مقدمه
متخصصین دو عامل القاکننده قرارگیری در وضعیت بدنی طولانی و انجام حرکات تکراری را در ایجاد آسیبهای کوچک و به دنبال آن آسیبهای بزرگ در بافتهای بدن مؤثر میدانند که از طریق سازگاری در بافتهای عصبی عضلانی اسکلتی، درنهایت موجب بروز اختلال در ناحیه درگیر خواهند شد؛ بنابراین با توجه به مدل کینزیوپاتولوژیک، اختلالات در سیستم حرکتی بدن از وضعیت قرارگیری غلط و حرکات تکراری شروع و میتواند به پاتولوژی ختم شود [
1].
اصولاً تغییرات بیومکانیکی حاصل از راستای غیرطبیعی میتواند نیروی وارده بر مفصل، کارایی مکانیکی عضلات و کارکرد حس عمقی را تحت تأثیر قرار دهد [
2]، زیرا هنگامی که مرکز ثقل یک قسمت از بدن از راستای طبیعی خود خارج میشود، ناهنجاری وضعیتی اتفاق میافتد و از کارایی بدن کاسته میشود [
3].
بدین ترتیب در پاسچر صحیح، فعالیت عضلات در کمترین حد خود است. پاسچر مناسب همچنین به عملکرد طبیعی و مناسب ارگانهای داخلی، سیستم عصبی و سیستم تنفسی کمک میکند [
3].
در وضعیت بدنی مطلوب، زیرسیستمهای عصبی، فعال و غیرفعال در تعامل با یکدیگر عمل میکنند تا بار وارده بر بدن را به بهترین شکل کنترل کنند. این در حالی است که حرکات تکراری بدن و یا قرار گرفتن در وضعیتهای طولانی باعث ایجاد ناهنجاریهای وضعیتی در افراد شده، منجر به اختلالات در زیرسیستمهای مختلف، ازجمله زیرسیستمهای فعال و غیرفعال شده و عوارض متعددی همچون درد، بد شکلی و کاهش کیفیت زندگی را به دنبال دارند [
1].
از دلایل ایجاد مشکلات حرکتی در ستون فقرات پشتی عدم تعادل عضلانی در تنه و اندامها و ایجاد تغییرات در انعطافپذیری نسبی ستون فقرات است که میتواند موجب ایجاد تغییرات پایدار در ناحیه قفسه سینه شده و سبب ایجاد استرس و نقص در حرکات اندام فوقانی و تحتانی شود. برای اصلاح این عوامل به نظر میرسد اصلاح الگوی حرکت و بهبود قدرت و تعادل در آن مفید به نظر برسد [
5 ،
4].
ایمبالانس عضلانی غالباً خود را به صورت درد مزمن در ناحیه گردن و ستون فقرات سینهای نشان میدهد. چنانچه این ایمبالانس عضلانی در عضلات کمربند شانهای و ناحیه گردن همراه با پاسچر سر به جلو، شانه گرد، هایپرکایفوز باشد، به عنوان سندرم متقاطع فوقانی شناخته شده و بروز این اختلال همراه با ابداکشن، تیلت قدامی و چرخش بالایی کتف و تا حدودی بالی شدن آن است. این سندرم در عملکرد مفصل شانه به علت متمایل شدن به سمت جلو اختلال ایجاد کرده و این اختلال میتواند زمینهساز آسیب باشد [
6].
ورزشکاران در رشتههای مختلف ورزشی برای رسیدن به سطوح عملکردی عالی، نیازمند انجام تمرینات مستمر و تقویت عضلات خاصی از بدن هستند و مجبورند زمان زیادی را در وضعیت بدنی غالب آن رشته ورزشی به تمرین بپردازند، درنتیجه بسته به وضعیت غالب هر رشته ورزشی، به عنوان مثال در ورزش بوکس، کشتی و ووشو راستای بدنی و میزان قوسهای ستون فقرات ورزشکاران ممکن است تحت تأثیر قرار بگیرند [
7].
