مقدمه
بدمینتون یکی از محبوبترین ورزشها در سطح جهان است، بهطوری که نزدیک به ۲۰۰ میلیون نفر در سطوح مختلف مهارتی این ورزش را انجام میدهند (۱، ۲). این ورزش به دلیل سرعت بالای بازی، عنوان سریعترین ورزش راکتی را به خود اختصاص داده است (۲) و همین ویژگی، چالشهای منحصربهفردی را برای ورزشکاران ایجاد میکند. ریتم سریع بازی، بازیکنان را وادار میسازد که در کسری از ثانیه پیشبینی کرده و واکنش نشان دهند، که این موضوع محیطی پرتحرک و هیجانانگیز به وجود میآورد (۲، ۳). بدمینتون بهعنوان یک ورزش بدنی پرفشار، شامل طیف وسیعی از حرکات است که نیازمند سرعت، قدرت، چابکی و عملکرد انفجاری است. بازیکنان باید الگوهای پیچیدهای از حرکات پا را اجرا کنند؛ از جمله لانجها، چرخشها، پرشها، ضربات هوایی، تغییرات ناگهانی جهت و شتابگیری و توقفهای سریع. این حرکات مستلزم تنظیم سریع وضعیت بدنی برای حفظ تعادل و آمادگی برای ضربه بعدی هستند (۳). چنین الزامات فیزیکی، فشار مکانیکی قابلتوجهی بر سیستم اسکلتی-عضلانی، بهویژه ناحیه تنه، اندام تحتانی و عضلات مرکزی بدن وارد میکنند که هم در حمله و هم در دفاع بهطور مداوم فعال هستند (۴). این فشارهای بیومکانیکی، خطر آسیبهای اسکلتی-عضلانی را افزایش میدهند، بهویژه در میان ورزشکاران جوان (۲).
مطالعات قبلی گزارش کردهاند که بازیکنان بدمینتون بهطور متوسط با نرخ 85/0 آسیب در سال، ۶/۱ تا ۹/۲ آسیب در هر ۱۰۰۰ ساعت بازی، ۲ تا ۵ آسیب در هر ۱۰۰۰ بازیکن، و حدود ۱ تا ۵ درصد از کل آسیبهای ورزشی مواجهاند (۵، ۶). از میان این آسیبها، ۵۸ تا 76 درصد در اندام تحتانی، ۱۱ تا ۱۶ درصد در اندام فوقانی، و ۱۱ تا ۱۶ درصد در ناحیه پشت بدن گزارش شدهاند (۳، ۷). شیوع کمردرد در میان بازیکنان بدمینتون حدود 9/12 درصد برآورد شده است (۴). مطالعه باهاگات و همکاران (۲۰۲۲) (۲) شیوع بالای آسیب در ناحیه کمر و اندام تحتانی را در بازیکنان بدمینتون شهر وادودارا نشان داد، که اغلب با استفاده بیش از حد، بیومکانیک ضعیف و آمادگی بدنی ناکافی مرتبط بود—عواملی که با اختلال عملکرد مفصل ساکروایلیاک (SIJD) نیز در ارتباط هستند. بهطور مشابه، اعجاز و همکاران (۲۰۲۳) (۴) گزارش کردند که بازیکنان شهرهای دوقلوی پاکستان بهطور مکرر از دردهای اسکلتی-عضلانی، بهویژه در ناحیه کمر، شانه و اندام تحتانی، شکایت داشتند. این یافتهها آسیبپذیری ناحیه کمری و لگنی را در بازیکنان بدمینتون برجسته میکنند و احتمال وجود اختلال عملکرد در مفصل ساکروایلیاک را مطرح میسازند.
