دوره 5، شماره 2 - ( 6-1398 )                   جلد 5 شماره 2 صفحات 91-82 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Roshandel Hesari A, Kamali A, Tavakoli M. The Prevalence of Carpal Tunnel Syndrome among Male Hairdressers in Bojnourd, Iran. J Sport Biomech 2019; 5 (2) :82-91
URL: http://biomechanics.iauh.ac.ir/article-1-194-fa.html
روشندل حصاری علی، کمالی علی، توکلی محسن. بررسی میزان شیوع سندرم تونل کارپال در آرایشگران مرد شهرستان بجنورد. مجله بیومکانیک ورزشی. 1398; 5 (2) :82-91

URL: http://biomechanics.iauh.ac.ir/article-1-194-fa.html


1- گروه آسیب‌شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی، دانشکده تربیت‌بدنی و علوم ورزشی، واحد خوراسگان، دانشگاه آزاد اسلامی، اصفهان، ایران.
2- گروه عمومی تربیت‌بدنی و علوم ورزشی، دانشکده تربیت‌بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد بجنورد، خراسان شمالی، ایران.
3- گروه مدیریت ورزشی، دانشکده تربیت‌بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد بجنورد، خراسان شمالی، ایران.
متن کامل [PDF 3666 kb]   (1532 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (2256 مشاهده)
متن کامل:   (1864 مشاهده)
مقدمه
سندرم تونل کارپال به گیرافتادگی عصب میانی در عبور از تونل کارپال در مچ دست می‌گویند [1]. این سندرم شایع‌ترین نوروپاتی فشاری در اندام فوقانی است که بر اثر گیرافتادگی یا فشرده شدن عصب مدین در ناحیه تونل کارپال مچ دست ایجاد می‌شود [۲]. عصب مدین در زیر فلکسور رتیناکولوم‌ها یا رباط‌های سطح قدامی مچ و روی تاندون‌های فلکسور قرار دارد [۳]. سندرم تونل کارپال یک بیماری ناتوان‌کننده دست است و اگر درمان نشود، باعث تخریب عصب مدین و درنتیجه فقدان عملکرد دست می‌شود [۴]. نشانه‌های این سندرم، شامل مورمور شدن انگشتان یک تا سه و نیمه‌رادیال انگشت چهار همراه با درد عمقی در دست و مچ است [5]؛ از علائم دیگر آن گزگز، بی‌حسی، درد و ضعف انگشتان دست است که گاهی‌اوقات به مناطق بالاتر اندام فوقانی هم انتشار پیدا می‌کند [6] و معمولاً دست غالب را گرفتار می‌کند، اما از نظر کلینیکی در 87 درصد بیماران و از نظر تست‌های نوروفیزیولوژیکی نیز در حدود 50 درصد بیماران، دوطرفه است [۷]. 
علل این سندرم عبارت‌اند از مادرزادی، ساختمانی، عوامل متابولیکی (دیابت)، تومورها، دلایل التهابی، عوامل تروماتیک (تروماهای خفیف مکرر و شکستگی استخوان‌های مچ دست)، هماتوم، بیماری‌های استخوانی اکتسابی، دلایل نوروپاتیک (مانند الکلیسم، آمیلوئیدوز)، عفونت‌ها و علل عروقی [3]؛ به طور کلی دلایل مختلفی برای ایجاد سندرم تونل کارپال وجود دارد، اما نیروی زیاد،‌ شغل‌های با تکرار زیاد، حضور طولانی در موقعیتی و نیز ارتعاش، از رایج‌ترین علل آن هستند [8]. 
