دوره 7، شماره 3 - ( 9-1400 )                   جلد 7 شماره 3 صفحات 237-226 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Zandi F, Khodaveisi H. Comparison of Electromyography Activity of Abdominal Muscles and Hamstrings in Women With Low Back Pain During Different Lifting Positions. J Sport Biomech 2021; 7 (3) :226-237
URL: http://biomechanics.iauh.ac.ir/article-1-271-fa.html
زندی فائزه، خداویسی حمیده. مقایسه فعالیت الکترومایوگرافی عضلات شکمی و همسترینگ در زنان دارای کمردرد طی وضعیت‌های مختلف بلند کردن بار. مجله بیومکانیک ورزشی. 1400; 7 (3) :226-237

URL: http://biomechanics.iauh.ac.ir/article-1-271-fa.html


1- دانشجوی کارشناسی ارشد بیومکانیک ورزشی، دانشگاه آزاد اسلامی, واحد همدان, همدان, ایران
2- استادیار,عضو هیات علمی گروه تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان، همدان، ایران.
متن کامل [PDF 5134 kb]   (1182 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (2353 مشاهده)
متن کامل:   (1558 مشاهده)
مقدمه
کمردرد یکی از شایع‌ترین ضایعات اسکلتی عضلانی شناخته شده است که در جوامع مختلف از شیوع نسبتاً بالایی برخوردار است. مطالعات انجام‌شده نشان می‌دهد حدود 70 تا 80 درصد مردم حداقل یک‌بار در طول زندگی خویش به کمردرد مبتلا می‌شوند [1]. مطالعات نشان می‌دهد که عمده اختلالات اسکلتی عضلانی مانند کمردرد، از فعالیت‌های حمل دستی بار (مخصوصاً بلند کردن بار) ناشی می‌شود [2]. 
برخی محققان نشان دادند که تغییر و افزایش در الگوی فعالیت عضلات مختلف ناحیه تنه و در‌نتیجه افزایش بارهای وارده بر مفاصل این ناحیه می‌تواند باعث تغییر در وضعیت تعادلی شود [3]. کمر درد وضعیتی پاتولوژیکی است که نه‌تنها باعث حس حرکتی می‌شود، بلکه به نظر می‌رسد در عملکرد فرد اختلال ایجاد می‌کند [4]. 
در فرایند بلند کردن بار و خم شدن به سمت جلو، تنه در جلوی ستون فقرات کمری قرار می‌گیرد که سبب تولید نیروهای فشاری و برشی روی دیسک می‌شود. به علاوه، تحمل هر شخص برای بار دریافتی روی ستون فقرات به مواردی، مانند وضعیت اندامی جنسیت، سن و سال میزان بار اعمالی و تغییرات آناتومیکی فرد بستگی دارد [5]. 
بلند کردن بار، تکلیف دینامیکی پیچیده‌ای است که علاوه بر ستون فقرات، اندام فوقانی و تحتانی را نیز درگیر می‌سازد. از آنجا که بلند کردن بار مرتبط با بروز کمردرد است؛ بنابراین مطالعات بسیاری با هدف جلوگیری از کمردرد روی ستون فقرات انجام شده است [8-6]. چویو در سال 1999، فعالیت عضلات تنه را به صورت دو طرفه با استفاده از الکترومایوگرافی در افراد سالم و مبتلا به کمردرد مقایسه کردند. در این تحقیق، فعالیت عضلات هنگام حفظ بارهای کم و متوسط و سنگین در وضعیت‏های صاف و خمیده تنه و زانو ثبت شد. آنان افزایش معناداری در میزان فعالیت عضله ارکتوراسپاین و مایل خارجی شکمی و لیتموس دورسی در گروه مبتلا به کمر‌درد نسبت به افراد سالم یافتند [9].
بایراموقلو و همکاران، با مطالعه روی 25 زن بیمار مبتلا به کمردرد مزمن و بیست زن سالم نشان دادند که قدرت عضلات فلکسور تنه در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن نسبت به افراد سالم به‌طور معناداری کاهش یافته، در حالی که اختلاف معناداری بین نسبت قدرت عضلات فلکسور به اکستانسور در گروه سالم و کمر درد یافت نشد [10].
مایتی و همکاران، به مطالعه تغییرات اوج قدرت ایزومتریک و فعالیت الکترومایوگرافی در شبیه‌سازی میدانی وضعیت‏های بلند کردن بار پرداختند و نتایج حاصل از بررسی آن‌ها این بود که پوسچر‏های نامتقارن، به‌کارگیری بسیار بالایی از فعالیت عضلات را منجر شده و خطر آسیب به همراه دارند [11].
جاکوبس و همکارانش، با هدف بررسی الگوی فعالیت و هماهنگی عضلانی، واکنش زمانی و سطح عضلات تنه و اندام تحتانی 42 فرد مبتلا به کمردرد مزمن و دوازده فرد سالم را روی صفحه متحرک به هنگام اغتشاش بررسی کردند. نتایج نشان داد که عضلات مایل داخلی هر دو طرف و گاسترو کنمیوس داخلی سمت چپ در افراد مبتلا به کمردرد به‌طور معناداری در فاز اولیه اغتشاش با درصد کمتری در مقایسه با افراد سالم وارد عمل می‌شدند. در فاز انتهایی نیز درصد فعالیت همه عضلات به جز عضله مایل خارجی شکمی، راست شکمی و گاسترو کنمیوس داخلی چپ در افراد مبتلا به کمردرد کمتر از افراد سالم بود [12]. 