همچنین به عقیده محققین در طول تمرینات خاص، بهویژه در ورزشکاران جوان، بدن برای انحرافات وضعیتی خفیفی که برای ورزش مناسب هستند، سازگاری مییابد [
8]. وجود ناهنجاریهای قامتی تأثیر نامطلوبی بر درک و تصویر بدنی، بهخصوص در افراد جوان و ورزشکار دارد [
9]. ایجاد سازگاریهای منفی و ایجاد دفورمیتیهای ساختاری در افراد را میتوان با الگوهای مهارتی و حرکتی آنها متناسب دانست [
10].
از آنجا که برخی از تغییرات ساختاری به مرور زمان ممکن است بر عملکرد ورزشی ورزشکاران تأثیر منفی بگذارد و این وضعیت در ورزشهایی مثل ووشو که به سرعت، قدرت و چابکی نیز نیاز دارد، اهمیت زیادی دارد.
این امر میتواند در نتایج این گونه رشتههای ورزشی که به عکسالعمل و توانایی پاسخ سریع به حملات حریف و نیز هماهنگی عصبی عضلانی در انتخاب و اجرای تکنیکها نیاز دارد، در اثر بروز اختلالات اسکلتی عضلانی با تأثیر منفی بر الگوی حرکتی و عملکرد در این ورزشکاران همراه باشد.
توجه به این نکته مهم است که هر ورزشکار بسته به نوع ورزش تخصصی میتواند مستعد نوع خاصی از ناهنجاری مانند گارد دفاعی در ووشوکاران که با کار کردن دستها در جلوی صورت همراه است، باشد [
11].
بنابراین ورزش حرفهای همواره با سازگاری بدن برای الگوهای حرکتی مورد نیاز آن ورزش همراه است. درنتیجه اغلب ورزشکاران در رشتههای ورزشی، وضعیتهای بدنی متفاوت و خاصی را برای اجرای بهتر فنون به خود میگیرند. در این رابطه نتایج شیوعشناسی برخی از مطالعات نیز نشان میدهد که ورزشکاران بیشتر از غیر ورزشکاران مستعد ابتلا به انحرافات پاسچری هستند.
باباگل تبار و همکاران در تحقیقی که به مقایسه راستای ستون فقرات و کمربند شانه ووشوکاران، کشتیگیران و افراد غیرورزشکار پرداختند به شیوع کایفوز، شانه گرد و نیز عارضه سر به جلو در این گروه از ورزشکاران اشاره کردند [
11].
علیرغم گزارش شیوع این اختلالات پاسچرال در ورزشکاران و وجود مطالعاتی که به بررسی تأثیر آزمایشات جامع اصلاحی بر افراد مختلف جامعه پرداختهاند [
13 ،
12]، ولی تحقیقی که به بررسی تأثیر آزمایشات اصلاحی برای این ورزشکاران پرداخته باشد، یافت نشد. بر همین اساس، این مطالعه با هدف بررسی اثر یک دوره آزمایشات منتخب اصلاحی بر پاسچر و عملکرد حرکتی ووشوکاران مبتلا به سندرم متقاطع فوقانی انجام شد.
روششناسی
پژوهش حاضر از نوع تحقیقات نیمهتجربی و از نظر هدف، کاربردی است. جامعه آماری پژوهش حاضر را همه ووشوکاران مرد مبتلا به سندرم متقاطع فوقانی با محدوده سنی بیست تا چهل سال شهر کرمان تشکیل دادند که سی نفر (پانزده نفر در گروه آزمایش و پانزده نفر در گروه کنترل) با سابقه بیشتر از سه سال، میزان شانه به جلو بیشتر از 52 درجه و کایفوز بالای 45 درجه و دارای زاویه سر به جلو بالای 48 درجه [
14] از آنها به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند.
معیارهای ورود شامل همه افراد شرکتکننده در این پژوهش شامل ووشوکاران مرد در محدوده سنی بیست تا چهل سال که همزمان دارای ناهنجاری سر به جلو بزرگتر از 48 درجه [
12]. کایفوز بزرگتر از 45 درجه [
15] و شانه به جلو بزرگتر از 52 درجه [
16].