تقریباً 50 درصد از سندرم‌های تونل کارپال درمان‌شده ناشی از فعالیت‌های شغلی هستند [9]. در حرفه آرایشگری به دلیل وجود حرکات تکراری، کار طولانی‌مدت در وضعیت‌های ایستاده و وضعیت‌های غلط کاری احتمال بروز ناراحتی‌های اسکلتی‌عضلانی همچون سندرم تونل کارپال وجود دارد [10]. عمل آرایشگری فرایندهای وقت‌گیر و چند‌مرحله‌ای دارد و علاوه بر شست‌وشوی سنتی و اصلاح، آرایشگرها معمولاً رنگ‌رزی، مرتب کردن موها و غیره را در محیط شغلی خود انجام می‌دهند؛ درنتیجه این افراد به احتمال زیاد در طول روز در معرض انواع مخاطرات بالقوه برای سلامتی از جمله عوامل بیولوژیک، شیمیایی و مشکلات اسکلتی‌عضلانی در محیط شغلی خود هستند [11]. کار کردن با بازوها در ارتفاع بالای شانه غالباً با درد گردن و شانه و نیز مشکل گردش خون مرتبط است که مکانیسم‌های پاتوفیزیولوژی و علت‌های ممکن مرتبط با آن توسط چندین مطالعه مروری سیستماتیک بیان شده است [12]. 
در مطالعه ای که توسط جیسل و همکاران (2008) در برزیل بین ۲۲0 آرایشگر انجام شد، 71 درصد آرایشگران دچار ناراحتی های اسکلتی- عضلانی در نواحی مختلف بدن بوده اند [13]. چن و همکاران در سال 2009 میلادی روی 221 آرایشگر که دارای اختلالات اسکلتی در بافت‌های نرم اندام‌های فوقانی بودند و در کلینیک‌های ارتوپدی درحال مداوای درد خود بودند، مطالعه‌ای انجام دادند که پس از آن مشخص شد در آرایشگران به طور معنی‌داری درد اندام فوقانی بیشتر از سایر مشاغل بود [14]. 
کانگ و همکاران (1999) مطالعه شیوع علائم اسکلتی را در بین آرایشگران کره‌ای ارزیابی کردند و نشان دادند بین آرایشگران مورد‌مطالعه 9/59 درصد، گردن‌درد؛ 6/76 درصد، درد شانه؛ 2/41 درصد، درد پشت و 2/44 درصد، درد مچ دست را داشته‌اند، در این مطالعه مشخص شد حرکات و پوسچرهای نامناسب در فعالیت‌هایی مثل اصلاح، شانه کردن، شست‌وشو و خشک کردن باید جهت به حداقل رساندن خطر آسیب در بین آرایشگران به کمترین مقدار ممکن کاهش داده شوند [15]؛ همچنین مطالعه‌ای در تایوان، مواجهه مکانیکی مچ دست آرایشگران مرد و زن را هنگام کار اصلاح مو مقایسه و مشخص کرد میانگین زمان لازم برای اصلاح در زنان (4/51 دقیقه) به طور معنی‌داری بیش از مردان (6/35 دقیقه) بود و فعالیت الکتریکی ماهیچه‌های دست در زنان به طور معنی‌داری بالاتر از مردان بود [16]؛ بنابراین با توجه به تحقیقات کمی که در این زمینه در داخل کشور صورت گرفته، تحقیق حاضر با عنوان «بررسی میزان شیوع سندرم تونل کارپال در آرایشگران مرد شهرستان بجنورد» انجام گرفت.
روش‌شناسی
این مطالعه، یک مطالعه توصیفی‌تحلیلی است که به صورت مقطعی در سال 1397 در شهرستان بجنورد انجام گرفت. با مراجعه به اتحادیه صنف آرایشگران، لیست آرایشگران شهر بجنورد گرفته شد که تعداد آن‌ها 109 نفر با میانگین سنی و انحراف استاندارد 05/76±1/31 سال بود. بعد از انجام مشاوره از داوطلبان رضایت‌نامه و اطلاعات جمعیت‌شناختی گرفته شد. از میان تمام آرایشگران حاضر در تحقیق، 38 نفر دارای نشانه‌های سندرم تونل کارپال مانند مورمور شدن انگشتان دست بودند و مورد آزمایش‌های کمکی تینل و فالن قرار گرفتند که جواب تست‌های 22 نفر از آن‌ها مثبت بود؛ درنتیجه به متخصص توان‌بخشی جهت انجام مطالعات الکترودیاگنوستیک ارجاع داده شدند (تصویر شماره 1). آرایشگران ارجاع داده‌شده فاقد هرگونه بیماری‌های زمینه‌ای مانند اختلالات تیروئید، دیابت، شکستگی قدیمی مچ دست، رماتیسم مفصلی و غیره بودند.