اسپلیتوتر و همکارنش، بارگیری ستون مهره هنگام بلند کردن اجسام در پوسچر زانو زده را مطالعه کردند و نتایج حاصل از این تحقیق حاکی از این بود که سنگینی وزنه و ارتفاع نهایی قرار دادن بار بر نیروهای عمودی، برشی قدامی خلفی و جانبی وارد بر ستون مهره تأثیر دارد [13]. در مطالعه احسانی و همکاران، عملکرد عضلات عرض شکمی و مایل داخلی افراد سالم و مبتلا به کمردرد مزمن (دو گروه بیست نفره) در سه وضعیت نشسته روی صندلی، نشسته روی توپ و نشسته روی توپ به همراه بلند کردن پای چپ با استفاده از اولتراسونوگرافی بررسی شد. 
نتایج این مطالعه نشان داد که در هر دو گروه تغییرات ضخامت عضلات عرضی شکمی و مایل داخلی در هر دو وضعیت نشسته روی توپ بیشتر از وضعیت نشسته روی صندلی بود. همچنین در افراد سالم میزان فعالیت عضله عرضی شکمی در دو وضعیت نشسته روی توپ به‌طور معناداری بیشتر از افراد مبتلا به کمردرد بود. این در حالی بود که در وضعیت نشسته روی صندلی میزان فعالیت عضله عرضی شکمی در گروه تفاوت معناداری نداشت. این مطالعه نشان داد هر‌چه سطح بی‌ثباتی بیشتر می‌شد، عملکرد عضله عرضی شکمی چه در افراد سالم و چه در افراد مبتلا به کمردرد افزایش می‏یافت [14].
برداشتن بار برای افراد دچار کمردرد یک چالش بزرگ است. روش‏های مختلفی برای بلند کردن بار وجود دارد. در مطالعات قبلی مشخص نشده که کدام روش بهترین روش ممکن برای بیماران دچار کمردرد است [15] و اینکه چه عضلاتی در بیماران دچار کمردرد می‌توانند به عنوان کمک‌کننده وارد فرایند حمل دستی بار (مخصوصاً بلند کردن بار) شوند تا بیماران دچار کمردرد عملکرد بهتر یا درد کمتری را تحمل کنند. بدین سبب ضروری به نظر رسید مطالعه با تمرکز برالکترومایوگرافی به بررسی مقایسه فعالیت عضلات شکمی و همسترینگ در زنان سالم و کمردردی در وضعیت‏های سه گانه پرداخته شود.
روش‌شناسی
این پژوهش ماهیت نیمه‌تجربی و آزمایشگاهی داشته و جامعه آماری این پژوهش همه زنان دچار کمردرد مزمن غیر‌ترومایی بودند. نمونه آماری شامل ده زن دچار کمردرد و ده زن سالم بود. این آزمودنی‏ها فاقد سابقه آسیب‌دیدگی و ناهنجاری‏های اسکلتی عضلانی بودند که توسط آزمون نیویورک ارزیابی شدند. همه افراد شرکت‌کننده در دامنه سنی 55- 25 سال بودند. افراد سالم هنگام پژوهش هیچ‌گونه کمردردی نداشته و در طول یک‌ سال گذشته هیچ‌گونه واقعه‌ای از کمردرد که بیش از سه ماه طول کشیده باشد یا کمردردهایی که حالت رفت و برگشت مکرر داشته باشند، گزارش نکردند و همچنین افراد سالم و دچار کمردرد از نظر قد، وزن، جنس و شاخص توده بدنی و... به صورت همگن انتخاب شدند [16]. 
معیارهای انتخاب افراد مبتلا به کمردرد به این صورت بود که طبق دامنه سنی مذکور انتخاب شدند، دوره کمردرد دوازده هفته‌ای در بیماران بدون انتشار علائم به زیر ناحیه گلوتئال بود و Vsa کمتر از چهار در روز شرکت در پژوهش حاضر [17] به جز این موارد افراد از پژوهش حذف می‌شدند. 
قبل از انجام آزمون، تمام اهداف و روش پژوهش به آزمودنی‏ها، اعم از افراد سالم و بیماران مبتلا به کمردرد به‌طور شفاف توضیح داده شد و درنهایت رضایت‌نامه آگاهانه مکتوب از آزمودنی‏ها اخذ شد و به آنها اطمینان داده شد که اطلاعات شخصی پرونده پزشکی بیماران کاملاً محرمانه باقی خواهد ماند و در هر مرحله پژوهش می‌توانند از ادامه همکاری خودداری کنند و از نظر اقتصادی برای داوطلبین هزینه‌ای نداشت و همگی اطلاعات اولیه و ارزیابی اولیه را تکمیل نکردند. 
مشخصات قد و وزن آزمودنی‏ها با استفاده از ترازو و قدسنج دیجیتال مدل Bs100 ساخت شرکت سهند اندازه‌گیری شد. هنگام اندازه‌گیری قد و وزن آزمودنی‏ها بدون کفش بوده و لباس ورزشی به تن داشتند و قد آن‏ها کامل اندازه‌گیری شد. مشخصات جمعیت‌شناختی آزمودنی‌ها در جدول شماره 1 نشان داده شده است.