با وجود این شواهد، پژوهشهایی که بهطور خاص به SIJD در ورزش بدمینتون پرداخته باشند، بسیار محدود هستند. فومسوپا و همکاران (۲۰۲۰) (۳) در مرور جامعی که بر آسیبهای مرتبط با بدمینتون داشتند، بیان کردند که با وجود گزارشهای مکرر از کمردرد، بهندرت مفصل ساکروایلیاک بهعنوان منبع اصلی درد شناسایی میشود. مفصل SIJ در ارزیابیهای بالینی اغلب نادیده گرفته میشود، زیرا تشخیص آن دشوار است و علائم آن با اختلالات مفصل ران و ستون فقرات کمری همپوشانی دارد. با این حال، با در نظر گرفتن ویژگیهای خاص بیومکانیکی بدمینتون—مانند لانجهای ناگهانی، چرخش تنه، و بارگذاری نامتقارن در حین رالی—میتوان انتظار داشت که مفصل SIJ تحت فشار مکانیکی قابلتوجهی قرار گیرد (۸، ۹).
اهمیت SIJD در زمینه ورزشی با یافتههای عبداللهی و همکاران (۲۰۲۳) (۹) نیز تأیید میشود؛ آنها همبستگی قوی بین SIJD و سابقه آسیب در اندام تحتانی را نشان دادند. یافتههای آنان حاکی از آن است که الگوهای تغییریافته راهرفتن و بارگذاری میتواند فشار وارده بر SIJ را افزایش دهد (۹، ۱۰). این موضوع مفهوم اختلال در زنجیره حرکتی را تقویت میکند و بر اهمیت ارزیابی وضعیت مفصل SIJ در ورزشکارانی که از دردهای مکرر در پا، لگن یا کمر رنج میبرند—بهویژه در بازیکنان جوان بدمینتون که به دلیل رشد اسکلتی-عضلانی در حال تکامل، ممکن است حرکات جبرانی بیشتری داشته باشند—تأکید دارد.
اختلال عملکرد مفصل ساکروایلیاک میتواند بیومکانیک اندام تحتانی را بهطور قابلتوجهی تحت تأثیر قرار دهد، که منجر به عدم تقارن لگنی، کاهش دامنه حرکتی مفاصل ران و زانو، و الگوهای غیرطبیعی راهرفتن میشود و در نهایت خطر آسیبهای مزمن را افزایش میدهد (۱۱). تشخیص و مداخله زودهنگام برای پیشگیری از درد مزمن و افت عملکرد ضروری است. حرکات شدید و پرشتاب بدمینتون، فشار زیادی به SIJ وارد میکنند و بازیکنان را مستعد ابتلا به این اختلال میسازند. با وجود نقش حیاتی این مفصل در پایداری لگن و انتقال بار، دادههای محدودی درباره شیوع SIJD در بازیکنان بدمینتون وجود دارد (۹). این مطالعه با هدف پر کردن این خلأ طراحی شده است. تعیین میزان شیوع SIJD در بازیکنان جوان بدمینتون میتواند به شناسایی الگوهای خاص آسیب در این ورزش کمک کند. بر پایه چنین یافتههایی میتوان راهبردهای پیشگیرانه هدفمندی را توسعه داد. همچنین، با توجه به تأثیر SIJD بر احساس ناراحتی، تحرک و پایداری، تشخیص زودهنگام آن میتواند به بهینهسازی عملکرد ورزشی کمک کند. در نهایت، افزایش آگاهی در میان بازیکنان، مربیان و متخصصان سلامت، رویکردی فعال در مدیریت آسیبها را ترویج داده و دانش حوزه پزشکی ورزشی را گسترش میدهد.
