مقدمه
کودکانی که از چندین بُعد، یعنی بُعد جسمی، شناختی و روانی با کودکان عادی تفاوت دارند و توانایی استفاده از امکانات ندارند را کودکان با نیازهای خاص تعریف میکنند. کودکان کمتوان ذهنی، کودکانی هستند که نقص جسمی و ذهنی داشته و از نظر ذهنی بهره هوشی کمتر از فرد عادی دارند [
1].
کودکان کمتوان ذهنی کودکانی هستند که ناتوانی در یادگیری یا تأخیر در خواندن، نوشتن و محاسبات دارند و با تأخیر در صحبت کردن و رشد زبانی پایینی همراه هستند. شیوع کمتوانی ذهنی حدود 3 تا 13 درصد از جمعیت جهان است. که عملکرد ذهنی 75 تا 90 درصد این افراد در دامنه کندذهنی خفیف یا آموزشپذیر قرار دارد.
در کشورهای در حال توسعه 4/6 درصد افراد زیر هجده سال و در کشورهای پیشرفته 0/5 تا 2/5 درصد افراد دچار کمتوانی ذهنی هستند. این افراد از نظر آموزشگاهی به گروه کندآموز (75 تا 90)، آموزشپذیر با بهره هوشی (50 تا 70)، گروه تربیتپذیر (25 تا 50) و گروه وابسته پایینتر از 25 تقسیم میشوند. در کل کمتوانی ذهنی در افراد مذکر شایعتر است [
2].
ویژگیهای شناختهشده رایج در افراد کمتوان ذهنی که میتوان عنوان کرد، عبارتاند از: چاقی، ضعف عضلانی، انحراف پاسچرال و تعادل، مشکلات بینایی، شنوایی و ناتوانی جسمی [
3].
برخی از ویژگیهای یادشده مثل چاقی به علت بیتحرکی این افراد بوده و همین عامل باعث شیوع بالای مرگومیر بین آنها است [
4]. تراکم استخوانی و قدرت عضلانی پایین نیز از دیگر مشکلات این افراد است [
2].
افراد کمتوان ذهنی به دلیل اختلال در یکپارچگی اطلاعات حسی حرکتی، در آزمونهای ادراکی حرکتی نمرههای کمتری نسبت به افراد عادی دریافت میکنند و وضعیت تعادل آنها بیثباتتر از افراد سالم است [
5].
عوامل متعددی مانند عوامل ارثی یا علل مربوط به قبل از تشکیل جنین، علل پیش از تولد یا عوامل مربوط به دوران بارداری مانند مصرف داروها، عفونت مادر و...، علل هنگام تولد که بیشترین دلیل آن نوزادان نارس در بروز عقبماندگی ذهنی کودکان دخیلاند. برخی عوامل هم پس از تولد عارض میشوند و به عقبافتادگی ذهنی کودک میانجامند [
6].
این عوامل شامل موارد زیادی است که مهمترین آنها عفونتهای ویروسی، عفونتهای میکروبی، مسمومیت، ضربه، اختلالات سوختوسازی و غدد داخلی، سوءتغذیه، محرومیتهای عاطفی، اقتصادی و اجتماعی است. در مقایسه گروههای مختلف کودکان کمتوان، گروه عقبمانده ذهنی آموزشپذیر نسبت به کندآموزان مشکلات بیشتری دارند و نسبت به دو گروه دیگر (تربیتپذیر و حمایتپذیر) به آموزش پاسخ بهتری میدهند [
6].
گروه کودکان عقبمانده آموزشپذیر در مقایسه با کودکان عادی همسن تقویمی خود در قدرت جسمانی، سطح تحمل، چالاکی، سرعت دویدن، زمان واکنش و تعادل از امتیازهای کمتری برخوردار هستند و در انجام امور حرکتی بین دو تا چهار سال از کودکان عادی عقب هستند. در زمینه قابلیت فراگیری، هافمن دریافت افرادی که مسائل را سریعتر فرا میگیرند، در هر دو جنس دختر و پسر نسبت به افرادی که قابلیت کندتری دارند، از نظر تأثیر تمرینات تعادلی بر تعادل ایستا و پویای دانش آموزان دختر کمتوان ذهنی توانایی انجام حرکات تعادلی برتر هستند [
6].
به بیانی دیگر، کودکان عقبمانده ذهنی اعم از خفیف و شدید در آزمون تعادل عملکرد ضعیفی دارند [
7]. تعادل حفظ یک وضعیت برای انجام فعالیتهای ارادی در مقابله با اغتشاشات درونی و بیرونی و از لحاظ بیومکانیکی حفظ مرکز ثقل بدن در محدوده سطح اتکا تعریف میشود.
تعادل به دو قسمت تعادل ایستا و پویا تقسیم میشود. در تعادل ایستا فرد باید بتواند خود را در حالت ساکن نگه دارد، مثل حرکت تعادلی فرشته یا لکلک و در تعادل پویا فرد باید تعادل خود را هنگام انجام حرکاتی مانند راه رفتن روی چوب موازنه یا برخاستن و رفتن حفظ کند. گروهی عقیده دارند تعادل عاملی ارثی است و بر اثر تمرین چندان توسعه نمییابد، اما با وجود صحت ارثی بودن تعادل دانشمندان بسیاری ثابت کردهاند که تعادل در اثر انجام تمرینات اصولی گسترش مییابد. گزارش شده که بین یازده تا شانزدهسالگی در دختران و سیزده تا شانزدهسالگی در پسران میتوان تعادل را افزایش داد [
8].
قامت متعادل و قائم با استفاده از دروندادهای سیستم حسی پیکری، دهلیزی و بینایی به دست میآید. گیرندههای حسی پیکری را میتوان به زیرگروههای پوستی و گیرندههای عمقی تقسیم کرد. گیرندههای دهلیزی اطلاعات جاذبهای، جهتیابی و حرکت سر در فضا را در اختیار قرار میدهد، اما باید گفت در بسیاری از افراد اطلاعات بینایی غنیترین اطلاعات در حفظ تعادل است [
9].