برای ثبت فعالیت الکتریکی عضلات از دستگاه الکترومایوگرافی (EMG) مدل ME6000 ساخت کشور فنلاند استفاده شد. این دستگاه شانزده کانال دارد و قادر به نمایش داده‏ها به صورت هم‌زمان است. الکترودهای مورد استفاده از نوع الکترودهای چسبنده یک بار مصرف Ag-Agcl بودند. برای تجزیه و تحلیل داده‏های EMG از نرم‌افزار Mega Winpc استفاده شد. 
جمع‌آوری اطلاعات MVIC به این صورت بود که جهت نرمال‌سازی داده‏ها از تکنیک بیشترین انقباض ارادی استفاده شد. بدین منظور، برای عضلات راست شکمی و مورب داخلی از فرد خواسته شد به پشت روی زمین دراز بکشد و زانو‏های خود را خم کرده و کف پاها با زمین در تماس باشد. با اعمال مقاومت از فرد خواسته می‌شود که تنه خود را از زمین بلند کند. برای عضلات مورب خارجی سمت راست از فرد خواسته می‌شود به پهلو روی یک میز شیب‌دار دراز بکشد، زانو و ران صاف باشد یا به میز بسته شود. با اعمال مقاومت از فرد خواسته می‌شود که تنه خود را فلکشن جانبی دهد. 
برای عضلات همسترینگ، آزمودنی به حالت دمر روی تخت دراز کشیده و زانوی خود را در فلکشن هفتاد درجه قرار می‌داد. سپس با ثابت شدن ساق پای آزمودنی، از او خواسته می‌شد تا حرکت فلکشن زانو را با حداکثر تلاش و به صورت پنج ثانیه انجام دهد [18]. در تمام حرکات، مقاومت توسط آزمونگر اعمال می‌شد و به منظور ایجاد بر‌انگیختگی در آزمودنی جهت اعمال حداکثر تلاش، فرد کمکی با تشویق کلامی او را همراهی می‌کرد. هر حرکت دو بار انجام شد و بین هر انقباض، آزمودنی به مدت یک دقیقه فرصت استراحت داشت. پس از حضور نمونه‏ها در محل آزمایشگاه از داوطلبین خواسته شد تا با پوشیدن لباس مناسب به مدت پنج دقیقه بدن خود را گرم کنند و تکنیک‏های بلند کردن بار را که به این شرح بود، انجام دادند (تصویر شماره 1). 



تکنیک اسکات: در این تکنیک هنگامی که فرد برای برداشتن بار، زانو‏های خود را به صورت خم‌شدگی حدود 45 درجه و تنه را تقریباً صاف (زاویه کمتر از سی درجه) نگاه می‌دارد، از تکنیک اسکات استفاده می‌کند. در این تکنیک فرد با خم کردن زانو‏های خود مانع فلکشن بیشتر تنه شده و مرکز ثقل بدن به مرکز زمین نزدیک می‌شود [20 ،19].
تکنیک استوپ: در این تکنیک فرد با صاف نگه داشتن زانو‏ها (با زاویه حدود 135 درجه) و خم کردن تنه (با زاویه حدود نود درجه) اقدام به برداشتن بار می‏کند. در این تکنیک فرد با صاف نگه داشتن زانوی خود مرکز ثقل را بالا نگه داشته و دامنه فلکشن تنه را افزایش می‏دهد [20 ،19]. 
تکنیک فری استایل: تکنیکی را که بین دو وضعیت بدنی تکنیک‏های اسکاتی واستوپی اجرا شود، تکنیک فری استایل یا نیمه‌اسکاتی گویند. در این وضعیت تنه و زانوها به صورت متعادلی خم می‏شود. این تکنیک برای بسیاری از افراد مطلوب است و معمولاً هنگامی که به فرد دستورالعملی در مورد چگونگی برداشتن بار داده نشود، از این تکنیک استفاده می‏شود [20 ،19].
آزمودنی‏ها بلند کردن بار را در سه موقعیت بلند کردن یک‌بار از مقابل بدن (5 درصد وزن بدن هر فرد) با استفاده از تکنیک‏های ذکر‌شده انجام دادند. ترتیب اجرای این تکنیک‏ها به صورت تصادفی تعیین شد. تصادفی بودن اجرای تکنیک‏ها جهت جلوگیری از خستگی سیستماتیک در داده‏ها است. بلند کردن بار از مقابل بدن، با استفاده از یک جعبه مکعبی شکل با ابعاد سی سانتی‌متر انجام شد. در هر سه موقعیت، فاصله محل اتصال دست روی بار تا زمین، به میزان 28 سانتی‌متر و فاصله بین پاها نیز به اندازه عرض شانه‏ها بود که عرض شانه‏ها با اندازه‌گیری فاصله بین دو زائده آخرومی تعیین شد. به آزمودنی آموزش داده شد که تا حد امکان جعبه را نزدیک بدن خود قرار داده و از برخورد به بدن جلوگیری به عمل آورد [11]. 