روش شناسی
آزمودنیها
یک مطالعه مقطعی در میان بازیکنان بدمینتون شهر بلگاوی در بازه زمانی آبان ۱۴۰۳ تا اردیبهشت ۱۴۰۴ انجام شد و در نهایت ۷۷ نفر بهعنوان نمونه نهایی وارد مطالعه شدند. حجم نمونه مورد نیاز با استفاده از فرمول استاندارد زیر محاسبه شد:
n = [2(Zₐ + Zᵦ)² × p × q] / d²
در این فرمول،n حجم نمونه، Zₐ معادل نمره استاندارد نرمال برای سطح اطمینان مورد نظر (96/1 برای سطح اطمینان ۹۵% )، Zᵦ معادل نمره نرمال برای توان آزمون (84/0 برای توان ۸۰%)،p میزان شیوع برآورد شده (۴۵%)،q برابر با ۱ منهای p (یعنی ۵۵%)، وd اندازه اثر (5%/22) است که بهعنوان تفاوت بالینی معنادار در نظر گرفته شده است. با جایگذاری این مقادیر در فرمول، حجم نمونه مورد نیاز برابر با ۷۷ نفر بهدست آمد. میزان شیوع ۴۵ درصدی، بر پایه مرور منابع پیشین درباره اختلالات اسکلتی-عضلانی از جمله کمردرد و SIJD در میان ورزشکاران نوجوان انتخاب شد. اگرچه دادههای خاصی درباره شیوع SIJD در بازیکنان بدمینتون وجود ندارد، مطالعات انجامشده بر ورزشکاران مشابه مانند دوندگان، فوتبالیستها و سایر نوجوانان ورزشکار، میزان شیوع بین ۳۰ تا ۵۰ درصد را گزارش کردهاند. بنابراین، مقدار میانی ۴۵ درصد بهعنوان تخمینی واقعبینانه و محافظهکارانه در نظر گرفته شد. اندازه اثر 5/22 درصد نیز بر اساس دو عامل اصلی انتخاب شد: نخست، ماهیت اکتشافی مطالعه که بهعنوان یکی از نخستین تحقیقات درباره شیوع SIJD در میان بازیکنان نوجوان بدمینتون انجام میشود و به همین دلیل امکان پذیرش خطای بزرگتر وجود دارد؛ دوم، محدودیتهای اجرایی، چرا که تشخیص اندازه اثر کوچکتر (مثلاً ۱۰ تا ۱۵ درصد) نیازمند حجم نمونه بسیار بزرگتری بود که با توجه به تعداد محدود بازیکنان ثبتنامشده در شهر بلگاوی طی دوره مطالعه، عملی نبود. هرچند که 5/22 درصد اندکی بالاتر از بازه استاندارد ۱۰ تا ۲۰ درصد است، اما برای یک مطالعه اولیه با توان آماری متوسط، قابلقبول در نظر گرفته شد. شرایط ورود به مطالعه شامل بازیکنان دختر و پسر بدمینتون در بازه سنی ۱۴ تا ۲۲ سال بود که حداقل 5/1 تا ۲ سال سابقه بازی داشتند و دستکم سه روز در هفته بر روی زمینهای مصنوعی تمرین میکردند. بازیکنانی که شاخص توده بدنی (BMI) بیشتر از ۱۵ کیلوگرم بر متر مربع داشتند، در مطالعه پذیرفته شدند. همچنین، تنها افرادی که رضایتنامه آگاهانه (برای نوجوانان با موافقت والدین) را امضا کرده بودند، در مطالعه شرکت کردند. معیارهای خروج شامل وجود درد فعال در ناحیه کمر یا باسن (مانند بیرونزدگی دیسک یا سیاتیک)، شکستگی اخیر، آسیب یا جراحی اندام تحتانی در شش ماه گذشته، و بیماریهای عصبی یا قلبیعروقی تشخیصدادهشده بود.
روش اجرا
پیش از آغاز مطالعه، مجوز اخلاقی از کمیته اخلاق مؤسسه مربوطه دریافت شد. همچنین، این مطالعه در سامانه ثبت کارآزماییهای بالینی هند (CTRI) با شماره ثبتCTRI/2024/12/077547 به ثبت رسید. مطالعه با شناسایی تعداد کل آکادمیهای بدمینتون در شهر بلگاوی آغاز شد و از میان آنها، دو آکادمی بهصورت تصادفی انتخاب شدند. شرکتکنندگان بر اساس معیارهای ورود و خروج مورد غربالگری قرار گرفتند و با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده، از فهرست بازیکنان ثبتنامشده در هر آکادمی انتخاب شدند. هدف مطالعه بهطور کامل برای هر شرکتکننده منتخب توضیح داده شد و رضایتنامه آگاهانه (یا رضایت والدین در صورت نیاز) قبل از شرکت در مطالعه اخذ گردید.