معیارهای خروج شامل داشتن درد در هرکدام از شرایط عادی و آزمایشی، سابقه آسیبهایی مانند شکستگی، دررفتگی، پارگی کامل در هرکدام از استخوانها و عضلات گردنی، کمربند شانهای، پشتی، سابقه جراحی در استخوانها و عضلات گردنی، کمربند شانهای و پشتی، داشتن شاخص توده بدنی مساوی و بالای 30≤BMI) 30) شرکت داشتن در هر گونه برنامه تمرینی با هدف پیشگیری از آسیبهای گردنی، کمربند شانهای و پشتی از مواردی بود که منجر به خروج افراد از تحقیق میشد.
برای بررسی اندازهگیری زوایای سر و شانه به جلو در تحقیق حاضر از یک دوربین مدل SONY DSC W200 ساخت کره به روش تصویربرداری از نمای جانبی استفاده شد [
8]. از آنجا که تصویربرداری از نمای نیمرخ، دوربین باید در ارتفاع شانه هر آزمودنی تنظیم شود، در تحقیق حاضر یک سه پایه مخصوص عکاسی با قابلیت تنظیم ارتفاع استفاده شد [
8]. از نمای جانب علامتگذاری زوائد خاری مهرههای ستون فقرات و تراگوس گوش باید از نشانه گذار استفاده میشد [
8].
برای اندازهگیری میزان زاویه کایفوسینهای از یک خطکش منعطف شصت سانتیمتری استفاده شد که میزان تکرارپذیری آن در آزمون آزمایشی مطلوب بود [
15].
اندازهگیری سر به جلو، شانه به جلو: میزان زاویه سر و شانه به جلو با استفاده از روش عکسبرداری از نمای نیمرخ بدن اندازهگیری میشود. این روش از تکرارپذیری مطلوبی برخوردار بوده و در تحقیقات متعدد استفاده شده است.
برای اندازهگیری زاویه سر و شانه به جلو با استفاده از این روش، ابتدا باید سه نشانه آناتومیکی تراگوس گوش و برجستگی آکرومیون سمت راست و همچنین، زائده خاری مهره C7 را مشخص و با لندمارک نشانهگذاری کرد.
برای نشانهگذاری زائده خاری مهره C7 از یک لندمارک برجسته استفاده میشود. سپس از آزمودنی خواسته میشود تا در محل تعیین شده در کنار دیوار (در فاصله 23 سانتیمتری) طوری بایستد که بازوی چپ وی به سمت دیوار باشد. آنگاه، سه پایه عکسبرداری که دوربین دیجیتال نیز روی آن قرار دارد، در فاصله 265 سانتیمتری دیوار قرار بگیرد و ارتفاعش در سطح شانه راست آزمودنی تنظیم شود.
در چنین شرایطی، از آزمودنی خواسته میشد تا سه مرتبه به جلو خم شده و سه بار نیز دستهایش را به بالای سر ببرد و سپس به صورت کاملاً راحت و طبیعی ایستاده و نقطهای فرضی را روی دیوار مقابل نگاه کند. آنگاه، پس از پنج ثانیه مکث، اقدام به گرفتن عکس از نمای نیمرخ بدن میکند [
14].
درنهایت، عکسهای یادشده به رایانه منتقل شد و با استفاده از نرافزار اتوکد، زاویه خط میان تراگوس و مهره C7 با خط عمودی (زاویه سر به جلو) اندازهگیری شد و میانگین زاویه بهدستآمده برای ناهنجاری به عنوان زاویه مورد نظر برای سر به جلو ثبت شد که بالاتر از 46 درجه به عنوان ناهنجاری در نظر گرفته میشود [
17] (
تصویر شماره 1).
اندازهگیری کایفوز: برای اندازهگیری انحنای پشتی ستون فقرات از خطکش منعطف استفاده شد. خطکش منعطف روی خط میانی ستون فقرات آزمودنی، میان دو نقطه مشخص قرار داده شد و پس از فشار مناسب روی آن، خطکش روی یک تکه کاغذ قرار گرفت و با کشیدن قلم در طول خطکش منعطف، قوس ستون فقرات روی کاغذ کپی شد.