حفظ آهنگ حرکت طی ثبت فعالیت عضلانی، نیازمند هماهنگی و تمرین بود. از این رو، سرعت انجام حرکت با استفاده از مترونوم تنظیم می‏شد و همچنین پیش از ثبت اطلاعات، آزمودنی‏ها با نحوه اجرای تکنیک‏ها آشنا شدند و به هر‌یک از آنها فرصت داده می‏شد تا بتوانند خود را با ضرب‌آهنگ مترونوم هماهنگ کنند. آهنگ اجرای تکنیک‏ها به‌گونه‌ای بود که بالا بردن بار، نگه داشتن بار، پایین آوردن و زمان مکث، هر‌یک در مدت دو ثانیه انجام شد. (دو بیت بر ثانیه) این سیکل تا کامل شدن پنج تکرار بلند کردن یک و پنج تکرار پایین آوردن یک ادامه می‏یابد. مدت زمان استراحت بین تکنیک‏ها یک دقیقه بود [20-23]. 
برای اندازه‌گیری فعالیت الکترومایوگرافی عضلات شکمی و اندام تحتانی، تعداد پنج عضله برای نمونه‌برداری انتخاب شدند. به منظور کاهش آمپدانس پوست الکترود، موهای زائد عضلات در نقاط مورد نظر کاملاً تراشیده شده و با پنبه آغشته به الکل طبی پوست کاملاً تمیز شد. پس از آماده شدن پوست، عمل الکترودگذاری با استفاده از الکترود‏های سطحی صورت گرفت [24]. 
الکترود‏های مورد نظر مطابق پروتکل اروپایی SENIAM روی عضلات سمت راست فرد نصب شد، عضلات مورد نظر شامل عضله دو سر رانی (50 درصد فاصله بین برجستگی ورکی واپی کندیل خارجی درشت‌نی) نیم وتری (50 درصد فاصله بین برجستگی ورکی واپی کندال خارجی درشت‌نی)، عضله راست شکمی (دو سانتی‌متر فاصله عرضی از ناف) عضله مورب خارجی شکمی (الکترود به صورت مایل با زاویه 45 درجه در میانه حد فاصل خار قدامی فوقانی ایلیاک‌) عضله مورب داخل شکمی (در مرکز هندسی مثلث فرضی تشکیل‌شده از رباط مغبنی در سمت راست، نیام عضله راست شکمی و خط فرضی بین ناف و خار خاصره‌ای قدامی فوقانی‌) الکترود سطحی نصب شد [24]. 
فاصله مرکز تا مرکز الکترودها، دو سانتی‌متر بود و الکترود زمین روی استخوان درشت‌نی قرار گرفت. به منظور کاهش آرتیفکت‏های حرکتی، سیم‏های متصل به الکترودها با استفاده از چسب ضد‌حساسیت روی پوست ثابت شد. برای ثبت فعالیت عضلانی از دستگاه الکترومایوگرافی شانزده کاناله ME6000 با فرکانس نمونه‌برداری 2000HZ، پهنای باند (8-50HZ/3db) حساسیت سیگنال 1µv استفاده شد و ماکزیمم نویزدستگاه 1.6RMS و CMRR استفاده شد، (110 db) بود. 
برای نرمال‌سازی داده‏های سیگنال‏های خام الکترومایوگرافی، انقباض‏های پنج ثانیه‌ای MVIC هر عضله با استفاده از یک فیلتر میان‌گذار ده تا پانصد هرتز فیلتر شدند. سپس RMS داده‏های فیلتر‌شده، گرفته شد. یک ثانیه از هر داده (بالاترین فلات منحنی) جدا‌سازی شده و داده‏های آن استخراج شد. با تقسیم مقدار فعالیت به‌دست‌آمده برای عضله بر مقدار MVIC و ضرب عدد به‌دست‌آمده در 100، درصد فعالیت هر عضله به دست آمد [18]. 
برای بررسی نرمال بودن توزیع داده‏ها از آزمون شاپیرو ویلک استفاده شد. برای مقایسه اثر روش‌های مختلف بلند کردن بار از روش آماری آنالیز واریانس با اندازه‌گیری تکراری و آزمون F از آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. برای مقایسه داده‏های گروه سالم و دچار کمردرد نیز از آزمون تی مستقل استفاده شد. سطح معناداری 0/05=‌P در نظر گرفته شد. همه تجزیه و تحلیل‏ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه 22 انجام شد.
نتایج
طبق نتایج آزمون تی تست، فعالیت الکتریکی (MVIC) عضلات افراد سالم و دچار کمردرد طی برداشتن بار در وضعیت اسکات در پنج عضله (راست شکمی، مورب خارجی شکمی، مورب داخلی شکمی، دو سر رانی و نیم وتری) بدین‌گونه بود که فعالیت عضله نیم وتری در افراد دچار کمردرد نسبت به افراد سالم فعالیت بیشتری داشت و همچنین نتیجه به‌دست‌آمده همین عضلات در افراد سالم و دچار کمردرد طی برداشتن بار در وضعیت استوپ به این ترتیب بود که شدت فعالیت عضلات مورب داخلی، دو سر رانی و نیم وتری افراد دچار کمردرد نسبت به افراد سالم فعالیت بیشتری نشان داد. 
نتایج به‌دست‌آمده در تکنیک فری استایل طبق تصویر شماره 2 به این شرح بود که شدت فعالیت عضلات افراد سالم و دچار کمردرد طی برداشتن بار در وضعیت فری استایل در دو عضله دو سر رانی و نیم وتری در افراد دچار کمردرد نسبت به افراد سالم فعالیت معنادار بیشتری نشان دادند.