مطالعات الکترودیاگنوستیک با دستگاه Medelec ساخت کشور انگلستان انجام شد که تنظیمات دستگاه به شرح زیر بود.
زمان پالس: 2/0 میلی ثانیه، سرعت تحریک: دو بخش / میلی ثانیه، حساسیت: 20 بخش / میکروولت برای حسی و یک بخش / ولت برای حرکتی، تنظیمات فیلتر: سه هرتز تا 10 کیلوهرتز در حرکتی و 10 هرتز تا سه کیلوهرتز در مطالعه حسی.
در این مطالعه، اجزای حرکتی و حسی عصب میانی به ترتیب ارتودرمیک و آنتی‌درومیک تحریک شدند. برای ارزیابی مطالعات حرکتی عصب میانی، الکترود مرجع در هشت سانتی‌متری پروکسیمال به عضله دورکننده کوتاه شست، به طور ارتودرمیک تحریک شد و الکترود فعال روی عضله فوق گذاشته شد و برای ارزیابی مطالعات حرکتی عصب اولنار، الکترود مرجع در هشت سانتی‌متری پروکسیمال به عضله نزدیک‌کننده انگشت پنج، به طور ارتودرمیک تحریک شد و الکترود فعال روی عضله فوق گذاشته شد. برای ارزیابی مطالعات عصب حسی، الکترود مرجع روی انگشت سه گذاشته شد و تحریک در شش و 14 سانتی‌متری پروکسیمال به الکترود فعال انجام شد. همچنین الکترود مرجع روی انگشت پنج گذاشته شد و تحریک در 14 سانتی‌متری پروکسیمال به الکترود فعال قرار داده شد و الکترود زمین در انتهای ساعد گذاشته شد.
در ارزیابی، هدایت عصبی زمان تأخیری (زمان شروع تحریک تا ظهور موج یا قله موج) مهم بود و تعیین شد. همچنین در تعیین پتانسیل عمل ترکیبی ماهیچه‌ای‌حرکتی عصب میانی، شروع زمان تأخیری و در پتانسیل عمل حسی عصب میانی قله زمان تأخیری محاسبه شد. در ارزیابی ارتفاع هدایت عصبی، قله به قله موج بر اساس میکروولت محاسبه شد. در ارزیابی سرعت هدایت عصبی عصب میانی، فاصله دو ناحیه انتهایی و ابتدایی تحریک بر اساس سانتی‌متر نیز محاسبه شد. دمای سطحی اندام‌های فوقانی بیشتر از 32 درجه سانتی‌گراد بود.
مقادیر طبیعی اعصاب میانی و اولنار به قرار زیر بود:
حرکتی عصب میانی: تحریک عصب میانی در هشت سانتی‌متری به عضله دورکننده کوتاه شست، ثبت از عضله فوق، زمان تاخیری 2/2 تا 2/4 میلی‌ثانیه، ارتفاع پنج هزار تا 25 هزار میکروولت و سرعت هدایت عصبی 50 تا 60 متر بر ثانیه بود.
حسی عصب میانی: الکترود مرجع در انگشت سه با تحریک عصب میانی 14 سانتی‌متری به الکترود فعال (الکترود ثبت)، زمان تأخیری 9/2 تا 6/3 میلی‌ثانیه، ارتفاع 10 تا هزار میکروولت و سرعت هدایت عصبی 48 تا 56 متر بر ثانیه بود.
حرکتی عصب اولنار: تحریک عصب اولنار در هشت سانتی‌متری به عضله نزدیک‌کننده انگشت پنج، ثبت از همین عضله، زمان تأخیری 3/2 تا 4 میلی‌ثانیه بود.
حسی عصب اولنار: الکترود مرجع در انگشت پنج با تحریک عصب میانی 14 سانتی‌متری به الکترود فعال (الکترود ثبت)، زمان تأخیری 6/2 تا 1/4 میلی‌ثانیه بود.