در این روش ابتدا زائده خاری C7، نقطه رأس قوس سینهای و محل اتصال T12 و T2 را مشخص و نشانهگذاری کرده، سپس در حالی که پوشش لباسی روی ستون فقرات قرار ندارد، از آزمودنی خواسته شد که پابرهنه با تقسیم وزن به طور مساوی روی هر دو پا، به صورت صاف بایستد. بعد از قرار دادن خطکش منعطف روی ستون مهرهها و رسم قوس اندازه گرفتهشده روی کاغذ، نقاط یادشده را به یکدیگر وصل کرده و با استفاده از فرمول مثلثاتی زیر زاویه کایفوز محاسبه شد [
11] (
تصویر شماره 2).
θ = 4 arc tan (2H/L)
پروتکل آزمایشی: برنامه آزمایشی به مدت ده هفته، هر هفته سه جلسه و هر جلسه به مدت سی تا هفتاد دقیقه زیر نظر آزمونگر انجام شد [
18]. انتخاب آزمایشات از ساده به سخت بود و هر جلسه آزمایشی شامل گرم گردن (5-10 دقیقه)، برنامه آزمایشی تقویتی و کششی (20-60 دقیقه) و سرد کردن (5-10 دقیقه) بود.
آزمایشات به صورت ایستگاهی اجرا و شدت آن برای آزمودنیها بر اساس یافتههای قبلی و آستانه تحملپذیری افراد تنظیم شد. سیزده آزمایش به ترتیب در طول جلسات به آزمودنیها ارائه شده که شامل:
آزمایش اول: رهاسازی عضلات ناحیه قدامی تنه در حالت خوابیده به شکم برای عارضه کایفوز
آزمایش دوم: رهاسازی عضلات جناغی چنبری پستانی، گوشهای و ذوزنقهای فوقانی برای عارضه سربه جلو
آزمایش سوم: کشش عضلات ناحیه قدامی تنه و شانه در کنار دیوار
آزمایش چهارم: کشش عضلات ناحیه قدامی تنه روی توپ سوئیسبال
آزمایش پنجم: کشش عضلات جناغی چنبری پستانی، گوشهای و ذوزنقهای فوقانی
آزمایش ششم: کشش عضلات قدامی تنه و شانه در حالت چهار دست و پا
آزمایش هفتم: آزمایشات تقویتی ناحیه گردن با کمک سوئیسبال
آزمایش هشتم: ریترکشن کتف با باند کشی و چین تاک
آزمایش نهم: حرکت کبری روی زمین
آزمایش دهم: اسکپشن در حالت دمر
آزمایش یازدهم: تقویت عضلات پشتی روی توپ
آزمایش دوازدهم: چهار دست و پا روی زمین، همزمان دست و پای مخالف را بلند کردن
آزمایش سیزدهم: اسکات با توپ و پرس بالای سر با دمبل (
جدول شماره 1).
بار آزمایشی در
جدول شماره 1 ارائه شده است. در آزمایشات اول تا هفتم میزان حفظ حرکت از ده ثانیه به دوازده و سپس پانزده ثانیه افزایش مییابد و آزمایش هشتم برای افزایش شدت آزمایش تراباند با مقاومتهای بیشتر استفاده شد. ضمناً برخی از جزئیات پروتکل شامل تعداد سِت و تکرار در صورت نیاز به تغییر با توجه به پایلوت اولیه اصلاح شد (جداول شماره 1 و 2).
جهت مقایسه میانگین متغیرهای پژوهش در گروه آزمایش اصلاحی و گروه کنترل از آزمون تی همبسته، برای ارزیابی اثر پیشآزمون و اثر آزمایش بر متغیرهای گروه آزمایش از آزمون ANCOVA و آزمون تعقیبی ال اس دی، برای مقایسه بین گروههای سهگانه، برای بررسی همگنی واریانس گروهها از آزمون لون و برای بررسی نرمال بودن دادهها از آزمون آماری شاپیرو ویلک استفاده شد. همچنین آزمون فرضیات در سطح معناداری 95 درصد با آلفای کوچکتر از0/05 انجام شد. برای تمامی تجزیه و تحلیلهای آماری با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 22 انجام شد.
نتایج
در این بخش اطلاعات فردی آزمودنیها از قبیل میانگین و انحراف استاندارد سن، وزن، قد و شاخص توده بدن در
جدول شماره 3 ارائه شده است. همچنین میانگین و انحراف استاندارد سایر متغیرهای پژوهش در جدولهای مختلف و مجزا ارائه شده است.