شاخصهای ارزیابی
برای ارزیابیSIJD ، از پنج آزمون تخصصی استانداردشده بهصورت تصادفی استفاده شد. در صورتی که سه یا بیش از سه آزمون نتیجه مثبت نشان میدادند، اختلال عملکرد SIJ تشخیص داده میشد. مطالعات پیشین نشان دادهاند که وجود سه یا بیشتر مانور مثبت، حساسیت ۹۴٪ و ویژگی (ویژگی تشخیصی) ۷۸٪ را در شناسایی SIJD فراهم میکند. آزمونهای مورد استفاده شامل تست فابر ، تست فشار ، تست فشار ران ، تست کشش و تست گنسلن بودند (۹، ۱۰، ۱۲). هر آزمون در صورتی مثبت تلقی میشد که طی انجام مانور، درد آشنا یا ناراحتی در ناحیه مفصل SIJ توسط شرکتکننده تجربه میشد.
آزمونهای بالینی SIJ:
• تست فابر: آزمودنی به حالت طاقباز دراز میکشد و آزمونگر در کنار او قرار میگیرد. لگن همسمت بهطور غیرفعال به فلکشن، آبداکشن و چرخش خارجی برده میشود و زانو نیز خم میگردد بهطوریکه پاشنه روی زانوی مقابل قرار گیرد. سپس آزمونگر خار خاصرهای قدامی فوقانی طرف مقابل را تثبیت کرده و با دست دیگر، فشار رو به پایین بر روی زانوی خمشده وارد میکند. اگر فرد در ناحیه خلفی لگن احساس درد کند، آزمون مثبت در نظر گرفته میشود. اگر زانوی خمشده تا روی تخت پایین بیفتد یا موازی با پای مقابل قرار گیرد، آزمون منفی است (۹، ۱۲).
• تست فشار: آزمودنی به پهلو دراز میکشد. آزمونگر هر دو دست خود را بر بخش فوقانی تاج خاصرهای قرار داده و فشار رو به پایین به سمت زمین وارد میکند. این حرکت باعث فشار به سمت جلو روی ساکروم میشود. احساس افزایش فشار یا درد در ناحیه مفصل SIJ، نشانهی مثبت بودن آزمون و احتمال آسیب در این مفصل است (۹، ۱۲).
• تست فشار ران: آزمودنی در وضعیت طاقباز قرار میگیرد. آزمونگر در سمت مقابل میایستد، لگن سمت آزمون را تا زاویه ۹۰ درجه خم میکند و همزمان با یک دست مفصل SIJ را لمس کرده و با دست دیگر، نیروی فشاری را از طریق زانو و ران آزمودنی وارد میکند. اگر این فشار منجر به بروز درد در ناحیه SIJ شود، آزمون مثبت تلقی میشود (۱۲).
• تست کشش: آزمودنی در حالت طاقباز قرار دارد. آزمونگر روبهروی او ایستاده و با دستهای ضربدری خود، فشار رو به بیرون و پایین را بر روی خارهای خاصرهای قدامی فوقانی وارد میکند. آزمون در صورتی مثبت در نظر گرفته میشود که درد یکطرفه در ناحیه سرینی یا پشت ران گزارش شود (۱۲).
• تست گنسلن: آزمودنی در حالت طاقباز و در لبه تخت قرار میگیرد، بهگونهای که پای آزمون از لبه تخت آویزان و در حالت هایپراِکستنشن (باز شدن بیش از حد مفصل ران) قرار گیرد، در حالیکه پای مقابل را به حالت زانو به سینه نگه میدارد. آزمونگر در سمت پای آزمون میایستد و فشار رو به پایین را بر ران تحتانی پای آزمون وارد کرده و همزمان فشار بیشتر را بر زانوی خمشده اعمال میکند. اگر درد در پای تحت آزمون گزارش شود، نتیجه آزمون مثبت خواهد بود (۱۲).