توانایی افراد در حفظ تعادل تقریباً برای انجام موفقیتآمیزِ همه حرکات امری ضروری است. ثابت شده که تعادل ایستا و پویا در زندگی کودک بسیار حائز اهمیت است و از آنجا که سقوط یک رویداد مکرر در افراد با ناتوانی هوشی است، تعادل در کودکان عقبمانده ذهنی ارزش بیشتری دارد. حرکت، ابتداییترین وسیله ارتباط فرد با دنیای خارج و اولین واکنشی است که فرد توسط آن میتواند فرایند سازگاری را در خود تحقق بخشد.
پرورش مهارتهای حرکتی از طریق فعالیتهای حرکتی علاوه بر کسب مهارت و هماهنگی، موجب آرامش، ثبات رفتار و لذت فرد میشود. در افراد کمتوان ذهنی حرکت و سلامت جسم در زمینههایی چون انجام فعالیتهای روزانه، فعالیتهای آموزشی، روابط اجتماعی، اعتماد به نفس و خودپنداره اهمیت و نقش ویژهای دارد. همچنین کمیت و کیفیت توانایی حرکت با میزان رشد کلی فرد ارتباط مستقیمی دارد.
از آنجا که کودکان کمتوان ذهنی مراحل رشد حرکتی را نامنظم و با تأخیر طی میکنند، گنجاندن فعالیتهای حرکتی در برنامه روزانه آنها ضروری به نظر میرسد. با توجه به اینکه عقبماندگی ذهنی درمانشدنی نیست، کار اصلی در مورد این دسته از بیماران توانبخشی و آموزش آنها است [
10].
گفته شده است که محدودیتهای گزارششده در تحرکپذیری اشخاص کمتوان ذهنی، بیشتر ناشی از شیوع بالای مشکلات راه رفتن و تعادل در این افراد است. سقوط یا افتادن برای کودکان کمتوان ذهنی نسبت به کودکان هم سن خود به علت شیوع بالای مشکلات راه رفتن و تعادل در این افراد وجود دارد. یکی از عوامل مهم برای تعادل وضعیتی، قدرت بخش مرکزی بدن و اندام تحتانی است.
درحقیقت، حفظ پایداری یک فرایند پویا است که شامل برقراری تعادل بین نیروهای برهمزننده ثبات و نیروهای ثباتدهنده است. با در نظرگرفتن مطالب یادشده و نیز با توجه به اینکه توانایی ایجاد نیرو، قدرت و حداقل نیروهای مناسب در خم کردن و باز کردن مچ پا و نیز در خم کردن و باز کردن لگن برای استراتژیهای تعادلی مناسب لازم است، به نظر میرسد که تعادل و قدرت دو عامل مکمل هستند؛ بنابراین تمرینات قدرتی و تعادلی میتواند ثبات وضعیتی ایستا را افزایش دهد و این افزایش در ثبات وضعیتی، خطر افتادن و درنتیجه، هزینههای روانی و اقتصادی مربوط به افتادن را کاهش میدهد [
11]. با توجه به توضیحات دادهشده در رابطه با اهمیت تمرینات ترکیبی قدرتی و اثر آن بر تعادل و مطالعاتی که در این خصوص انجام شده، هدف از پژوهش حاضر بررسی یک دوره تمرینات ترکیبی قدرتی و حس عمقی بر تعادل و راه رفتن کودکان کمتوان ذهنی آموزشپذیر است.
روششناسی
روش این پژوهش به صورت نیمهتجربی و از نوع پیشآزمون پسآزمون با گروه کنترل بود و جامعه آماری آن را همه دانشآموزان دختر کمتوان ذهنی آموزشپذیر دوره ابتدایی مشهد (24 نفر) با سن تقویمی نُه تا سیزده سال تشکیل دادند. طبق آمار موجود، نمونه در دسترس، دانشآموزان کمتوان ذهنی مرکز آموزشی استثنایی دکتر سجادی مشهد بودند. پس از موافقت و اخذ مجوز از سازمان آموزش و پرورش استثنایی استان خراسان رضوی این پژوهش روی کودکان کمتوان ذهنی در مرکز آموزشی دکتر سجادی مشهد انجام شد.
شرکتکنندگان دارای محدودیتهای جسمانی یا اختلالات رفتاری آشکار و همچنین افراد دارای سندرم داون به علت پایینتر بودن سطح آمادگی جسمانی نسبت به کمتوانان ذهنی از تحقیق حذف شدند. همچنین با توجه به تأثیرگذاری مستقیم سیستم بینایی، دهلیزی و حس عمقی بر تعادل آزمودنیها، پرونده پزشکی آزمودنیها بررسی شد و از ورود آزمودنیهایی که نقص بینایی یا دهلیزی داشتند به آزمون جلوگیری شد. پس از توضیحات تکمیلی در مورد نحوه اجرای تمرین، از والدین کودکان رضایتنامه کتبی مبنی بر شرکت منظم در تحقیق گرفته شد.
در این پژوهش از کودکان با بهره هوشی بین پنجاه تا هفتاد استفاده شد. بدین منظور از پرونده پزشکی این افراد به منظور انتخاب آزمودنیها استفاده شد. تعداد 24 دانشآموز با بهره هوشی یادشده به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند.
گروه آزمایش به مدت هفت هفته، هفتهای سه جلسه و هر جلسه به مدت شصت دقیقه تمرینات را انجام دادند. این برنامه شامل پنج دقیقه دویدن نرم و حرکات کششی جهت گرم کردن و پنجاه دقیقه زمان انجام تمرین اصلی و پنج دقیقه نهایی برای سرد کردن افراد است.
ابتدا سی دانشآموز کمتوان ذهنی در دسترس وجود داشت که با بررسیهای انجامشده و بررسی پرونده پزشکی آنها، تعداد شش نفر به علت نقص حرکتی و جسمانی زیاد از گروه کنار گذاشته شدند و از این بین 24 نفر باقی ماند که به صورت تصادفی به دو گروه دوازده نفری کنترل و آزمایش تقسیم شدند.
جهت بررسی تعادل ایستا از آزمون لکلک استفاده شد (0/87=r). از آزمودنیها خواسته شد تا روی پای برتر خود بایستند و در حالی که دستها را روی کمر خود قرار داده، انگشتان پای دیگر را روی زانو پای برتر بگذارند. سپس با فرمان «حاضر» و سپس «حرکت» پاشنه پای برتر را بلند کرده و روی انگشتان پای خود بایستد و تعادل خود را بدون حرکت دادن پا یا جدا شدن دستها از کمر حفظ کند. هرگاه پاشنه پای ستون، کف را لمس کند یا دستها از کمر جدا شوند یا کف پای غیرستون از زانوی پای ستون جدا شود، کوشش پایان مییابد و زمان برای وی ثبت میشود.
