع امروزی بسیار شیوع پیدا کرده، میتواند سلامت جسمی و روحی افراد را تحت تأثیر قرار دهد و فرد را مستعد دچار شدن به ناهنجاریهای اسکلتی عضلانی، ازجمله سندرم متقاطع فوقانی کند. این سندرم سبب بروز تغییرات وضعیتی گسترده، ازجمله ناهنجاری سر به جلو، شانه به جلو، افزایش کایفوز پشتی، شانههای گرد و دور شدن کتفها میشود [
27]. عارضه سر به جلو، شانه به جلو و هایپرکایفوزیس به صورت معناداری در ارتباط با یکدیگر هستند و معمولاً با هم دیده میشوند [
29 ،28].
محققین در این پژوهش تغییر سبک زندگی و فقر حرکتی را مهمترین عامل ناهنجاری قامتی زنان روستایی پیشبینی کردند. به طوری که برخلاف پیشبینیهای ما سبک زندگی نادرست به روستاها نیز رسوخ کرده و ناهنجاریهای زیادی در وضعیت بدنی آنها به وجود آورده است. احتمالاً در نتیجه این کمتحرکی و ضعف عضلانی، اضافه وزن در بیشتر زنان روستایی بررسیشده بسیار مشهود بود.
همچنین نشان داد که شیوع ناهنجاری چرخش قدامی لگن 77/7 درصد، چرخش خلفی لگن 1/6 درصد، زانوی پرانتزی 15/6 درصد، زانوی ضربدری 42/6 درصد، زانوی عقبرفته 8/5 درصد، کف پای صاف 26/2 درصد، کف پای گود 1/8 درصد و شست کج 11/7 درصد بود. شیوع بالای زانوی ضربدری یکی دیگر از مشکلات اندام تحتانی بود که ناشی از صافی کف پا، تغییر سبک زندگی و مشکلات لگنی است. مفصل زانو توسط شبکهای از عضلات حمایت میشود. این شبکه عضلانی علاوه بر پایدار کردن زانو، این امکان را فراهم میکند تا دامنه حرکتی کامل زانو برقرار شود. این عضلات شامل ابداکتورهای مفصل ران، روتاتورها یا گردانندههای خارجی، عضلات چهار سر و همسترینگ میشود [
31 ،30].
چنانچه همترازی زانو برقرار باشد، وزن بهطور یکنواخت در امتداد محور تحمل وزنی توزیع میشود که از مفصل ران، زانو و مچ پا میگذرد. وقتی عضلات پایدارکننده زانو به دلیل آسیبدیدگی یا استفاده بیش از حد ضعیف میشود، نظم و همترازی زانو به هم میخورد. از عوامل احتمالی که سبب شیوع بالای زانوی ضربدری در بانوان روستایی بود، میتوان به تیلت قدامی لگن، صافی کف پا، پهن بودن مادرزادی لگن، ضعف عضلات ابداکتور و چاقی و اضافه وزن اشاره کرد [
33 ،32 ،
8].
بهگونهای که یافتههای این پژوهش هم نشان داد، چرخش قدامی لگن، کف پای صاف و زانوی ضربدری در اندام تحتانی بیشترین درصد شیوع را داشتند. اگر جلوی لگن در حالت تیلت قدامی لگن به سمت پایین انحراف داشته باشد، این وضعیت چرخش رو به داخلی را به زانوها تحمیل میکند و به بدشکلی زانوی ضربدری دامن میزند [
8].
همچنین لگن پهنتر بیشتر مستعد چرخش رو به داخل و درنتیجه ایجاد کردن زانوی ضربدری است و به همین دلیل است که بدشکلی زانوی ایکس در میان خانمها شایعتر است. صافی کف پا باعث عدم همترازی زانو و چرخش رو به داخل آن میشود [
32]. از طرفی، چاقی میتواند زانوی ضربدری را تشدید کند و یا در راه رفتن مشکلاتی ایجاد کند، اما چاقی نمیتواند باعث بروز این عارضه شود و درواقع، از عوامل تشدیدکننده محسوب میشود [
33].