تجزیه و تحلیل آماری
دادههای جمعآوریشده با استفاده از آمار توصیفی شامل فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار خلاصه شدند. برای بررسی ارتباط بین شیوع اختلال عملکرد با متغیرهایی مانند گروه سنی، جنسیت، سطح مهارت، سالهای تجربه و نتایج آزمونهای بالینی، از آزمون خیدو یا آزمون نسبت درستنمایی استفاده شد. مقدارp کمتر از 05/0 معنادار در نظر گرفته شد. کلیه تحلیلهای آماری با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 29 (شرکتSPSS Inc.، شیکاگو، ایلینوی) انجام گرفت.
نتایج
جداول ۱ و ۲ آمارهای توصیفی و توزیع متغیرهایی از جمله سن، قد، وزن، شاخص توده بدنی، سالهای تجربه، جنسیت، غالب بودن دست و سطح مهارت را نشان میدهند. در این مطالعه، شیوع کلیSIJD برابر با 5/32 درصد گزارش شد؛ بهطوریکه 4/23 درصد موارد در سمت چپ و 1/9 درصد در سمت راست بدن مشاهده شد (شکل ۱). در خصوص نتایج آزمونهای بالینی، تست فابر در 2/44 درصد از موارد سمت چپ و ۱۳ درصد از سمت راست مثبت بود. تست فشار در 8/20 درصد از سمت چپ و 4/10 درصد از سمت راست نتیجه مثبت داشت. تست فشار ران در ۱۳ درصد از سمت چپ و 8/7 درصد از سمت راست مثبت گزارش شد.

شکل ۱. شیوع اختلال عملکرد مفصل ساکروایلیاک (SIJ)
تست کشش در 9/29 درصد از سمت چپ و ۱3/14 درصد از سمت راست باعث بروز درد شد. در نهایت، تست گنسلن در 7/11 درصد از موارد سمت چپ و 6/2 درصد از سمت راست نتیجه مثبت نشان داد. بر اساس حجم نمونه این مطالعه، دامنه اطمینان ۹۵ درصد برای شیوع کلی SIJD بین 3/22 تا 1/44 درصد محاسبه شد، که نشاندهنده بازه احتمالی شیوع واقعی در جمعیت مورد بررسی است (جدول ۳). برای بررسی ارتباط بین شیوع SIJD و متغیرهایی مانند گروه سنی، جنسیت، غالب بودن دست، سطح مهارت و سالهای تجربه، از آزمون کایدو یا آزمون نسبت درستنمایی استفاده شد. نتایج نشان داد که هیچیک از این متغیرها با شیوع اختلال عملکرد SIJ ارتباط آماری معناداری نداشتند، زیرا تمامی مقادیر p بزرگتر از 05/0 بودند (جدول ۴).
بحث
بر اساس یافتههای این مطالعه، 5/32 درصد از بازیکنان جوان بدمینتون دچار SIJD بودند که اکثر موارد در سمت چپ بدن مشاهده شد. در بدمینتون، انجام مکرر لانج، چرخش تنه و حرکات یکطرفه با تحمل وزن بدن، مفصل SIJ را در معرض نیروهای برشی و فشاری تناوبی قرار میدهد. این فشارها بهواسطهی ماهیت پرشتاب بازی تشدید میشوند، چراکه بازیکنان بهطور مداوم حرکاتی ناگهانی و نامتقارن انجام میدهند.