در طول زمان آزمون، آزمودنی به علامتی که در چهار متری و در مقابل صورت او قرار دارد، نگاه میکند. هر آزمودنی باید سه بار این تست را انجام دهد و بهترین زمان به عنوان امتیاز وی ثبت میشود. پیش از شروع آزمون، ابتدا به آزمودنیها، آموزش داده میشود که چگونه در وضعیت صحیح قرار بگیرند.
سپس هر آزمودنی سه بار و با فاصله زمانی پانزده ثانیه استراحت (به منظور کاهش یا از بین بردن اثر یادگیری) آزمون را انجام میدهد؛ در زمان شروع اندازهگیری (پس از اتخاذ وضعیت صحیح آزمون) همزمان با جدا شدن پاشنه پای آزمودنی از زمین، آزمونگر با استفاده ازکرونومتر، زمان ایستادن روی یک پا را تا لحظه به هم خوردن تعادل ثبت میکند. روایی و پایایی این آزمون به ترتیب 0/87 و 0/97 گزارش شده است [
11] (
تصویر شماره 1).
از آزمون برخاستن و رفتن جهت ارزیابی تعادل پویا استفاده شد. برای اجرای این آزمون یک عدد صندلی بدون جای دسته، کرونومتر و یک مسافت سه متری مورد نیاز است. مسیر سه متری از پایههای صندلی شروع میشود. آزمودنی، در حالی که کفشها و لباس همیشگی به تن دارد، روی صندلی مینشیند و به پشتی صندلی تکیه میدهد با فرمان آزمونگیرنده، شرکتکننده میایستد و مسافت سه متری علامتگذاری شده را طی میکند.
بعد از رسیدن به انتها دور میزند و برمیگردد و روی صندلی مینشیند. مدت زمان اجرای کار بر حسب ثانیه به عنوان امتیاز فرد ثبت میشود. روایی و پایایی این آزمون به ترتیب 0/79 و 81/5 درصد گزارش شده است [
12]. برای ارزیابی سرعت راه رفتن آزمودنیها از آزمون پنجاه قدم راه رفتن با روایی 0/80 و پایایی قابل قبول استفاده شد. برای اجرای این آزمون به یک کرونومتر و یک مسافت 25 قدمی نیاز است.
با فرمان آزمونگیرنده، آزمودنی با حداکثر سرعت شروع به راه رفتن در مسیر 25 قدمی میکند و سپس در انتهای مسیر دور میزند و به محل شروع آزمون برمیگردد و در مجموع 25 قدم رفت و 25 قدم در برگشت طی مسافت میشود. زمانی که آزمودنی این مسافت را طی کرد، به عنوان رکورد او ثبت میشود.
هر چقدر رکورد ثبتشده فرد بیشتر باشد، نشاندهنده کاهش عملکرد حرکتی و افزایش خطر سقوط است [
13]. از آزمون برخاستن از صندلی با روایی 0/78 و پایایی 0/86 برای ارزیابی قدرت اندام تحتانی و هماهنگی استفاده شد. برای اجرای این آزمون به یک کرونومتر و یک صندلی بدون جای دسته با زاویه فلکشن 90 درجه زانوها نیاز بود.
از آزمودنی خواسته شد تا دستان خود را روی شانههای خود قرار دهد و عمل نشستن و بلند شدن از روی صندلی بدون اینکه بایستد، پنج مرتبه تکرار کند. زمان اجرای پنج تکرار که آزمودنی انجام می داد به ثانیه ثبت میشد. هر اندازه زمان اجرای این آزمون بیشتر بود، نشاندهنده ضعف در قدرت عضلات و هماهنگی او بود [
14].
برای انجام تحلیلهای آماری از روش آماری کوواریانس با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 16 استفاده شد. سطح معناداری در تحقیق حاضر در سطح 95 درصد با میزان آلفای کوچکتر و یا مساوی با 0/05 در نظر گرفته شده است.
نتایج
در
جدول شماره 1 مشخصات آنتروپومتریک آزمودنیها را نشان میدهد.
با توجه به میانگین و انحراف استاندارد، تمام آزمودنیها همگن هستند.
همانطور که در
جدول شماره 2 مشاهده میکنید، گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل پیشرفت بیشتری داشته است و میتوان نتیجهگیری کرد که تمرینات ترکیبی قدرتی و حس عمقی اثر معناداری بر متغیرهای مذکور داشته است.
با توجه به
جدولهای شماره 3،
4،
5 و
6 برای بررسی تفاوت پیشآزمون و پسآزمون در دو گروه به صورت مجزا، از آزمون تی همبسته (متغیرهای پارامتریک) استفاده شد که تفاوت معناداری در تعادل ایستا، تعادل پویا، سرعت راه رفتن و قدرت اندام تحتانی گروه آزمایش نشان داده شد (0/05>P)، اما تغییر معناداری در متغیرهای مذکور در گروه کنترل مشاهده نشد و میتوان نتیجهگیری کرد که گروه آزمایش با استفاده از این تمرینات پیشرفت معناداری داشته است.
بحث
هدف از این پژوهش بررسی اثر هشت هفته برنامه تمرینی ترکیبی قدرتی و حس عمقی بر تعادل، قدرت اندام تحتانی و سرعت راه رفتن دانشآموزان کمتوان ذهنی بود. تمرینات قدرتی و حس عمقی به عنوان یکی از روشهای تمرینی مؤثر در پیشگیری از آسیب و تقویت سیستم حس عمقی و عصب و عضله شناخته شده است.