با توجه به
جدول شماره 4، مشاهده میشود که مقدار معناداری بالای 0/05 بوده و معنادار نیست؛ بنابراین میتوان گفت که واریانس گروهها دارای همگنی کافی جهت انجام تحلیل کوواریانس هستند.
بحث
نتایج پژوهش حاضر نشان داد که تحت تأثیر ده هفته آزمایشات جامع اصلاحی زاویه سر به جلو در گروه آزمایش از 50/07 درجه به 44/72 درجه کاهش یافت، همچنین میزان شانه به جلو در گروه آزمایش از 55/06 درجه به 50/52 درجه کاهش یافت و زاویه کایفوز در گروه آزمایش از 48/26 درجه در پیشآزمون به 42/36 درجه کاهش یافت. این تفاوت مشاهدهشده بین گروه آزمایش و کنترل از نظر آماری معنادار بود (
جدول شماره 5).
اختلالات اسکلتی عضلانی به طور شایعی در ووشوکاران حرفهای مشاهده میشود. در این رابطه باباگل تبار و همکاران در مطالعهای به مقایسه اختلالات اسکلتی عضلانی در ووشوکاران و کشتیگیران حرفهای با افراد غیرورزشکار پرداختند.
در پژوهش آنها نود نفر در سه گروه سی نفره شرکت کرده بودند که ناهنجاری کایفوز و لوردوز به وسیله خطکش منعطف و ناهنجاریهای سر به جلو و شانه به جلو توسط دوربین دیجیتال ارزیابی شد. نتایج پژوهش آنها نشان داد که میزان زوایای سر به جلو، شانه به جلو، کایفوز و لوردوز در ووشوکاران و کشتیگیران بیشتر از افراد غیرورزشکار بود [
11].
در تأیید نتایج تحقیق حاضر در رابطه با نتایج سر به جلو بختیاری و همکاران به بررسی اثر آزمایشهای ثباتدهنده بر اصلاح پاسچر سر به جلو پرداختند. نتایج تحقیق آنها نشان داد میزان سر به جلو قبل و بعد از چهار هفته آزمایش و همین طور بعد از سه ماه دوره پیگیری کاهش معناداری داشت.
نتایج همچنین بیانگر این بود که ترکیب ورزشهای ثباتی و ورزش چین تاک نه تنها موجب اصلاح بهتر سر به جلو میشود، بلکه حتی موجب پایداری مؤثرتر و ثبات پاسچر اصلاحشده نیز میشود [
19].
گلسفیدی و همکاران در تحقیقی که به بررسی تأثیر چهار هفته آزمایشات اصلاحی بر زاویه سر به جلو و شاخص اسپیرومتری دانشجویان دختر پرداختند که به کاهش معناداری در زاویه سر به جلو و شاخص اسپیرومتری اشاره کردند [
20].
عبداللهزاده و همکاران به بررسی تأثیر چهار هفته آزمایشات اصلاحی را بر بهبود سر به جلو تأیید کردند [
21]. همچنین تأثیر هشت هفته آزمایش درمانی بر بهبود سر به جلو و دامنه حرکتی سر توسط نوبری و همکاران تأیید شده است [
22].
در تحقیقات این چنین بیان شده است که ممکن است وضعیت سر به جلو طول و تنش عضلات بالابرنده کتف را هنگام چرخش بالایی کتف تغییر دهد و نتایج مطالعات نیز این نکته را تأیید میکند [
23].
از نظر بیومکانیک میتوان ادعا کرد که تغییر در بیومکانیک پاسچر سر به جلو میتواند بر فعالیت عضلانی تأثیرگذار باشد. هنگامی که مدت زمان فلکشن مهرههای گردنی در پاسچر سر به جلو افزایش یابد سطح فعالیت اکستنسورها افزایش مییابد تا افزایش زمان فلکشن را خنثی کند [
10].
همچنین این تئوری که تغییر پاسچر سر با تغییر در فعالیت عضلات کتف همراه است نیز تأیید میشود [
23]. با توجه به مطالعات انجامشده، آزمایشات تقویت عضلات عمقی گردن، نزدیککنندههای کتف، کشش عضله ذوزنقه فوقانی و آموزش پاسچر که با هدف بهبود این اختلال حرکتی است، در صورت مؤثر بودن میتواند تأثیر بسزایی در بهبود دامنه حرکتی و اصلاح پاسچر افراد سر به جلو داشته باشد [
24].