اگرچه تست فابر در ۳۴ نفر از شرکتکنندگان در سمت چپ (2/42 درصد) مثبت بود، اما شیوع نهایی و تأییدشده SIJD در سمت چپ تنها 4/23 درصد (۱۸ نفر) گزارش شد. این تفاوت ناشی از معیار تشخیصی مورد استفاده در مطالعه است که وجود سه تست تخصصی مثبت یا بیشتر را برای تأیید SIJD الزامی میدانست. یک تست فابر مثبت بهتنهایی نمیتواند نشانهی قطعی SIJD باشد، زیرا ممکن است درد ناشی از مفصل ران یا بافت نرم اطراف را نیز نشان دهد. بنابراین، هرچند تست فابر حساسیت بالایی دارد، اما بهتنهایی از ویژگی تشخیصی کافی برخوردار نیست (۹). شیوع بالای SIJD در سمت چپ (4/23 درصد) با الگوهای حرکتی رایج در ورزشکاران راستدست همخوانی دارد؛ این افراد عمدتاً نیرو را از سمت غالب بدن تولید میکنند، که این امر منجر به اعمال بار پیچشی مکرر بر مفصل SIJ سمت مقابل (چپ) در هنگام حرکات چرخشی و کاهش سرعت میشود. با توجه به اینکه 4/97 درصد از شرکتکنندگان در این مطالعه راستدست بودند، این بارگذاری نامتقارن میتواند شیوع بالاتر SIJD در سمت چپ را توضیح دهد (۳، ۱۰، ۱۳). SIJD بهندرت بهعنوان یک مشکل مجزا ظاهر میشود؛ بلکه معمولاً نتیجهی اختلالات گستردهتر در زنجیره حرکتی است (۱۱، ۱۲). این اختلال میتواند منجر به عدم تقارن لگنی شود و باعث فعالیت جبرانی یا مهار عملکردی در عضلات اطراف مانند گلوتئوس ماکسیموس، همسترینگ و چرخانندههای مفصل ران گردد. با کاهش کارایی بیومکانیکی بدن، بازیکن ممکن است بهطور ناخودآگاه نحوهی قرارگیری پا، وضعیت تنه و راستای زانو را تغییر دهد، که این موضوع خطر آسیبهای ناشی از استفاده بیشازحد در ناحیه کمر، زانو و مچ پا را افزایش میدهد. ورزشکاران نوجوانی که کنترل عصبی-عضلانی ضعیفی در ناحیه مرکزی و لگنی دارند، بیشتر در معرض ابتلا به SIJD هستند. پایداری مفصل SIJ به تعامل پیچیدهای میان همراستایی استخوانها و تنش عضلات و رباطها وابسته است. در جریان بازی بدمینتون، اختلال در عضلات تثبیتکنندهی محلی مانند عرضی شکم، کف لگن و مولتیفیدوس میتواند باعث تضعیف بستهشدگی فشاری شود، بهویژه در شرایطی که بارگذاری چندجهته بر بدن وارد میشود. ناپایداریهای ریز و مکرر میتوانند به کپسول مفصلی و رباطها آسیب وارد کنند و در نتیجه منجر به اختلال عملکرد مداوم مفصل SIJ شوند (۱، ۹، ۱۳).
مطالعهای از اعجاز و همکاران (۴) نیز شیوع بالای ناراحتیهای اسکلتی-عضلانی در میان بازیکنان بدمینتون، بهویژه در نواحی کمر، شانه و اندام تحتانی را گزارش کرده است که از نتایج مطالعهی حاضر پشتیبانی میکند. این نواحی بهصورت عملکردی به هم متصلاند و اختلال در یک ناحیه میتواند نشاندهنده یا عامل ایجاد مشکل در ناحیهای دیگر باشد. حرکات یکطرفه و چرخشی مکرر در بدمینتون احتمال بارگذاری نامتقارن بر SIJ را افزایش میدهند. رویکرد توانبخشی جامع در مطالعهی اعجاز و همکاران نقش کلیدی SIJ را در انتقال نیرو و همراستایی وضعیت بدنی حین اجرای ورزشی نشان میدهد (۱۳). مطالعات اپیدمیولوژیک قدیمیتر، از جمله مطالعات هوی (۱۹۹۴) و فاهلستروم (۱۹۹۸)، نشان دادند که تا ۱۶٪ از آسیبهای مرتبط با بدمینتون مربوط به ناحیه کمر هستند، اما هیچکدام SIJD را بهعنوان یک تشخیص مجزا مشخص نکردند. یافتههای مطالعهی حاضر با شناسایی دقیق SIJD، به این حوزه دانش کمک میکند و نشان میدهد که بخشی از آسیبهای کمری گزارششده در گذشته، احتمالاً شامل درگیری مفصل ساکروایلیاک بودهاند. تشخیص دقیقتر میتواند منجر به درمانها و راهکارهای توانبخشی هدفمندتر شود (۵، ۷).