یکی دیگر از ناهنجاری اندام تحتانی که شیوع بالایی داشت، انگشت شست کج بود. در خود انگشتان پا هم به خاطر کفشهای نامناسب انگشت شست کج بیشترین مشکل بین این زنان بود و این عارضه در تمام سنین شایع است و شیوع آن در خانمها بیشتر از آقایان است. احتمالاً استفاده از کفشهای نامناسب، صافی کف پا، ایستادنهای طولانیمدت از عوامل ایجادکننده این ناهنجاری [
34] در بانوان روستایی بوده است.
با توجه به یافتههای پژوهش و علل احتمالی ایجاد ناهنجاریها، درنهایت باید اشاره کرده که عکسالعملهای زنجیرهای در بدن را میتوان در سه قالب مفصلی، عضلانی و عصبی تقسیمبندی کرد. این سیستمهای سه گانه، در تعامل با هم بوده و عملکرد آنان مستقل از یکدیگر نیست. درواقع، تغییرات بهوجودآمده در یک زنجیره اولیه ممکن است منجر به بروز اختلال در یک زنجیره ثانویه شود (و بالعکس) [
35].
در رابطه با زنجیرههای وضعیتی ساختاری میتوانیم به شرح مدل چرخ دندهای براگر اشاره کنیم. این مدل بیان میکند که وضعیت بدنی ضعیف به صورت یک عکسالعمل زنجیرهای عمل میکند که از لگن تا وضعیت سر را تحت تأثیر قرار میدهد [
26]؛ بنابراین همسو با عکسالعمل زنجیرهای در بدن، باید گفت که ناهنجاریهای مشاهدهشده در بانوان روستایی هم در اندام تحتانی و هم در اندام فوقانی به احتمال زیاد به هم مرتبط بوده است و توجه به مسائل درمانی و تغییر سبک زندگی برای این قشر از جامعه ضروری به نظر میرسد.
در بخش دیگر یافتههای پژوهش مشخص شد که در متغیرهای سر به جلو، کج گردنی، شانه به جلو، شانه نابرابر، کایفوز، لوردوز، پشت صاف، اسکولیوز، چرخش قدامی لگن، زانوی پرانتزی، زانوی ضربدری، زانوی عقبرفته، کف پای صاف، کف پای گود و شست کج تفاوت معناداری بین گروههای پژوهش وجود داشت. بیشترین شیوع ناهنجاریها در دامنه سنی 35-21 سال و 50-36 سال بود.
در یک جمعبندی از مطالب و نتایج بهدستآمده باید گفت که شیوع ناهنجاریها در سنین مختلف متفاوت بوده است. سن، نوع و میزان فعالیت، کمتحرکی یا فقر حرکتی، خصوصیات شخصیتی و روحی روانی افراد، سوءتغذیه، شغل و وضعیتهای ثابت بدنی از دیگر علل بروز ناهنجاریهای جسمانی هستند [
7 ،6]. احتمالاً در بانوان سنین بالاتر (بزرگسالی) به دلیل شغلهای آنان، پایین بودن سطح فعالیت بدنی و همچنین بیشتر بودن زمان و تعداد بارداری نسبت به جوانان میزان ناهنجاریها بالاتر بوده است.
با این حال، برای اینکه بتوان درخصوص علل وجود تفاوت در میان ردههای سنی مختلف صحبت کرد باید رابطه علت و معلولی را در چنین مطالعاتی را ارزیابی کرد. به دلیل محدودیت زمانی و بالا بودن حجم نمونه آماری بررسی این علل و عوامل خارج از محدوده محققین بوده است و پیشنهاد میشود که در مطالعات آینده بررسی شود. همچنین با توجه به نتایچ پژوهش پیشنهاد میشود که غربالگری از وضعیت بدنی و ساختار قامتی در بانوان، مردان، سالمندان و کودکان هر ساله، در حجم نمونه بالاتر، در شهرهای مختلف و در تمام ردههای سنی بررسی و مقایسه شود تا بتوان اطلاعات بیشتری در زمینه ناهنجاری اندام فوقانی و تحتانی هموطنان عزیز کسب کرد.