طبق نتایج آزمون تی تست، شدت فعالیت الکتریکی MVIC عضلات افراد سالم و دچار کمردرد در مرحله بالا بردن بار در وضعیت‏های سه گانه طبق تصویر شماره 3 به این ترتیب بود که عضلات مورب داخلی افراد سالم در وضعیت اسکات فعالیت بیشتری نسبت به فری استایل و استوپ داشت و همچنین شدت فعالیت عضله نیم وتری و دو سر رانی در افراد سالم در وضعیت فری استایل فعالیت کمتری نسبت به اسکات و استوپ داشتند. در مقابل شدت فعالیت عضله نیم وتری در افراد بیمار در وضعیت فری استایل تفاوت معناداری کمتری نسبت به تکنیک اسکات و استوپ نشان داد.



شدت فعالیت الکتریکی MVIC عضلات افراد سالم و دچار کمردرد در مرحله پایین آوردن بار با توجه به تصویر شماره 4 به این صورت بود که شدت فعالیت عضله مورب داخلی افراد سالم در وضعیت فری استایل کمتر از وضعیت اسکات بود. شدت فعالیت عضله مورب داخلی در افراد بیمار دچار کمردرد در وضعیت استوپ کمتر از وضعیت فری استایل و اسکات بود و شدت فعالیت دو سر رانی در افراد سالم و دچار کمردرد در وضعیت فری استایل کمتر از اسکات و استوپ نشان داده شد.



بحث
نتایج نشان داد شدت فعالیت عضلات افراد سالم و دچار کمردرد طی برداشتن بار در وضعیت فری استایل، در افراد دچار کمردرد عضلات دو سر رانی و نیم وتری نسبت به افراد سالم فعالیت بیشتری نشان داد و این نشان‌دهنده آن بود که عضلات همسترینگ در افراد، بیمار‌کننده‏های مناسبی هستند تا به عضلات تنه آسیب و درد کمتری وارد شود و همچنین در این پژوهش، نتایج مطلوبی از شدت فعالیت عضلات افراد سالم و کمردردی در مرحله بالا بردن و پایین آوردن بار در وضعیت‏های سه گانه به دست آمد. 
همان‌طور که می‏دانیم هنگام بالا بردن جعبه عضلات در حال انجام کار مثبت بوده و نوع انقباض کانسنتریک است. در مرحله پایین آوردن کار منفی صورت گرفته و انقباض اکسنتریک مورد نیاز است. به‌ طور کلی عضلات در انقباض اکسنتریک شدت فعالیت کمتری بسبت به انقباض کانسنتریک دارند. در انقباض اکسنتریک هدف کنترل گشتاور ایجاد‌شده توسط نیروی عضلات و جاذبه یا سایر بارهای خارجی است، در حالی که در انقیاض کانسنتریک گشتاور توسط خود عضله ایجاد می‏شود.
از طرفی، عوامل دیگری، چون مکانیسم آزادسازی انرژی در درون تارهای عضلانی در انقباض اکسنتریک بهینه‌تر بوده و اجزای کشسان بافت‏های نرم بدن و خاصیت الاستیسیتی خود عضلات در این نوع انقباض باعث تفاوت شدت فعالیت عضلات درد دو نوع انقباض اکنستریک و کانستریک می‏شوند [26 ،25]. 
بنابراین توضیحات ارائه‌شده ممکن است تغییرات مشاهده‌شده مربوط به قدرت عضلات و سازگاری‏های انجام‌شده در افراد بیمار به کمر درد و تفاوت آنها با افراد سالم باشد. استفاده از تکنیک‏های مختلف در حمل بار همواره مورد توجه پژوهشگران بوده است. در این پژوهش بین شدت فعالیت عضلات در تکنیک‏های مختلف تفاوت‌هایی مشاهده شد که از این میان تکنیک فری استایل در بیشتر فعالیت‏ها انجام‌شده، نسبت به دو روش دیگر شدت فعالیت عضلانی کمتری در بین دو گروه برای برداشتن بار داشتند و در برخی از عضلات نیم وتری و دو سر رانی تفاوت معنادار بود، اما در مقایسه این تکنیک‏ها نباید تفاوت الگوی حرکتی آنها نادیده گرفته شود. 
در تکنیک استوپ، به علت افزایش فلکشن کمر بافت‏های غیرفعال مشارکت بیشتری در ایجاد گشتاور اکسنتسوری داشته و همین امر می‏تواند شدت فعالیت عضلات را تحت تأثیر قرار دهد. از طرفی، تکنیک استوپ بیشترین فشار را به مهره‏های کمری وارد می‏کند و در افراد بیمار ممکن است عضلات به شکل دیگری فعالیت کنند تا درد ایجاد‌شده را کاهش دهند [28 ،27]. 
در تکنیک اسکات، فرد با خم کردن زانو‏ها و پایین بردن مرکز ثقل سعی در کاهش میزان فلکشن مهره‏های کمری دارد. این امر باعث کاهش بارهای وارده به ستون فقرات به دو روش دیگر بیشتر است [29]. افراد در تکنیک فری که روش راحت و همیشگی جهت برداشتن بار در افراد نسبت به سایر روش‏ها باعث فعالیت کمتر عضلانی می‏شود، چون شخص با آن سازگاری پیدا کرده است، ولی در مقایسه با سایر روش‏ها که برای افراد در شرایط آزمایشگاهی با آن آزمون را انجام می‏دهند و برای آن‏ها تکلیفی جدید محسوب می‏شود، سازگاری نداشته و فعالیت عضلات را دچار تغییر می‏کند [36-30 ،21].