مطالعهی حاضر و مطالعهی قبلی نصیرپور و همکاران (۱۴) درباره آسیبهای مچ پا در کاراتهکاها، هر دو بر اهمیت بیومکانیک اختصاصی هر ورزش در سلامت مفاصل تأکید دارند. حرکات پرفشار مانند لانج، چرخش تنه و محورگیری باعث اعمال بارگذاریهای مکرر و فشار مکانیکی بر مفاصل ساکروایلیاک و مچ پا میشوند. هر دو مطالعه اهمیت اختلال در زنجیره حرکتی را برجسته میکنند، جایی که ناهماهنگی در یک مفصل میتواند بر سایر مفاصل تأثیر بگذارد. در حالیکه میرجانی و همکاران آسیبهای مچ پا را با ناپایداری در مفاصل بالادست مرتبط دانستند، مطالعه حاضر نشان میدهد که اختلال در لگن میتواند مکانیک اندام تحتانی را تغییر داده و خطر آسیب را افزایش دهد. این یافتهها ضرورت ارزیابی جامع بیومکانیکی و طراحی راهکارهای پیشگیرانهای را نشان میدهد که به هماهنگی بین مفاصل در ورزشهای با تقاضای بالا توجه دارند (۱۴). پیامدهای این یافتهها برای عملکرد ورزشی و پیشگیری از آسیب جدی هستند. SIJD ممکن است باعث تغییر در همراستایی لگن شود و در نتیجه، الگوهای حرکتی جبرانی ایجاد شود که عملکرد مفصل ران و زانو را مختل کرده و منجر به مشکلات استفادهی بیشازحد در سایر نواحی بدن شود. تشخیص و درمان زودهنگام SIJD میتواند از بروز درد مزمن و محدودیتهای عملکردی جلوگیری کند (۱۵).
یافتههای این مطالعه با نتایج مطالعه فتاحی و همکاران (۲۰۲۲) نیز همراستا است که مروری نظاممند بر آسیبهای مرتبط با بدمینتون انجام داده بودند. آنها گزارش کردند که آسیبهای حاد و ناشی از استفاده بیشازحد، عمدتاً در نواحی کمر، زانو و مچ پا رخ میدهند؛ بهویژه در ورزشکاران آماتور و نوجوان. این نواحی همان بخشهایی هستند که در SIJD نیز درگیر میشوند و نشان میدهد که تقاضاهای مکانیکی بدمینتون فشار بیشازحدی را بر ناحیه کمری-لگنی وارد میکند (۱۶). این موضوع از پیشنهاد مطالعه حاضر مبنی بر طراحی مداخلات پیشگیرانه ساختاریافته حمایت میکند؛ مداخلاتی که بر پایداری مرکزی بدن، بازآموزی الگوهای حرکتی و سازگاری با سطح زمین تمرکز داشته باشند. ترکیب این یافتهها با مطالعات وسیعتر آینده میتواند به تدوین راهبردهای پیشگیری از آسیب بر پایه شواهد، اختصاصی برای ورزش بدمینتون و جامع در برخورد با ماهیت چندعاملی SIJD کمک کند. اگرچه در این مطالعه، قدرت عضلات مرکزی بهطور مستقیم ارزیابی نشد، اما نقش آن در SIJD همچنان مورد توجه است. اینطور فرض میشود که پایداری ضعیف مرکزی ممکن است با تضعیف بستهشدگی فشاری، بهویژه در حرکات پرفشار، در ایجاد اختلال عملکرد SIJ نقش داشته باشد. بنابراین، پیشنهاد میشود که مطالعات آتی بهصورت مستقیم به بررسی این ارتباط بپردازند.