با توجه به اینکه پروتکل تمرینی بر ثبات مرکزی بدن هم تأثیر داشت، تقویت عضلات این ناحیه تأثیرگذاری بالایی بر موقعیت مرکز ثقل این افراد داشته است. نتایج این تحقیق از فرض پژوهش با توجه به مشکلات تعادلی در افراد عقبمانده ذهنی مبنی بر تأثیرگذاری تمرینات ترکیبی قدرتی و حس عمقی، باعث بهبود سیستم عصبی عضلانی و هماهنگی و تقویت عضلات مرکزی باعث جابهجایی مرکز ثقل بدن و نزدیک شدن خط کشش ثقل به محور مفاصل و کاهش گشتاور ایجادشده درمفاصل و درنتیجه حفظ ثبات مرکز ثقل بدن در ناحیه سطح اتکا و افزایش تعادل ایستا بوده است.
بــا توجــه بــه مــدت تمــرین بهبــود حاصــله در تعــادل ایســتا و پویــا احتمــالاً درنتیجــه ســازگاری و همــاهنگی عصــبی عضــلانی باشــد، ضمن اینکه میتواند به یادگیری تست نیز نسبت داده شود. از طرفی، بهبودهای عملکردی در این تحقیق میتواند به واسـطه تغییرات ایجادشــده در ســیستم حسی حرکتی این افراد باشـد.
از آنجا که در این آزمون شـخص با کمک هر سه سیستم بینایی، دهلیزی و حسی پیکری تعادل خود را حفظ میکند، میتوان نتیجه گرفت که احتمالاً انجام تمرینات ترکیبی قدرتی و حس عمقی باعث بهبود و تسـهیل ورودیهای هریک از این حواس، دو یا سه حس به طور همزمان جهت حفظ تعادل میشـود.
نتایج حاضر نشان داد که هشت هفته تمرین ترکیبی قدرتی و حس عمقی تأثیر معناداری بر تعادل، سرعت راه رفتن و قدرت اندام تحتانی دانشآموزان دارد و با نتایج تحقیقات پیشین همسو است [
8].
علیخانی همکاران تأثیر تمرینات قدرتی، تعادلی و هوازی را بر کودکان کمتوان ذهنی بررسی کردند. نتایج مطالعه آنان نشان داد که ظرفیت قلبی عروقی، قدرت اندام تحتانی و تعادل گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بهبود داشته است [
9].
در مطالعهای دیگر حسینی و همکاران اثر تمرینات منتخب اصلاحی را بر تعادل، سرعت راه رفتن و قدرت اندام تحتانی دانشآموزان بررسی کردند. مطالعه آنان نشان داد که برنامه منتخب اصلاحی تأثیر معناداری بر متغیرهای مطالعه مذکور داشته است [
15].
کوبیلای و همکاران اثر تمرینات تعادلی و وضعیتی را بر سطح عملکرد کودکان کمتوان ذهنی بررسی کردند. نتایج آنان نشان داد که انعطافپذیری، تعادل عملکردی، استقامت عضلانی، هماهنگی و قدرت عضلانی و سرعت راه رفتن در گروه آزمایش بعد از هشت هفته بهبود یافت که با تحقیق حاضر همخوانی دارد.
رهنما و همکاران، اثر هشت هفته تمرینات تعادلی را بر تعادل ایستا و پویا در 32 دانشآموز کمتوان ذهنی بررسی کردند. یافتهها نشان داد که پس از اجرای تمرینات تعادلی، تعادل پویا و ایستا روی یک پا در گروه آزمایش در پسآزمون نسبت به پیشآزمون در مقایسه با گروه کنترل بهبود معناداری داشت.
در مطالعهای دیگر، تقیان و همکاران اثر تمرینات قدرتی و تعادلی را بر تعادل ایستا و پویا و سطح پرخاشگری دانشآموزان کمتوان ذهنی پسر آموزشپذیر بررسی کردند. پس از پایان آزمایش تعادل ایستا و پویا به طور معناداری بهبود یافت، اما تأثیر معناداری بر سطح پرخاشگری مشاهده نشد [
10].
میتسوشیرو و همکاران اثر تمرینات «بنشین پاشو» بر قدرت عضلانی افراد کمتوان ذهنی بررسی کردند. 28 شرکتکننده به مدت سیزده هفته، هفتهای سه جلسه به طور منظم تمرین کردند. گروه آزمایش صد «بنشین پاشو» به طور هدفمند در روز انجام دادند و گروه کنترل بیست «بنشین پاشو» انجام دادند. پس از پایان آزمایش، پیشرفت معناداری بر حجم عضلانی و قدرت عضلانی افراد کمتوان ذهنی مشاهده کردند [
10].
دهقانی و همکاران اثر تمرینات تعادلی را بر تعادل ایستا و پویا کودکان کمتوان ذهنی بررسی کردند. پس از پایان مطالعه، تأثیر معناداری بر تعادل ایستا و پویا کودکان مشاهده شد که با مطالعه حاضر همسو است [
11].
بحیرایی و همکاران در مطالعهای مروری به بررسی ویژگیهای بیومکانیکی راه رفتن در کمتوانان ذهنی پرداختند. آنها نتیجه گرفتند که کمتوانان ذهنی دچار اختلالات راه رفتن، بهخصوص طول گام و عرض گام کوتاهتر و سرعت گامبرداری پایینتری هستند.
همچنین دارای اختلالات کینتیک و کینماتیکی شامل کاهش نیروی تولیدی مچ پا در مرحله جدا شدن پا از زمین افزایش فلکشن ران و فلکشن زانو در مرحله استقرار راه رفتن، محدودیت دامنه حرکتی زانو و پلانتار فلکشن مچ پا در مرحله برخورد پاشنه به زمین و سفتی مفصل ران بیشتری در طول چرخه راه رفتن بودند [
16].
از این رو، میتوان نتیجه گرفت که سرعت راه رفتن، یکی از ضعفهای اساسی در کمتوان ذهنی است و با تمرینات ترکیبی میتوان این ضعف را همپوشانی کرد. حسینی و همکاران، تأثیر تمرینات قامتی و تعادلی را بر عوامل آمادگی جسمانی کودکان کمتوان ذهنی بررسی کردند. آنان نتیجه گرفتند که تمرینات قامتی و تعادلی بر تعادل ایستا، استقامت عضلانی و انعطافپذیری تاثیر معنا دار دارد، اما اثر معناداری بر تعادل پویا و قدرت عضلانی ندارد [
17].