فعالیت عضله نیم وتری افراد بیمار در تکنیک اسکات بیشتر از افراد سالم بود. این عضله با توجه به محل چسبندگی به استخوان نشیمن‌گاهی باعث چرخش خلفی لگن جهت اکستنشن تنه در طی حرکات نیز می‏شود. احتمالاً افزایش فعالیت این عضله در افراد بیمار باعث کمک به چرخش خلفی لگن طی مرحله بالا بردن بار و به صورت انقباض اکسنتریکی جهت کنترل حرکت چرخشی قدامی طی مرحله پایین آوردن بار باشد [37]. 
عضلات مورب داخل شکمی و همسترینگ افراد بیمار دچار کمردرد در تکنیک فری بیشتر از افراد سالم فعالیت کرده بود، می‏توان نتیجه گرفت افراد بیمار جهت کاهش درد با انقباض عضلات شکمی باعث افزایش فشار درون شکمی شده و درنتیجه بار وارده به ستون فقرات و رویه‏ های مفصلی را کاهش می‏دهند و عضلات همسترینگ در چرخش قدامی و خلفی لگن همکاری کرده تا برداشتن بار توسط بیماران راحت‌تر شود و این الگوی فعالیت می‏تواند ناشی از سازگارهای عصبی عضلانی باشد که در بیماران مبتلا به کمردرد ایجاد شده است تا بتواند از فشار بیشتر به عضلات راست‌کننده ستون فقرات بکاهد و درد آنها را کاهش دهد.
برخی از تحلیل‏های بیومکانیکی در زمینه برداشتن بار پیشنهاد داده بودند که روش اسکات، روشی ایمن جهت برداشتن بار است تا کمترین فشار در مهره‏های کمری ایجاد شود و از برداشتن بار به روش استوپ که بیشترین فشار به مهره‏های کمری وارد می‏شود، جلوگیری شود. یکی دیگر از دلایل آن‌ها برای تکنیک اسکات این بود که افراد جهت برداشتن بار از عضلات عمل‌کننده بر زانوی خود استفاده می‏کنند و دامنه حرکتی تنه نسبت به سایر روش‌ها کمتر است [14، 15، 23، 37-39]. 
نتایج این پژوهش نشان داد افرادی که دچار کمردرد هستند با روش فری استایل که خود بیماران به صورت تجربی اتخاذ می‏کنند تا کمترین درد را داشته باشند، فعالیت‏های برداشتن بار را انجام دهند. در این پژوهش، عدم بررسی متغیر‏های کینماتیکی یکی از محدودیت‏های پیش روی ما بوده است. اما با توجه به استفاده از مترونوم و کنترل سرعت آزمودنی‏ها و جعبه با ابعاد ثابت حرکات دارای یکنواختی و ثبات از لحاظ سیگنال‏های الکترومایوگرافی بود.
نتیجه‌‌گیری نهایی
عملکرد عضلات تنه علاوه بر ایجاد حرکت ستون مهره‌ای در حفظ وضعیت مطلوب و نیز در حمایت و برقراری ثبات ستون فقرات در فعالیت‏هایی نظیر بلند کردن بار نقش مهمی ایفا می‏کنند. بیماران مبتلا به کمردرد همواره برای برداشتن بار با چالش روش برداشتن بار مواجه هستند تا کمترین نیروی مکانیکی به ستون فقرات کمری وارد آمده و از درد مجدد جلوگیری یا کمترین درد در آن ناحیه ایجاد شود. 
با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش می‏توان پیشنهاد کرد بیماران مبتلا به کمردرد از روش فری استایل که همان روشی است که فرد اتخاذ می‏کند تا کمترین فشار و درد در ناحیه کمری ایجاد شود، استفاده کنند. همچنین در این پژوهش مشخص شده که عضلات همسترینگ کمک‌کننده‏های بهتری برای افراد دچار کمردرد هستند؛ بنابراین باید بازتوانی ورزشی در افراد دچار کمردرد به نقش و تقویت عضلات همسترینگ توجه خاصی شود تا فرد بیمار عملکرد بهتری برای فعالیت‏های برداشتن بار داشته باشد.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش

اصول اخلاق تماماً در این مقاله رعایت شده است. شرکت کنندگان اجازه داشتند هر زمان که مایل بودند از پژوهش خارج شوند. همچنین همه شرکت کنندگان در جریان روند پژوهش بودند. اطلاعات آن ها محرمانه نگه داشته شد.
حامی مالی
این تحقیق هیچ گونه کمک مالی از سازمان‌های تأمین مالی در بخش‌های عمومی ، تجاری یا غیرانتفاعی دریافت نکرد.
مشارکت نویسندگان
 تمام نویسندگان در طراحی، اجرا و نگارش همه بخش‌های پژوهش حاضر مشارکت داشته‌اند. 
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان این مقاله تعارض منافع ندارد.