اختلاف زمان تأخیری حسی اعصاب میانی و اولنار در همان دست یا در دست مقابل کمتر از 0/5 میلی‌ثانیه بود. اختلاف زمان تأخیری حرکتی اعصاب میانی و اولنار در همان دست کمتر از یک میلی‌ثانیه، در دست مقابل (عصب میانی) کمتر از یک میلی‌ثانیه و در دست مقابل (عصب اولنار) نیز کمتر از یک میلی‌ثانیه بود. آزمایش‌های مذکور در هر دو دست 22 بیمار که دارای نشانه‌ها و یافته‌های بالینی سندرم تونل کارپال بودند، انجام شد. بر اساس آزمایشات نوروفیزیولوژیک و معیارهای انجمن الکترودیاگنوستیک پزشکی آمریکا، سندرم تونل کارپال به سه مرحله خفیف، متوسط و شدید تقسیم‌بندی شد. در این مطالعه تقسیم‌بندی شدت سندرم تونل کارپال بر اساس معیارهای انجمن الکترودیاگنوستیک پزشکی آمریکا بود. تجزیه و تحلیل داده‌ها توسط نسخه 22 نرم‌افزار SPSS صورت گرفت و نتایج بر حسب شاخص‌های توصیفی مانند شیوع و مقایسه نموداری میانه و با مقدار سطح معنی‌داری 0/05 برای آزمون تهیه و گزارش شد.
نتایج
مطابق جدول شماره 1، حدود 38 نفر آرایشگران از نظر بالینی دارای علائم سندرم تونل کارپال بودند که مطالعات الکترودیاگنوستیک در 22 نفر، سندرم تونل کارپال را به اثبات رساند. 87 نفر از آرایشگران فاقد معیارهای الکترودیاگنوستیک سندرم تونل کارپال بودند. بیشترین محدوده سنی بیماران 28 تا 40 سال بود.
در این مطالعه از بین 109 آرایشگر شرکت‌کننده در تحقیق، تعداد 22 آرایشگر (27 دست) دارای معیارهای بالینی و الکترودیاگنوستیک سندرم تونل کارپال بودند (20/18 درصد) که 45/45 درصد آن‌ها سندرم خفیف (10 نفر)، 31/81 درصد سندرم متوسط (7 نفر) و 22/72 درصد سندرم تونل کارپال شدید داشتند (پنج نفر)؛ بنابراین بیشترین درصد ابتلای به سندرم تونل کارپال در آرایشگران دارای علائم مثبت فرم خفیف بود و به طور کلی شیوع سندرم تونل کارپال در آرایشگران مرد شهرستان بجنورد در سال 1397 برابر با 18/20 درصد بود (جدول شماره 2).
شایع‌ترین شکایت در آرایشگران دچار سندرم تونل کارپال، مورمور شدن انگشتان دست (8/88 درصد) و شایع‌ترین یافته‌های بالینی آزمایشات مثبت تینل (9/58 درصد) و فالن (9/50 درصد) بوده است؛ همچنین گرفتاری هم‌زمان دو دست (دو‌طرفه) سندرم تونل کارپال در آرایشگران مرد مبتلا به این سندرم، در پنج نفر مشاهده شد که برابر با 72/22 درصد است.
بحث
هدف از انجام این مطالعه بررسی میزان شیوع سندرم تونل کارپال در آرایشگران مرد شهرستان بجنورد بود. در این مطالعه، شیوع سندرم تونل کارپال در آرایشگران مرد 18/20 درصد برآورد شد. مطالعات زیادی درباره شیوع سندرم تونل کارپال در کشورهای مختلف از جمله ایران انجام شده است که نتایج این مطالعات با تحقیق حاضر همسو و ناهمسو بوده است. شاید از علل این تفاوت‌ها بتوان به تفاوت تعداد نمونه‌ها، جنسیت، شرایط یکسان اقتصادی، مطابقت نداشتن سن، سواد، شغل، روستایی یا شهرنشین بودن و غیره اشاره کرد.
میزان شیوع سندرم تونل کارپال در جوامع مختلف در زن و مرد و در شغل‌های متفاوت، مختلف می‌باشد، به طور مثال آرتوشی و همکاران در سال 1999 مطالعه‌ای روی 2466 بزرگسال آمریکا انجام دادند و به این نتیجه رسیدند که شیوع سندرم تونل کارپال در آن‌ها 2/7 درصد بوده است [۱۷]؛ این در حالی است که در مطالعه مشابهی که توسط دکروم و همکاران روی مردان سوئدی صورت گرفت، این عدد به شش درصد رسید [18].