نیروی کشش جاذبه، پیوسته بدن را به طرف زمین میکشد و از حالت تعادل خارج میکند. سازوکارهای گوناگون و پیچیدهای وجود دارد که در این روند دخالت داشته و بدن را در حالت تعادل حفظ میکند. آغاز فعالیت این سازوکارها هنگامی است که بدن در خطر سقوط قرار میگیرد. در این حالت این سازوکارها فعال میشوند تا تعادل مجدد ایجاد شود.
این سازوکارها شامل انقباض طبیعی عضله، مهار تحریک گیرندههای عمقی و الگوهای خودحرکتی است و به وسیله الگوهای معینی در غشای مغز کنترل و هماهنگ میشود. درگیر شدن این سیستمها متناسب با واکنشهای خودکار بوده و شامل تغییرات قابل پیشبینی در قوام عضله با وضعیت سر و تنه است. این تغییرات با افزایش تطابق فعالیت عضلات خمکننده و بازکننده برای بازیابی تعادل است. با توجه به اطلاعات میتوان ادعا کرد که تمرینات ترکیبی قدرتی و حس عمقی تأثیر معناداری بر تعادل و سرعت راه رفتن کودکان کمتوان ذهنی دارد [
18].
تظاهرات قدرت بیشینه ﺑﻪ اﻧﺪازه ﺗﻨﺶ ﮔﺮوههای ﻋﻀﻼﻧﯽ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﮐﻪ در ﻗﺸﺮ ﻣﺦ ﺗﻨﻈﯿﻢ ﻣﯽﺷﻮد و یﮑﯽ از ﺳﺎزوﮐﺎرهای ﺗﺄﻣﯿﻦﮐﻨﻨﺪه ﺷﺮایﻂ ﺑﺮای ﺣﻔﻆ ﺑﺪن اﺳﺖ، ﺑﺴﺘﮕﯽ دارد. از آنجا ﮐﻪ در ﮐﻮدﮐﺎن ﮐﻢﺗﻮان ذهنی ﻗﺸﺮ ﻣﺦ ﻣﺨﺘﻞ اﺳﺖ، ﻣﯽﺗﻮان ﺣﺪس زد ﮐﻪ ﺳﺎزوﮐﺎرهای ﻗﺸﺮی ﺗﻨﻈﯿﻢﮐﻨﻨﺪه ﺗﻨﺶهای ﻋﻀﻼﻧﯽ ﻧﯿﺰ در آﻧﺎن ﻣﺨﺘﻞ اﺳﺖ [
19].
از دﻻیﻞ اﺣﺘﻤﺎﻟﯽ اﻓﺰایﺶ ﻗﺪرت اﻧﺪام ﺗﺤﺘﺎﻧﯽ را ﻣﯽﺗﻮان در ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﻮدن ﻓﻌﺎﻟﯿﺖهایی ﮐﻪ ﺑﺎ ﭘﺎ اﻧﺠﺎم ﻣﯽﺷﺪ و درﮔﯿﺮ ﺑﻮدن ﺣﺠﻢ ﻋﻀﻼت درﺷﺖ و بزرگتر در ﭘﺎیﯿﻦﺗﻨﻪ داﻧﺴﺖ. همچنین، ازﺟﻤﻠﻪ دﻻیﻞ ﻓﯿﺰیﻮﻟﻮژیﮑﯽ ﺑﺮای ﺑﻬﺒﻮد ﻗﺪرت ﻣﯽﺗﻮان ﺑﻪ ﺗﻐﯿﯿﺮات ﻋﺼﺒﯽ اﺷﺎره ﮐﺮد ﮐﻪ ﺑﻪ ﮐﺎرﮐﺮد ﻣﺆﺛﺮ ﻋﻀﻠﻪ، اﻓﺰایﺶ فعالسازی ﻋﺼﺒﯽ، اﻓﺰایﺶ همزﻣﺎﻧﯽ اﻧﻘﺒﺎض ﻧﻮرونهای ﺣﺮﮐﺘﯽ و ﮐﺎهش ﻋﻤﻞ ﻣﻬﺎری اﻧﺪامهای وﺗﺮی ﮔﻠﮋی ﻣﻨﺠﺮ ﻣﯽﺷﻮد.
اﻧﺪام وﺗﺮی ﮔﻠﮋی ﺑﻪ ﻧﯿﺮوی ﻓﻌﺎل ﻋﻀﻠﻪ نسبت به ﮐﺸﺶ ﻏﯿﺮﻓﻌﺎل ﺣﺴﺎسﺗﺮ هستند. هنگاﻣﯽ ﮐﻪ ﻋﻀﻠﻪای ﻓﻌﺎل ﻣﯽﺷﻮد و ﺷﺮوع ﺑﻪ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻧﯿﺮو ﻣﯽﮐﻨﺪ، اﻧﺪام وﺗﺮی ﮔﻠﮋی ﻣﯿﺰان ﺗﺤﺮیﮏ ﺧﻮد را ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ اﻧﺪازه اﻧﻘﺒﺎض زیاد ﻣﯽﮐﻨﺪ، ایﻦ اﻃﻼﻋﺎت ﺑﻪ ﻃﻨﺎب ﻧﺨﺎﻋﯽ ارﺳﺎل ﻣﯽﺷﻮد، ﺟﺎیﯽ ﮐﻪ از ﻃﺮیﻖ ﺗﻤﺎس ﺑﺎ ﻧﻮرونهای راﺑﻂ، ﻧﻮرونهای ﺣﺮﮐﺘﯽ ﻋﻀﻠﻪ ﻓﻌﺎل و ﻋﻀﻼت همکارش را ﻣﻬﺎر کرده و ﻋﻀﻠﻪ ﻣﺨﺎﻟﻔﺶ را ﺗﺤﺮیﮏ ﻣﯽﮐﻨﺪ [
20].
الماگوب و همکاران اعـلام کردنـد کـه تمرینـات ورزشـی ترکیبـی شـاخصهـای قـدرت و استقامت عضلانی را به طور معناداری افزایش میدهد. به نظر میرسـد از طریق برنامههای آموزشی رشتههای ورزشی نیز تغییرات مثبتی در آمـادگی جسـمانی دانـشآمـوز کمتوان ذهنی مشاهده شود. برای مثال، این افراد میتوانند قدرت عضلانی خود را از طریق شـرکت در برنامههای تمرینات بسکتبال بهبود بخشند [
21].