 
Refrences
  1. Manchikanti L. Epidemiology of low back pain. Pain Physician. 2000; 3(2):167-92. [DOI:10.36076/ppj.2000/3/167]
  2. McGill SM, Sharratt MT, Seguin JP. Loads on spinal tissues during simultaneous lifting and ventilatory challenge. Ergonomics. 1995; 38(9):1772-92. [PMID]
  3. Blache Y, Begon M, Michaud B, Desmoulins L, Allard P, Dal Maso F. Muscle function in glenohumeral joint stability during lifting task. Plos One. 2017; 12(12):e0189406. [DOI:10.1371/journal.pone.0189406] [PMID] [PMCID]
  4. Maduri A, Pearson BL, Wilson SE. Lumbar-pelvic range and coordination during lifting tasks. J Electromyogr Kinesiol. 2008; 18(5):807-14. [DOI:10.1016/j.jelekin.2007.02.012] [PMID] [PMCID]
  5. Hu B, Ning X. The changes of trunk motion rhythm and spinal loading during trunk flexion and extension motions caused by lumbar muscle fatigue. Ann Biomed Eng. 2015; 43(9):2112-9. [DOI:10.1007/s10439-015-1248-0] [PMID]
  6. Seminowicz DA, Wideman TH, Naso L, Hatami-Khoroushahi Z, Fallatah S, Ware MA, et al. Effective treatment of chronic low back pain in humans reverses abnormal brain anatomy and function.  J Neurosci. 2011; 31(20):7540-50. [DOI:10.1523/JNEUROSCI.5280-10.2011] [PMID] [PMCID]
  7. Foster NE, Anema JR, Cherkin D, Chou R, Cohen SP, Gross DP, et al. Prevention and treatment of low back pain: Evidence, challenges, and promising directions. Lancet. 2018; 391(10137):2368-83. [DOI:10.1016/S0140-6736(18)30489-6]
  8. Cox JM. Low back pain: Mechanism, diagnosis and treatment. Philadelphia: Wolters Kluwer Health; 2012. https://www.google.com/books/edition/Low_Back_Pain/imVBoQriMf0C?hl=en&gbpv=0
  9. Chiou WK, Lee YH, Chen WJ. Use of the surface EMG coactivational pattern for functional evaluation of trunk muscles in subjects with and without low-back pain. Int J Ind Ergon. 1999; 23(1-2):51-60. [DOI:10.1016/S0169-8141(97)00100-5]
  10. Bayramoglu M, Akman MN, Klnç S, Çetin N, Yavuz N, Özker R, Isokinetic measurement of trunk muscle strength in women with chronic low-back pain. Am J Phys Med Rehabil. 2001; 80(9):650-5. [DOI:10.1097/00002060-200109000-00004] [PMID]
  11. Maiti R, Ray GG. Study on the variation of peak isometric strength and EMG activity in static field-simulated lifting postures. Int J Ind Ergon. 2004; 33(2):109-22. [DOI:10.1016/j.ergon.2003.07.002]
  12. Jacobs JV, Henry SM, Jones SL, Hitt JR, Bunn JY. A history of low back pain associates with altered electromyographic activation patterns in response to perturbations of standing balance.  J Neurophysiol. 2011; 106(5):2506-14. [DOI:10.1152/jn.00296.2011] [PMID] [PMCID]
  13. Splittstoesser RE, Inflammatory responses to combinations of: Mental load, repetitive lifting and subject personality [PhD dissertation]. Ohio: Ohio State University; 2016. https://etd.ohiolink.edu/apexprod/rws_olink/r/1501/10?clear=10&p10_accession_num=osu1479763594134482
  14. Ehsani F, Hajihasani A, Hedayati R. [Relationship between abdominal muscle activity and postural control during standing tasks in females with chronic nonspecific low back pain (Persian)].  J Mazandaran Univ Med Sci. 2017; 27(148):68-78. http://jmums.mazums.ac.ir/article-1-9956-en.html
  15. Coenen P, Gouttebarge V, van der Burght AS, van Dieën JH, Frings-Dresen MH, van der Beek AJ, et al. The effect of lifting during work on low back pain: A health impact assessment based on a meta-analysis. Occup Environ Med. 2014; 71(12):871-7. [DOI:10.1136/oemed-2014-102346] [PMID]
  16. Newcomer KL, Jacobson TD, Gabriel DA, Larson DR, Brey RH, An KN. Muscle activation patterns in subjects with and without low back pain. Arch Phys Med Rehabil. 2002; 83(6):816-21. [DOI:10.1053/apmr.2002.32826] [PMID]
  17. D’hooge R, Hodges P, Tsao H, Hall L, Macdonald D, Danneels L. Altered trunk muscle coordination during rapid trunk flexion in people in remission of recurrent low back pain. J Electromyogr Kinesiol. 2013; 23(1):173-81. [DOI:10.1016/j.jelekin.2012.09.003] [PMID]
  18. Konrad P. The abc of emg. A practical introduction to kinesiological electromyography. 2005; 1(2005):30-5.
  19. Straker L. Evidence to support using squat, semi-squat and stoop techniques to lift low-lying objects. Int J Ind Ergon. 2003; 31(3):149-60. [DOI:10.1016/S0169-8141(02)00191-9]
  20. Faber GS, Kingma I, Bakker AJ, van Dieën JH. Low-back loading in lifting two loads beside the body compared to lifting one load in front of the body. J Biomech. 2009; 42(1):35-41. [DOI:10.1016/j.jbiomech.2008.10.013] [PMID]
  21. Marras WS, Davis KG, Jorgensen M. Gender influences on spine loads during complex lifting. Spine J. 2003; 3(2):93-9. [DOI:10.1016/S1529-9430(02)00570-3]
  22. Meyers BM, Keir PJ. Trunk muscle response to lifting unbalanced loads with and without knowledge of center of mass. Clin Biomech. 2003; 18(8):712-20. [DOI:10.1016/S0268-0033(03)00121-9]
  23. van Dieën, JH, Selen LPJ, Cholewicki J. Trunk muscle activation in low-back pain patients, an analysis of the literature. J Electromyogr Kinesiol. 2003; 13(4):333-51. [DOI:10.1016/S1050-6411(03)00041-5]
  24. Hermens HJ, Freriks B, Merletti R, Stegeman D, Blok J, Rau G, et al. European recommendations for surface electromyography. Roessingh Research and Development. 1999; 8(2):13-54.