در شغل‌های مختلف میزان شیوع این بیماری متفاوت است مثلا در کارگران بسته‌بندی گوشت 14/5 درصد، در اپراتورهای کامپیوتر 17 درصد و در قصاب‌ها 53 درصد گزارش شده است [19]. در مطالعه‌ای که کیم و همکارانش روی 69 کارگر که روی فراورده‌های گوشت و ماهی کار می‌کردند، انجام دادند، مشخص شد 65 نفر آن‌ها مشکلات اندام‌های فوقانی و 51 نفر آزمایش مثبت تینل داشتند. شیوع سندرم تونل کارپال در این افراد 73/9 درصد بود [20]. 
در مطالعه‌ای که در شیراز به وسیله کاظمی و همکاران در سال 1381 روی 78 هنرجوی مبتدی دف و سه تار انجام گرفت، 53 درصد هنرجویان به دردهای ماهیچه‌ای و اسکلتی دچار بودند، اما هیچ‌یک به سندرم تونل کارپال گرفتار نشده بود [21].
در مطالعه دیگری که به وسیله گارلند و همکاران (1996) صورت گرفت، نتایج نشان داد سندرم تونل کارپال در مشاغلی مانند کارگران بسته‌بندی گوشت، کشاورزان، مکانیک‌ها، آرایشگران، خیاطان، دندان‌پزشکان، جراح‌ها، نجارها، موسیقی‌دان‌ها، سرایدارها، باغبان‌ها و نقاش‌ها شایع است [22]. 
سندرم تونل کارپال یکی از شایع‌ترین اختلالات تجمعی ترومایی است [23]. آرایشگری از جمله شغل‌هایی است که سندرم تونل کارپال در آن شایع است [24]؛ همچنین در معرض ارتعاش بودن دست برای مدت طولانی می‌تواند از عوامل ایجاد‌کننده این سندرم باشد [23]، نتیجه آنکه هرچه زمان تماس با ارتعاش بیشتر باشد، احتمال ایجاد سندرم تونل کارپال نیز بیشتر است. 
نتیجه‌گیری نهایی
در مطالعه حاضر از بین تمام آرایشگران شرکت‌کننده در تحقیق، تعداد 22 آرایشگر، دارای معیارهای بالینی و الکترودیاگنوستیک سندرم تونل کارپال بودند که 10 نفر آن‌ها سندرم خفیف، هفت نفر سندرم متوسط و پنج نفر نیز سندرم تونل کارپال شدید داشتند؛ بنابراین بیشترین درصد سندرم تونل کارپال در آرایشگرانی که دارای علائم مثبت فرم خفیف بودند، دیده شد، این در حالی است که آرایشگران مبتلا به سندرم تونل کارپال شدید، در هر دو دست خود احساس ناراحتی داشتند، اما سایر مبتلایان فقط در دست غالب خود احساس درد و  بی‌حسی داشتند؛ بنابراین مهم‌ترین اصل در عدم ابتلا به چنین سندرم‌هایی، پیشگیری است، پیشگیری هدف اصلی کاهش از دست رفتن زمان کار و نیاز به جراحی است که شامل کاهش نیروهای زیاد، کاهش فعالیت در مشاغلی که نیاز به تکرار حرکات مچ و دست دارند، تغییر موقعیت شغلی، تغییر ابزارهای کار و غیره است که در همین راستا پیشنهاد می‌شود در پژوهش‌های آینده با آموزش به آرایشگران در زمینه روش‌های صحیح انجام کار و همچنین اصلاح وضعیت‌های کاری آن‌ها و مشخص کردن میزان تأثیر این عوامل در کاهش ناراحتی‌های اسکلتی‌عضلانی به‌ویژه سندرم تونل کارپال در قشر آرایشگران و آموزش تمرینات ورزشی مخصوص مچ و دست، بعد از یک سال به طور مجدد بررسی و تحقیقات صورت گیرد.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
در این مطالعه، تمام آزمایشات انجام‌شده بر اساس معیارهای انجمن الکترودیاگنوستیک پزشکی آمریکا بود. همچنین طی انجام پژوهش، پس از مشاوره با داوطلبان، از آنان رضایت‌نامه شرکت در پژوهش و اطلاعات جمعیت‌شناختی نیز گرفته شد.