بلوکوویست و همکاران، تأثیر تمرینات بسکتبال را روی قدرت عضلانی کمتوان ذهنی بررسی کردند و ادعا کردند که تمرینات منظم بسکتبال سطح قدرت عضلانی افراد کمتوان ذهنی را بهبود میبخشد.
شیلدز و همکاران اثر تمرینات مقاومتی پیشرونده را بر قدرت عضلانی اندام تحتانی کودکان سندرم داون بررسی کردند. آنها اظهار داشتند که تمرینات مقاومتی پیشرونده مناسب و ایمن هستند و اثر معناداری بر بهبود قدرت اندام تحتانی کودکان درگیر با سندرم داون دارد [
20].
ذوالقدر و همکاران، تأثیر هشت هفته تمرینات منتخب تعادلی اصلاحی بر عملکرد حرکتی دانشآموزان کمتوان ذهنی مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی بررسی کردند. آنان دریافتند که تمرینات منتخب تعادلی بر شاخصهای آمادگی جسمانی، ازجمله قدرت اندام تحتانی کودکان کمتوان ذهنی اثر معنادار دارد [
13].
اووید و همکاران، تأثیر تمرینات هوازی، قدرتی و تعادلی را بر افراد کمتوان ذهنی بزرگسال بررسی کردند. نتایج مطالعه آنان نشان داد که ظرفیت قلبی عروقی، قدرت اندام تحتانی و فوقانی درگروه آزمایش نسبت به گروه کنترل اثر معنادار داشت [
10].
در مطالعهای دیگر، اسرافیلزاده و همکاران، اثر هشت هفته تمرینات پیلاتس بر برخی شاخصهای آمادگی جسمانی و عملکرد حرکتی برخی دانشآموزان دختر کمتوان ذهنی را بررسی کردند. نتایج نشان داد که تمرینات پیلاتس بر شاخصهای آمادگی جسمانی، ازجمله قدرت و استقامت عضلانی نسبت به گروه کنترل تأثیر معناداری داشت [
22].
در همین راستا، کارملین و همکاران، این سؤال را که آیا فعالیت بدنی تأثیری بر سلامت و آمادگی جسمانی کمتوانان دهنی افراد بزرگسال دارد؟ بررسی کردند. نتایج نشان داد میان قدرت عضلانی، شاخصهای سلامت و تمرینات بدنی بین دو گروه تفاوت معناداری وجود داشت. نتیجه کلی مطالعه نشان داد که انجام فعالیت بدنی عملکرد حرکتی در بزرگسالان کمتوان ذهنی را بهبود می بخشد [
23].
کوبیلای و همکاران، اثر تمرینات تعادلی و وضعیتی را بر سطح عملکرد حرکتی کودکان کمتوان ذهنی بررسی کردند. نتایج نشان داد که تمرینات تعادلی اثر معناداری بر قدرت عضلانی و تعادل عملکردی کودکان کمتوان ذهنی دارد [
24]. به طور کلی فعالیت بدنی از طریق تغییر عوامل اسکلتی عضلانی مؤثر بر حرکت، دامنه حرکتی مفاصل و بهبود پارامترهای درگیر در عملکرد حرکتی و بهکارگیری کنترل راستا بدن و تسهیل در یادگیری حرکتی، باعث بهبود عملکرد جسمانی و حرکتی میشود.
نتایج حاکی از آن است که تمرینات و حرکات ورزشی ترکیبی با تأکید بر چندین پارامتر درگیر در عملکرد حرکتی و جسمانی میتواند در بهبود این عملکرد مؤثرتر از فعالیتهای باشد که تنها روی یک پارامتر برای تقویت آن تمرکز دارند.
ﻃﺒﻖ ﻧﺘﺎﻳﺞ بهدﺳﺖآﻣﺪه ﺑﺮ اﺳﺎس ﭘﻴﺶآزﻣﻮن و ﭘﺲآزﻣﻮن ﻣﺸﺨﺺ ﺷﺪ ﻛﻪ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﺑﺪنی ﺑﺮ ﺑﻬﺒﻮد ﺳﺮﻋﺖ ﺣﺮﻛﺖ ﻛﻮدﻛﺎن ﻛﻢ ﺗﻮان ذهنی ﺧﻔﻴﻒ اﺳﺖ، ﺗﺄﺛﻴﺮ ﻣﻌﻨﺎداری داﺷﺘﻪ است. در واﻗﻊ، میﺗﻮان ﻧﺘﻴﺠﻪ ﮔﺮﻓﺖ ﻛﻪ ﺳﺮﻋﺖ در ﮔﺮوه آزمایش ﻛﻪ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﺑﺪنی اﻧﺠﺎم دادهاﻧﺪ، در ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ با گروه کنترل ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ ﺑﻴﺸﺘﺮی داﺷﺘﻪ اﺳﺖ و با نتایج بارمنز و همکاران، دامیان و همکاران و محمد سراچ همخوانی دارد [
25, 26].
ﻣﺎهیت ﺣﺮﻛﺎت ﺳﺮعتی ﺑﻪ ﭼﺮﺧﻪ ﻛﺸﺶ ﻛﻮﺗﺎه ﺷﺪن واﺑﺴﺘﻪ اﺳﺖ. اﻳﻦ ﭼﺮﺧﻪ، ﺗﺮﻛﻴﺐ ﻋﻤﻞ ﺑﺮونﮔﺮدان و درونﮔﺮدان درواقع، ﭼﺮﺧﻪ ﻛﺸﺶ ﻛﻮﺗﺎه ﺷﺪن ﺑﺮای ﺗﻮﻟﻴﺪ ﺣﺪاﻛﺜﺮ ﻧﻴﺮو اﺳﺖ ﻛﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﺗﺒﺪﻳﻞ ﺷﺪن ﻋﻤﻞ ﺑﺮونﮔﺮدان ﺑﻪ درونﮔﺮدان ﺑﺮای ﺗﻮﻟﻴﺪ ﻧﻴﺮوی ﺣﺪاکثر مهم اﺳﺖ. ﺳﺮﻋﺖ ﻛﻮﺗﺎه ﺷﺪن ﻋﻀﻠﻪ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻋﻮاملی ﭼﻮن ﺑﺮانگیختگی و اﻧﻘﺒﺎضﭘﺬﻳﺮی دﺳﺘﮕﺎه عصبی ﻋﻀﻼنی، ﺗﻌﺪاد ﺳﺎرﻛﻮﻣﺮهای فعال در اﻣﺘﺪاد ﺗﺎر ﻋﻀﻼنی، ترکیب واحد حرکتی (درصد ﺗﺎرهای ﺗﻨﺪ اﻧﻘﺒﺎض و ﻛﻨﺪ انقباض) و حداکثر ﺳﺮﻋﺖ ﺗﺎرهای ﻋﻀﻼنی در راﺑﻄﻪ ﺑﺎ ﺳﺮﻋﺖ ﭼﺮﺧﻪ ﭘﻞ ﻋﺮضی و فعالیت آنزیم ATPase، ﻣﻬﻢ تعیین میشود.
ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻳﺎﻓﺘﻪهای اﻳﻦ ﺗﺤﻘﻴﻖ ﻛﻪ ﺣﺎکی از ﺑﻬﺒﻮد ﺳﺮﻋﺖ در ﻛﻮدﻛﺎن ﻛﻢﺗﻮان ذهنی اﺳﺖ میﺗﻮان ﻧﺘﻴﺠﻪ ﮔﺮﻓﺖ ﻛﻪ اﺣﺘﻤﺎلاً ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺗﻤﺮینی ﺑﺎﻋﺚ ﺑﻬﺒﻮد ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮ ﺑﺮ ﺳﺮﻋﺖ ﻛﻮﺗﺎه ﺷﺪن ﻋﻀﻠﻪ و در ﻧﺘﻴﺠﻪ ﭼﺮﺧﻪ ﻛﺸﺶ ﻛﻮﺗﺎه ﺷﺪن ﺷﺪه اﺳﺖ ﻛﻪ ﺳﺒﺐ بهبود ﺳﺮﻋﺖ ﺣﺮﻛﺖ در اﻳﻦ اﻓﺮاد شده اﺳت [
27].
نتیجهگیری نهایی
به طور خلاصه و با توجه به یافتههای مطالعه حاضر میتوان نتیجه گرفت که تمرینات ترکیبی قدرتی و حس عمقی بر تعادل ایستا، تعادل پویا، سرعت راه رفتن و قدرت اندام تحتانی کودکان کمتوان ذهنی اثر معنادار دارد؛ بنابراین به طور کلی میتوان نتیجهگیری کرد که این نوع تمرینات منجر به بهبود عوامل آمادگی جسمانی کودکان کمتوان ذهنی میشود.
از محدودیتهای مطالعه حاضر میتوان به تعداد کم آزمودنیها، عدم توانایی کنترل فعالیت ورزشی در زمان خارج از تمرینات ورزشی و همچنین مدت زمان کوتاه طول دوره تحقیق حاضر اشاره کرد. با توجه به اینکه تمرینات مختلف ورزشی اثرات متفاوتی بر عوامل آمادگی جسمانی کودکان کمتوان ذهنی دارند، پیشنهاد میشود که در مطالعات بعدی اثرات تمرینات ترکیبی قدرتی و حس عمقی بر میزان بهبودی حس عمقی مچ پا و زانو، قدرت و استقامت عضلات تنه بررسی شود.
همچنین با توجه به اینکه طول دوره تحقیق میتواند عوامل آمادگی جسمانی را تحت تأثیر قرار دهد، پیشنهاد میشود در مطالعات آتی به بررسی تمرینات ورزشی با زمان بالاتر از هشت هفته در کودکان کمتوان ذهنی پرداخته شود.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
اصول اخلاقی تماماً در این مقاله رعایت شده است. شرکتکنندگان اجازه داشتند هر زمان که مایل بودند از پژوهش خارج شوند. همچنین همه شرکتکنندگان در جریان روند پژوهش بودند. اطلاعات آنها محرمانه نگه داشته شد.
حامی مالی
این مقاله از پایاننامه کارشناسی ارشد محمدجواد عظیمیزاده تحت عنوان «اثر تمرینات ترکیبی قدرتی و حس عمقی بر تعادل و سرعت راه رفتن کودکان کمتوان ذهنی»، در گروه آسیبشناسی ورزشی و حرکات اصلاحی دانشگاه گیلان استخراج شده است.
مشارکت نویسندگان
همه نویسندگان به طور یکسان در این نگارش مقاله مشارکت داشتهاند.
تعارض منافع
طبق نظر نویسندگان، این پژوهش تعارض منافع ندارد.
Refrences
1.
Taghian H, Ghasemi GA, Sadeghi M. [Effect of combined exercises (strength and balance) on balance and aggression in 7-14 year-old educabe intelectual disability boys (Persian)]. Sci J Rehabil Med. 2017; 6(3):174-81. [DOI:10.22037/JRM.2017.1100363]
2.
Afrooz GA. [Introduction to psychology and education of mentally retarded children (Persian)]. Tehran: University of Tehran Press; 1986. http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/1846755
3.
Haveman M, Heller T, Lee L, Maaskant M, Shooshtari S, Strydom A. Major health risks in aging persons with intellectual disabilities: An overview of recent studies. J Policy Pract Intellect Disabil. 2010; 7(1):59-69. [DOI:10.1111/j.1741-1130.2010.00248.x]
4.
Walsh D, Belton S, Meegan S, Bowers K, Corby D, Staines A, et al. A comparison of physical activity, physical fitness levels, BMI and blood pressure of adults with intellectual disability, who do and do not take part in Special Olympics Ireland programmes: Results from the SOPHIE study. J Intellect Disabil. 2018; 22(2):154-70. [DOI:10.1177/1744629516688773] [PMID]
5.
Pitchford EA, Dixon-Ibarra A, Hauck JL. Physical activity research in intellectual disability: A scoping review using the behavioral epidemiological framework. Am J Intellect Dev Disabil. 2018; 123(2):140-63. [DOI:10.1352/1944-7558-123.2.140] [PMID]
6.
Rostami R, Rezaie M, Jabari S. [The effectiveness of social-comparative feedback on the performance of power generation task in educable mentally retard girls (Persian)]. Psychol Except Individ. 2015; 5(18):123-39. [DOI:10.22054/JPE.2015.1548]
7.