  25. Lotz CA, Agnew MJ, Godwin AA, Stevenson JM. The effect of an on-body personal lift assist device (PLAD) on fatigue during a repetitive lifting task. J Electromyogr Kinesiol. 2009; 19(2):331-40. [DOI:10.1016/j.jelekin.2007.08.006] [PMID]
  26. Marras WS, Parakkat J, Chany AM, Yang G, Burr D, Lavender SA. Spine loading as a function of lift frequency, exposure duration, and work experience. Clin Biomech (Bristol, Avon). 2006; 21(4):345-52. [DOI:10.1016/j.clinbiomech.2005.10.004] [PMID]
  27. Hart DL, Stobbe TJ, Jaraiedi M. Effect of lumbar posture on lifting. Spine (Phila Pa 1976). 1987; 12(2):138-45. [DOI:10.1097/00007632-198703000-00009] [PMID]
  28. Potvin JR, McGill SM, Norman RW. Trunk muscle and lumbar ligament contributions to dynamic lifts with varying degrees of trunk flexion. Spine (Phila Pa 1976). 1991; 16(9):1099-1107. [DOI:10.1097/00007632-199109000-00015] [PMID]
  29. Trafimow JH, Schipplein OD, Novak GJ, Andersson GB. The effects of quadriceps fatigue on the technique of lifting. Spine (Phila Pa 1976). 1993; 18(3):364-7. [DOI:10.1097/00007632-199303000-00011] [PMID]
  30. Marras, WS, Ferguson SA, Burr D, Davis KG, Gupta P. Spine loading in patients with low back pain during asymmetric lifting exertions. Spine J. 2004; 4(1):64-75. [DOI:10.1016/S1529-9430(03)00424-8]
  31. Hagins M, Lamberg EM. Individuals with low back pain breathe differently than healthy individuals during a lifting task. J Orthop Sports Phys Ther. 2011; 41(3):141-8. [DOI:10.2519/jospt.2011.3437] [PMID]
  32. Huysamen K, de Looze M, Bosch T, Ortiz J, Toxiri S, O’Sullivan LW. Assessment of an active industrial exoskeleton to aid dynamic lifting and lowering manual handling tasks. Appl Ergon. 2018; 68:125-31. [DOI:10.1016/j.apergo.2017.11.004] [PMID]
  33. Khoddam-Khorasani P, Arjmand N, Shirazi-Adl A. Effect of changes in the lumbar posture in lifting on trunk muscle and spinal loads: A combined in vivo, musculoskeletal, and finite element model study. J Biomech. 2020; 104:109728. [DOI:10.1016/j.jbiomech.2020.109728] [PMID]
  34. Marras WS, Parakkat J, Chany AM, Yang G, Burr D, Lavender SA, Spine loading as a function of lift frequency, exposure duration, and work experience. Clinical Biomechanics. 2006; 21(4): 345-352. [DOI:10.1016/j.clinbiomech.2005.10.004] [PMID]
  35. Wai EK, Roffey DM, Bishop P, Kwon BK, Dagenais S. Causal assessment of occupational lifting and low back pain: Results of a systematic review. Spine J. 2010; 10(6):554-66. [DOI:10.1016/j.spinee.2010.03.033] [PMID]
  36. Wrigley AT, Albert WJ, Deluzio KJ, Stevenson JM. Differentiating lifting technique between those who develop low back pain and those who do not. Clin Biomech (Bristol, Avon). 2005; 20(3):254-63. [DOI:10.1016/j.clinbiomech.2004.11.008] [PMID]
  37. Stutchfield BM, Coleman S. The relationships between hamstring flexibility, lumbar flexion, and low back pain in rowers. Eur J Sport Sci. 2006; 6(4):255-60. [DOI:10.1080/17461390601012678]
  38. Hamberg-van Reenen HH, Ariëns GA, Blatter BM, van Mechelen W, Bongers PM. A systematic review of the relation between physical capacity and future low back and neck/shoulder pain. Pain. 2007; 130(1-2):93-107. [DOI:10.1016/j.pain.2006.11.004] [PMID]
  39. Silfies SP, Squillante D, Maurer P, Westcott S, Karduna AR. Trunk muscle recruitment patterns in specific chronic low back pain populations.  Clin Biomech (Bristol, Avon). 2005; 20(5):465-73. [DOI:10.1016/j.clinbiomech.2005.01.007] [PMID]
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: تخصصي
دریافت: 1400/7/8 | پذیرش: 1400/7/28 | انتشار: 1400/9/30

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه بیومکانیک ورزشی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Sport Biomechanics

Designed & Developed by : Yektaweb