این مطالعه دارای محدودیتهایی است که بر عمق و قابلیت تعمیمپذیری یافتهها تأثیر میگذارد. طراحی مقطعی مطالعه مانع از نتیجهگیری در مورد رابطه علّی میان متغیرها میشود و عدم پیگیری طولی، درک روند پیشرفت SIJD را محدود میکند. تشخیص تنها بر پایهی آزمونهای بالینی صورت گرفته و از تصویربرداری یا تحلیل بیومکانیکی استفاده نشده است، که ممکن است منجر به تشخیص کمتر از واقع یا نادیده گرفتن عوامل مؤثر شده باشد. متغیرهای مهمی مانند شدت تمرین، سابقه آسیبهای قبلی، و الگوهای حرکتی خاص کنترل نشدهاند. همچنین، شدت درد یا اثرات عملکردی ناشی از SIJD مورد ارزیابی قرار نگرفتهاند. نمونهگیری به روش در دسترس و تنها از دو آکادمی نیز دامنه تعمیمپذیری نتایج را محدود میکند. در نهایت، نبود پیشنهادات درمانی یا مداخلاتی در مطالعه، کاربرد بالینی یافتهها را بیشتر محدود میسازد.
نتیجهگیری نهایی
این مطالعه به شیوع قابلتوجه SIJD در میان بازیکنان جوان بدمینتون (5/32 درصد) اشاره دارد، که بیشتر در سمت چپ بدن مشاهده شد. یافتهها تأکید دارند که حرکات پویای ورزشی و الگوهای حرکتی نامتقارن در بدمینتون میتوانند پایداری لگنی را تحتتأثیر قرار دهند. اگرچه ارتباط معناداری بین شیوع SIJD با متغیرهای جمعیتشناختی یا آموزشی یافت نشد، نتایج بر اهمیت غربالگری و مداخله زودهنگام تأکید میکنند. شناسایی و مدیریت بهموقع SIJD برای پیشگیری از اختلالات مزمن، بهینهسازی عملکرد ورزشی، و کاهش خطر آسیب در ورزشکاران نوجوانی که درگیر فعالیتهای ورزشی پرفشار مانند بدمینتون هستند، ضروری است. پژوهشهای آینده باید از طراحیهای طولی بهره ببرند و تحلیلهای بیومکانیکی و تصویربرداری را برای افزایش دقت تشخیص و بررسی روند پیشرفت SIJD بهکار گیرند. همچنین، وارد کردن عواملی مانند شدت تمرین، پایداری مرکزی بدن، و سابقه آسیب میتواند به شناسایی دقیقتر عوامل خطر کمک کند. مطالعات بعدی باید بر توسعه راهبردهای پیشگیرانه و توانبخشی تمرکز داشته باشند و از نمونههای بزرگتر و متنوعتری استفاده کنند تا قابلیت تعمیم نتایج افزایش یابد. استفاده از ابزارهای استاندارد ارزیابی مانند شاخص ناتوانی اوسوستری (ODI) یا پرسشنامه رولند-موریس نیز برای تحقیقات آتی پیشنهاد میشود.
سپاسگزاری
بدینوسیله از مؤسسه فیزیوتراپی دانشگاه KLE در شهر بلگاوی بهدلیل فراهم کردن امکان انجام این مطالعه، صمیمانه قدردانی مینمایم.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
تأییدیه اخلاقی این مطالعه از کمیته اخلاق پژوهشهای مؤسسه دریافت شد. رضایتنامه آگاهانه/موافقتنامه از تمامی شرکتکنندگان اخذ گردید.
حامی مالی
این تحقیق هیچگونه حمایت مالی از نهادهای دولتی، تجاری یا غیرانتفاعی دریافت نکرده است.
مشارکت نویسندگان
راشل اف. دینیـز: ایدهپردازی و طراحی مطالعه، گردآوری دادهها، نگارش اولیه مقاله.
دهـوال چیـواته: ایدهپردازی و طراحی مطالعه، تحلیل و تفسیر دادهها، بازبینی انتقادی از نظر محتوای علمی و تخصصی.
باساواراج موتیماث: ایدهپردازی و طراحی مطالعه، تحلیل و تفسیر دادهها، بازبینی انتقادی از نظر محتوای علمی و تخصصی.
تمامی نویسندگان نسخه نهایی مقاله را تأیید کرده و مسئولیت کامل تمامی بخشهای آن را میپذیرند.
تعارض
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.