حامی مالی
تمام مراحل این پژوهش، با هزینه‌ شخصی نویسندگان انجام شده است.
مشارکت نویسندگان
مفهوم‌سازی: علی روشندل حصاری و محسن توکلی؛ روش‌شناسی، تحقیق و بررسی، نگارش پیش‌نویس، ویراستاری و نهایی‌سازی نوشته: علی روشندل حصاری اعتبارسنجی، تحلیل، منابع و بصری‌سازی: محسن توکلی و علی کمالی؛ نظارت و مدیریت پروژه: محسن توکلی؛ تأمین مالی: علی روشندل حصاری و علی کمالی و محسن توکلی.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
بدین‌وسیله از کلیه دست‌اندرکاران این پژوهش، اتحادیه صنف آرایشگران شهرستان بجنورد، آرایشگرانی که وقت خود را در اختیار ما قرار دادند و در پژوهش شرکت کردند و همچنین از تمامی همکاران عزیزی که ما را در انجام این پژوهش یاری کردند، کمال تشکر و قدردانی را داریم.

 
References
Yazdanpanah P, Amirhasani Sh, Mousavizadeh A, Ghaffari P, Khosravi Z, Khademi A. [Prevalence of carpal tunnel syndrome in women of Boyerahmad Township (Persian)]. Journal of Advances in Medical and Biomedical Research. 2012; 20(79):103-11. http://zums.ac.ir/journal/article-1-1762-en.html
Nobuta Sh, Sato K, Nakagawa T, Hatori M, Itoi E. Effects of wrist splinting for carpal tunnel syndrome and motor nerve conduction measurements. Upsala Journal of Medical Sciences. 2008; 113(2):181-92. [DOI:10.3109/2000-1967-228] [PMID]
Ntani G, Palmer KT, Linaker C, Clare Harris E, Van der Star R, Cooper C, et al. Symptoms, signs and nerve conduction velocities in patients with suspected carpal tunnel syndrome. BMC Musculoskeletal Disorders. 2013; 14:242. [DOI:10.1186/1471-2474-14-242] [PMID] [PMCID]
Kamolz LP, Beck H, Haslik W, Hogler R, Rab M, Schrogendorfer KF, et al. Carpal tunnel syndrome: A question of hand and wrist configurations? Journal of Hand Surgery (Edinburgh, Scotland). 2004; 29(4):321-4. [DOI:10.1016/J.JHSB.2003.09.010] [PMID]
Wu YT, Ke MJ, Chou YC, Chang CY, Lin CY, Li TY, et al. Effect of radial shock wave therapy for carpal tunnel syndrome: A prospective randomized, double-blind, placebo-controlled trial. Journal of Orthopaedic Research. 2016; 34(6):977-84. [DOI:10.1002/jor.23113] [PMID]
Shapiro BE, Preston DC. Entrapment and compressive neuropathies. The Medical Clinics of North America. 2009; 93(2):285-315. [DOI:10.1016/j.mcna.2008.09.009] [PMID]
Ma H, Kim I. The diagnostic assessment of hand elevation test in carpal tunnel syndrome. Journal of Korean Neurosurgical Society. 2012; 52(5):472-5. [DOI:10.3340/jkns.2012.52.5.472] [PMID] [PMCID]
Thomsen NO, Cederlund R, Rosen I, Bjork J, Dahlin LB. Clinical outcomes of surgical release among diabetic patients with carpal tunnel syndrome: Prospective follow-up with matched controls. The Journal of Hand Surgery. 2009; 34(7):1177-87. [DOI:10.1016/j.jhsa.2009.04.006] [PMID]
Derebery J. Work-related carpal tunnel syndrome: The facts and the myths. Clinics in Occupational and Environmental Medicine. 2006; 5(2):353-67. [PMID]
Messing K. Women's occupational health: A critical review and discussion of current issues. Women & Health. 1997; 25(4):39-68. [DOI:10.1300/J013v25n04_03]
Miri MR, Hosseini MH, Sharifzadeh GR. [Evaluation of ergonomic postures of hairdressers by REBA in Birjand (Persian)]. The Horizon of Medical Sciences. 2008; 14(2):39-44. http://hms.gmu.ac.ir/article-1-402-en.html