Zare S, Rahnama N, Movahedi AR. [The effect of balance exercises on static and dynamic balance of the mentally retarded female students (Persian)]. J Exerc Sci Med. 2017; 8(2):143-58. [DOI:10.22059/JSMED.2017.62303]
8.
Roshandel Hesari A, Daneshi Nejad MH, Jafari M. [Effect of perceptual-motor training on static balance in mentally retarded children (Persian)]. Paramed Sci Mil Health. 2017; 12(1):12-7. http://jps.ajaums.ac.ir/article-1-104-en.html
9.
Alikhani R, Shahrjerdi Sh, Golpaigany M, Kazemi M. The effect of a six-week plyometric training on dynamic balance and knee proprioception in female badminton players. J Can Chiropr Assoc. 2019; 63(3):144-53. [PMID] [PMCID]
10.
Oviedo GR, Guerra-Balic M, Baynard T, Javierre C. Effects of aerobic, resistance and balance training in adults with intellectual disabilities. Res Dev Disabil. 2014; 35(11):2624-34. [DOI:10.1016/j.ridd.2014.06.025] [PMID]
11.
Dehghani M, Gunay M. The effect of balance training on static and dynamic balance in children with intellectual disability. J Appl Environ Biol Sci. 2015; 5(9):127-31. https://www.researchgate.net/profile/Mahrokh-Dehghani/publication/343059419
12.
Lee K, Lee M, Song C. Balance training improves postural balance, gait, and functional strength in adolescents with intellectual disabilities: Single-blinded, randomized clinical trial. Disabil Health J. 2016; 9(3):416-22. [DOI:10.1016/j.dhjo.2016.01.010] [PMID]
13.
Zolghadr H, Sedaghati P, Daneshmandi H. The effect of selected balance/corrective exercises on the balance performance of mentally-retarded students with developmental coordination disorder. Phys Treat. 2019; 9(1):23-30. [DOI:10.32598/PTJ.9.1.23]
14.
Bahiraei S, Daneshmandi H, Norasteh A, Sokhangoei Y. [The study of biomechanical gait characteristics in intellectual disabilities: A systematic review (Persian)]. J Health Promot Manage. 2019; 8(1):1-11. http://jhpm.ir/article-1-974-en.html
15.
Hoseini SA, Zar A, Khodadoust M, Hejazi E. [The effect of eight weeks posture and balance trainings on physical fitness factors of mental retardation children (Persian)]. Iran J Pediatr Nurs. 2017; 3(3):26-31. [DOI:10.21859/jpen-03035]
16.
Daneshmandi H, Alizadeh MH, Gharakhanlo R. [Corrective exercises (diagnosis and prescription of exercises) (Persian)]. Tehran: SAMT; 2013. http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/3311312
17.
Oseloka IA, Bello BM, Oliver HW, Emmanuel UU, Abraham MS. Association of handgrip strength with body mass index among Nigerian students. J Pharm Biol Sci. 2014; 9(1):1-7. [DOI:10.9790/3008-09160107]
18.
Elmahgoub SM, Lambers S, Stegen S, Van Laethem C, Cambier D, Calders P. The influence of combined exercise training on indices of obesity, physical fitness and lipid profile in overweight and obese adolescents with mental retardation. Eur J Pediatr. 2009; 168(11):1327-33. [DOI:10.1007/s00431-009-0930-3] [PMID]
19.
Blomqvist S, Olsson J, Wallin L, Wester A, Rehn B. Adolescents with intellectual disability have reduced postural balance and muscle performance in trunk and lower limbs compared to peers without intellectual disability. Res Dev Disabil. 2013; 34(1):198-206. [DOI:10.1016/j.ridd.2012.07.008] [PMID]
20.
Shields N, Taylor NF. A student-led progressive resistance training program increases lower limb muscle strength in adolescents with Down syndrome: A randomised controlled trial. J Physiother. 2010; 56(3):187-93. [DOI:10.1016/S1836-9553(10)70024-2] [PMID]
21.
Calders P, Elmahgoub S, de Mettelinge TR, Vandenbroeck Ch, Dewandele I, Rombaut L, et al. Effect of combined exercise training on physical and metabolic fitness in adults with intellectual disability: A controlled trial. Clin Rehabil. 2011; 25(12):1097-108. [DOI:10.1177/0269215511407221] [PMID]
22.
Giagazoglou P, Kokaridas D, Sidiropoulou M, Patsiaouras A, Karra C, Neofotistou K. Effects of a trampoline exercise intervention on motor performance and balance ability of children with intellectual disabilities. Res Dev Disabil. 2013; 34(9):2701-7. [DOI:10.1016/j.ridd.2013.05.034] [PMID]
23.
Salehzadeh K, Esrafilzadeh S. [Effects of an eight-week pilates exercise program on some physical fitness factors and kinetic performance in girl students with intellectual disability (Persian)]. J Res Rehabil Sci. 2016; 12(5):259-66. http://jrrs.mui.ac.ir/index.php/jrrs/article/view/2747
24.
Kubilay NS, Yildirim Y, Kara B, Harutoglu Akdur H. Effect of balance training and posture exercises on functional level in mental retardation. Fizyoterapi Rehabilitasyon. 2011; 22(2):55-64. https://dergipark.org.tr/en/download/article-file/138090
25.
Damian M, Gevat C, Stanculescu G, Larion A. Improvement of motor performance of students with mentally retardation. Selçuk Univ J Phys Educ Sport Sci. 2010; 12(1):23-8. https://arastirmax.com/tr/system/files/dergiler/20631/makaleler/12/1/arastirmax-improvement-motor-performance-students-mentally-retardation.pdf
26.
Serag SMM. Effects of inclusion in a recreational sports program on improving some basic motor skills and health behavior for mentally retarded (able to learn) and normal children. World J Sport Sci. 2010; 3(S):605-16. https://idosi.org/wjss/3(S)10/71.pdf
27.
Yildirim NÜ, Erbahçeci F, Ergun N, Pitetti KH, Beets MW. The effect of physical fitness training on reaction time in youth with intellectual disabilities. Percept Mot Skills. 2010; 111(1):178-86. [DOI:10.2466/06.10.11.13.15.25.PMS.111.4.178-186] [PMID]