تمامی آزمایشات تجویزشده در برنامه آزمایشات اصلاحی منتخب، بر اساس یافتههای علمی معتبر طراحی شد، به طوری که انجام حرکات ریترکشن سر، جهت تصحیح ناراستایی وضعیتی ناهنجاری سر به جلو و حرکات مربوط به افزایش قدرت و استقامت عضلات اداکتور کتف و کشش عضلات سینهای بوده است [
25].
همچنین بر اساس نظر وانگ و همکاران به منظور بهبود وضعیت بالاتنه و ثبات کتف طراحی شد [
23]. با توجه به یافتههای بهدستآمده از این پژوهش میتوان به این نکته توجه کرد که آزمایشات اصلاحی منتخب میتواند بر اساس تئوری عکسالعمل زنجیرهای جاندا و مکانیسم چرخ دندهای بروگر بر اصلاح ناهنجاری سر به جلو تأثیرگذار باشد.
در راستای تحقیق حاضر میتوان به مطالعه حاج حسینی و همکاران اشاره کرد که به مقایسه تأثیر سه برنامه آزمایشی قدرتی، کششی و ترکیبی بر سندرم متقاطع فوقانی پرداختند.
نتایج آنها نشان داد که اجرای شش هفته آزمایشات اصلاحی قدرتی، کششی و ترکیبی تأثیر معناداری در کاهش میانگین زاویه شانه به جلو افراد مبتلا دارند، اما با توجه به میزان کاهش زاویه شانه به جلو متعاقب شرکت در اینگ ونه برنامه اصلاحی، برنامه آزمایشی اصلاحی ترکیبی، با میزان کاهش میانگین زاویه شانه به جلو برابر با 7/10 درجه از اثربخشی مطلوبتری برخوردار بوده است [
18].
در همین راستا، لینچ و همکاران به بررسی تأثیر یک برنامه آزمایشی هشت هفتهای بر میزان زوایای سر و شانه به جلو 28 شناگر نخبه 17 تا 23 سال پرداختند. این برنامه ترکیبی از آزمایشات کششی و مقاومتی بود که به صورت سه جلسه در هفته انجام شد.
نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که انجام برنامه آزمایشی، تأثیر مثبتی در کاهش میزان زاویه سر و شانه به جلوی افراد مورد مطالعه داشته است، به نحوی که میانگین زاویه شانه به جلوی افراد گروه آزمایشی، از 9/62 درجه در پیشآزمون به 8/39 درجه کاهش یافت [
24].
طبق نظر محققان، ضعف عضلات نزدیککننده کتف مانند ذوزنقه و متوازیالاضلاع باعث افزایش ابداکشن کتف و به دنبال آن شانههای رو به جلو میشود [
23]. لینچ و همکاران برای اصلاح عارضه شانه به جلو به کشش عضلات کوتاهشده و تقویت عضلات ضعیفشده پرداختند که موجب جابهجایی بیومکانیکی و کسب راستای مناسب بخشهای ناهنجار میشود [
24].
بنابراین در بیشتر ناهنجاری کایفوز افزایش یافته که استخوانهای کتف از یکدیگر دور میشوند، برنامههای اصلاحی نه تنها موجب کاهش زاویه کایفوز سینهای میشود، بلکه از قرارگیری در موقعیت غیرطبیعی استخوانهای کتف هم جلوگیری میکند [
25].
در این راستا، یو نیز در پژوهشی که به بررسی اثر آزمایشات اکستنشنی سینهای و همچنین آزمایشات برای موقعیت کتف و گردن بر زاویه کایفوز سینهای و درد بالای سینه پرداختند و به این نتیجه رسیدند که آزمایشات برای کاهش درد سینه و اصلاح کایفوز سینهای نه تنها باید به یک رویکرد برای کشش عضلات سینهای توجه داشت، بلکه باید از شیوههای درمانی عضلات در نواحی گردن و کتف نیز همزمان استفاده کرد [
26].