Hamberg-van Reenen HH, Ariëns GA, Blatter BM, van Mechelen W, Bongers PM. A systematic review of the relation between physical capacity and future low back and neck/shoulder pain. Pain. 2007; 130(1-2):93-107. [DOI:10.1016/j.pain.2006.11.004] [PMID]
Mussi G, Gouveia N. Prevalence of work-related musculoskeletal disorders in Brazilian hairdressers. Occupational Medicine. 2008; 58(5):367-9. [DOI:10.1093/occmed/kqn047]
Chen HC, Chang CM, Liu YP, Chen CY. Ergonomic risk factors for the wrists of hairdressers. Applied Ergonomics. 2010; 41(1):98-105. [DOI:10.1016/j.apergo.2009.05.001] [PMID]
Kang DM, Lee JT, Kang MS, Park SH, Urm SH, Kim SJ, et al. Prevalence on dermatologic, respiratory and musculoskeletal symptoms among hairdressers. Korean Journal of Occupational and Environmental Medicine. 1999; 11(3):385-92. [DOI:10.35371/kjoem.1999.11.3.385]
Bilkis S, Loveman DM, Eldridge JA, Ali SA, Kadir A, McConathy W. Modified Phalen’s test as an aid in diagnosing carpal tunnel syndrome. Arthritis Care & Research. 2012; 64(2):287-9. [DOI:10.1002/acr.20664] [PMID]
Atroshi I, Gummesson C, Johnsson R, Ornstein E, Ranstam J, Rosén I. Prevalence of carpal tunnel syndrome in a general population. JAMA. 1999; 282(2):153-8. [DOI:10.1001/jama.282.2.153] [PMID] 
De Krom MCTFM, Knipschild PG, Kester ADM, Thijs CT, Boekkooi PF, Spaans F. Carpal tunnel syndrome: Prevalence in the general population. Journal of Clinical Epidemiology. 1992; 45(4):373-6. [DOI:10.1016/0895-4356(92)90038-O]
Vögelin E, Nüesch E, Jüni P, Reichenbach S, Eser P, Ziswiler HR. Sonographic follow-up of patients with carpal tunnel syndrome undergoing surgical or nonsurgical treatment: Prospective cohort study. The Journal of Hand Surgery. 2010; 35(9):1401-9. [DOI:10.1016/j.jhsa.2010.06.010] [PMID]
Kim JY, Kim JI, Son JE, Yun SK. Prevalence of carpal tunnel syndrome in meat and fish processing plants. Journal of Occupational Health. 2004; 46(3):230-4. [DOI:10.1539/joh.46.230] [PMID]
Kazemi B, Alavian Ghavanini MR, Jazayeri Shoshtari SM, Sadeghi Sh, Jafari P. [Musculoskeletal pain among Daf and Setaar students (Persian)]. Journal of Medical Research. 2002; 1(2):41-7. https://www.sid.ir/Fa/Journal/ViewPaper.aspx?ID=31023
Garland FC, Garland CF, Doyle Jr EJ, Balazs LL, Levine R, Pugh WM, et al. Carpal tunnel syndrome and occupation in U.S. Navy enlisted personnel. Archives of Environmental Health: An International Journal. 1996; 51(5):395-407. [DOI:10.1080/00039896.1996.9934428] [PMID]
Klauser AS, Halpern EJ, De Zordo T, Feuchtner GM, Arora R, Gruber J, et al. Carpal tunnel syndrome assessment with US: Value of additional cross-sectional area measurements of the median nerve in patients versus healthy volunteers. Radiology. 2009; 250(1):171-7. [DOI:10.1148/radiol.2501080397] [PMID]
Yaghobee S, Esmaeili V. [Evaluation of the effect of the ergonomic principles’ instructions on the dental students’ postures an ergonomic assessment (Persian)]. Journal of Dental Medicine. 2010; 23(2):121-7. http://jdm.tums.ac.ir/article-1-104-en.html
 
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: تخصصي
دریافت: 1398/5/12 | پذیرش: 1398/8/13 | انتشار: 1398/6/10

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه بیومکانیک ورزشی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Sport Biomechanics

Designed & Developed by : Yektaweb