شناسایی به موقع مشکلات ساختار قامتی این بانوان علاوه بر اهمیت اقدامات پیشگیرانه موجب ارتقای کیفیت زندگی و اصلاح عادتهای حرکتی روزانه و شغلی میشود. همچنین توجه به امکانات ورزشی در مناطق روستایی باید مورد توجه قرار گیرد. زیرساخت ها و امکانات و تجهیزات ورزشی در سطح استانها برای بانوان چندان مناسب نیست و این موضوع خود را در شهرهای کوچک، مناطق محروم و روستاها بیشتر خود را نشان میدهد.
یکی از مواردی که پیشنهاد میشود افزایش سطح دانش و سواد سلامت افراد جامعه است. امروزه باید با آموزش صحیح و فرهنگسازی بین خانوادهها به این سمت حرکت کنیم که ورزش در سبد خانوارها قرار گیرد. درنهایت باید گفت که در جامعهای که طی سالهای آینده به سمت سالمندی حرکت میکند، هرگونه غفلت و بیتوجهی به ورزش و تحرک بدنی منجر به بروز بسیاری از مشکلات در دوران سالمندی جمعیت خواهد شد و آسیبهای بزرگی به دولتها و خانوادهها وارد خواهد کرد. بهتر است از همین امروز برای این مسئله و فرهنگسازی ورزش برنامهریزی کرد.
نتیجهگیری نهایی
نتایج پژوهش شیوع بالای ناهنجاریهای اندام فوقانی و تحتانی را در بانوان روستانشین استان قزوین نشان داد. زنان و دختران روستایی با سختیها و مشکلات کار روزمره مواجه هستند و با افزایش سن دچار انواع ناهنجاریهای اسکلتی و ستون فقرات میشوند؛ بنابراین اقدام اساسی و برنامهریزی جهت پیشگیری و کنترل این موضوع ضروری است.
درخصوص یافتههای پژوهش باید گفت که وضعیت بدنی نامطلوب، الزاماً نشاندهنده بیماری نیست، اما میتواند علاوه بر تغییر شکل ظاهری بدنی و ایجاد آثار روانی خاص، باعث بروز عوارض متعددی در سایر بخشهای بدن شود. به نظر میرسد برنامههای منظم ورزشی و حرکات اصلاحی، تقویت عضلات اندام فوقانی و تحتانی و بهخصوص عضلات نگهدارنده ستون فقرات، روی آوردن به سبک زندگی فعال و ایجاد فضا و امکانات ورزشی برای افزایش فعالیت بدنی بانوان روستایی با هدف کاهش ناهنجاریهای وضعیتی و بهبود ساختار قامتی این قشر از جامعه ضروری است.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
اصول اخلاق تماماً در این مقاله رعایت شده است. شرکت کنندگان اجازه داشتند هر زمان که مایل بودند از پژوهش خارج شوند. همچنین همه شرکت کنندگان در جریان روند پژوهش بودند. اطلاعات آن ها محرمانه نگه داشته شد.
حامی مالی
اطلاعات این پژوهش برگرفته از طرح ملی سنجش ساختار قامت دختران و زنان روستایی وزارت ورزش با شماره طرح ص/۹۹/۲۱۴/۱۴۲۹ بود. این پژوهش از نظر مالی تحت حمایت وزارت و سازمان ورزش و جوانان استان قزوین بوده است.
مشارکت نویسندگان
تمام نویسندگان در طراحی، اجرا و نگارش همه بخشهای پژوهش حاضر مشارکت داشتهاند.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد
تشکر و قدردانی
نویسندگان از تمام دستاندرکاران اجرایی این طرح ملی و افرادی که در زمینه بررسی و ارزیابی این پژوهش ما را یاری دادهاند و همچنین از تمام خانوادههای روستانشین که در انجام پژوهش شرکت کردند، صمیمانه تقدیر و تشکر میکنند.