همچنین در پژوهشی کلومپر و همکاران به بررسی اثر آزمایشات قدرتی و کششی عضلات شانه در بهبود وضعیت شانه به جلو شناگران رقابت پرداختند. در یک مطالعه آیندهنگر ۳۹ شناگر رقابتی به صورت تصادفی با دامنه سنی شانزده سال انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش (۲۶ نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم شدند.
گروه آزمایش، آزمایشات کششی خود را برای عضلات جلوی شانه و آزمایشات قدرتی که متمرکز بر عضلات پشت شانه بود به مدت شش هفته انجام دادند. گروه کنترل در فعالیتهای روزمره شنای خود شرکت میکردند. موقعیت شانه به وسیله اندازهگیری فاصله بین آخرمی تا دیوار سنجیده شد. فاصله آخرمی تا دیوار در وضعیت استراحت بعد از شش هفته آزمایش در گروه آزمایش به طور معناداری نسبت به گروه کنترل کاهش یافته بود. میتوان چنین نتیجه گرفت که آزمایشات قدرتی و کششی برای عضلات شانه میتواند در بهبود شانه به جلو مؤثر باشد [
27].
در تمرینات اصلاحی منتخب این پژوهش، به تقویت عضلات ضعیفشده در این سندرم مانند عضلات فلکسورهای عمقی گردن، متوازیالاضلاع، ذوزنقه میانی و تحتانی و نیز به کشش عضلات کوتاه شده مانند عضلات جناغی چنبری پستانی، ذوزنقه فوقانی، بالا برنده کتف و عضلات سینهای کوچک و بزرگ پرداختهایم.
سعی شده است برنامه آزمایشات بیشتر در زنجیره حرکتی بسته و در حالت تحمل وزن اعمال شود تا به وضعیت واقعی زندگی نزدیکتر باشد [
23].
بر اساس نظر محققان، آزمایشات تقویتکننده با افزایش فعالیت عضلانی و افزایش حجم عضلانی، طول تاندون عضلات تحت تأثیر قرار میگیرد و باعث ایجاد ثبات و استحکام بیشتر در مفاصل و سیستم اسکلتی عضلانی میشود و از طرفی نیز آزمایشات کششی به عنوان هماهنگکننده عضلات موافق و مخالف عمل میکند.
بنابراین چنین آزمایشاتی باعث افزایش طول عضلات در سمت تقعر شده، موجب میشود نیرو و قدرت عضلانی در سمت تحدب افزایش و درنتیجه میزان ناهنجاری کاهش یابد [
26]. در همین راستا، دو آزمایش حرکت کبری روی زمین و اسکپشن، جزء آزمایشات این پروتکل آزمایشی است که میتواند بر اصلاح عارضه کایفوز تأثیرگذار باشد.
نتیجهگیری نهایی
با توجه به شیوع بالای ناهنجاریهای تنه و کمربند شانه، بهخصوص در ورزشهای رزمی که در آن دستها در جلوی بدن به طور مداوم کار میکند.
بر اساس نتایج پژوهش حاضر، در اصلاح ناهنجاری سندرم متقاطع فوقانی در ووشوکاران، به مربیان و متخصصان توصیه میشود به عوامل اثرگذار در بروز این ناهنجاریهای پاسچرال توجه بیشتری کرده و برای پیشگیری از بروز این اختلالات پاسچرال اقدام کرده و همچنین در صورت مشاهده بروز این اختلالات آزمایشات اصلاح پاسچر را برای ورزشکاران به کار گیرند.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
اصول اخلاقی تماماً در این مقاله رعایت شده است. شرکت کنندگان اجازه داشتند هر زمان که مایل بودند از پژوهش خارج شوند. همچنین همه شرکت کنندگان در جریان روند پژوهش بودند. اطلاعات آن ها محرمانه نگه داشته شد.
حامی مالی
این تحقیق هیچ گونه کمک مالی از سازمانهای تأمین مالی در بخشهای عمومی، تجاری یا غیرانتفاعی دریافت نکرد.
مشارکت نویسندگان
تمام نویسندگان در طراحی، اجرا و نگارش همه بخشهای پژوهش حاضر مشارکت داشتهاند.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان این مقاله تعارض منافع ندارد.