مقدمه
خار پاشنه یک زائده استخوانی کوچک و نوکتیز است که در قسمت زیرین پاشنه پا، نزدیک محل اتصال رباطها و فاشیای کف پا (فاشیای پلانتار) به استخوان پاشنه (کالکانئوس) تشکیل میشود. این مشکل معمولاً در اثر فشار بیشازحد، التهاب یا کشیدگی مکرر فاشیای کف پا ایجاد میشود (1). شکایت شایعی که در بین مراجعهکنندگان به درمانگاههای ارتوپدی وجود دارد، درد سطح تحتانی پاشنه میباشد که این درد حداقل در ده درصد جمعیت عمومی مشاهده میگردد. این درد یک سندرم کلینیکی است که در بیماران ۸۰-۸ ساله گزارش شده است و بیشتر در افراد میانسال نیز مشاهده میشود (2). شیوع این درد در افرادی که وزن بالاتری دارند یا محدودیت دورسیفلکشن مچ پا دارند و در طول روز زمان بیشتری در حالت ایستاده هستند، بالاتر است (3, 4). خارهای پاشنه اغلب نشانهای ندارند، اما میتوانند با درد نامتناوب یا مزمن مرتبط باشند، بهطورکلی، علت درد خود خار پاشنه نیست، بلکه آسیب بافت نرم مرتبط با آن است. بسیاری از افراد درد خار پاشنه و فاشیای پلانتار را مانند یک چاقو یا سوزن که در هنگام بر زمین گذاشتن پا برای ایستادن در صبح به کف پا چسبیده، توضیح میدهند، دردی که بعداً به یک درد خفیف تبدیل میشود. بیماران اغلب از درد شدید ایستادن پس از نشستن برای یک دوره طولانیمدت شکایت دارند. نادیده گرفتن خار پاشنه پا و اهمال در درمان آن درد مزمن پاشنه را به دنبال خواهد داشت که انجام فعالیتهای معمول روزانه را مختل خواهد ساخت (5).
خار پاشنه مستقیماً توسط فشار عضلات و رباطها در طولانیمدت ایجاد میشود (6). این بیماری با گذشت زمان توسعهیافته و بیشتر خواهد شد. در طول زمان ایجاد میشود و هیچگاه بهصورت ناگهانی پس از انجام یک تمرین، شاهد بیرونزدگی خار پاشنه نخواهید بود. ممکن است که در محل درد، در رادیوگرافی، یک زائده استخوانی دیده شود که هیچ ارتباطی بین شدت درد و اندازه این زائده وجود ندارد و حتی برداشتن این زائده نیز ممکن است نقشی در درمان خار پاشنه نداشته باشد. پیادهروی سریع یا دویدن، بهویژه روی سطوح سخت، کفشهایی با اندازه نامناسب یا بد بهویژه زمانی که دارای حمایت مناسب قوس پا نیستند، اضافهوزن بیشازحد و چاقی سبب ایجاد فشار بیشازحد روی استخوان پاشنه، رباطها و اعصاب نزدیکی پاشنه میشوند، سایر ریسک فاکتورهای مرتبط با این عارضه عبارتاند از: افزایش سن که سبب کاهش انعطافپذیری پلانتار فاشیا و پد چربی محافظ پاشنه میگردد، دیابت، ایستادن بیشتر بر روی یک پا، انجام دورههای کوتاه فعالیت بدنی مکرر و داشتن کف پای صاف و یا قوس بیشازحد پا (7).
راه رفتن روی سطوح ناهموار فشار زیادی به کف پا وارد میکند مشکلات ناشی از خار پاشنه را افزایش میدهند. خار پاشنه میتواند وضعیت طبیعی بدن حین راه رفتن را تغییر دهد و در درازمدت عوارضی همچون کمردرد و زانودرد را به همراه داشته باشد. این بیماری در صورت مزمن شدن ممکن است موجب رسوب کلسیم در محل اتصال فاشیا شده که خود میتواند وضعیت بیماری را تشدید کند (5). این عارضهها در ورزشکاران حرفهای، افراد دارای اضافهوزن و افرادی که از کفشهای نامناسب استفاده میکنند دیده میشوند. در این بیماران، سابقه ضربه وجود ندارد و درد بهصورت مشخص هنگام برخاستن از خواب خود را نشان میدهد و با چند قدم راه رفتن کاهش پیدا میکند. ولی با فعالیت زیاد بهویژه پس از انجام کارهای روزانه شدت درد افزایش و هنگام معاینه در قسمت قدامی میانی سطح تحتانی پاشنه، تندرنس وجود خواهد داشت (7).
هنگام فعالیت زیاد این درد در افراد مبتلا به خار پاشنه تشدید میگردد و بر پارامترهای کینماتیکی همچون زوایای فلکشن زانو هنگام حمل بار، دورسیفلکشن مچ پا هنگام حمل بار، پلانتار فلکشن مچ پا تأثیر میگذارد (4). بااینوجود تأثیر این عارضه بر پارامترهای فضایی-مکانی و زمانی راه رفتن کمتر مورد بررسی قرار گرفته است.
به دلیل آنکه عارضههای اسکلتی-عضلانی پا میتواند عملکردهای اندام تحتانی را مختل کرده (8) و در ادامه باعث تغییرات مختلفی در پارامترهای بیومکانیکی افراد گردد (9)، لذا بررسی تغییرات کینماتیکی(پارامترهای فضایی-مکانی و زمانی) این قبیل عارضههای اسکلتی-عضلانی پا بهمنظور کمک به اهداف درمانی باهدف بهبودی و ارتقاء عملکرد از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
روش شناسی
در این مطالعه علی- مقایسهای جامعه آماری تحقیق را بیماران مبتلا به خار پاشنه و همتایان سالم تشکیل میدادند. 30 آزمودنی بهصورت در دسترس بهعنوان نمونههای پژوهش انتخاب شدند. حجم نمونه با استفاده از نرمافزار جی پاور با توان آماری 8/0، اندازه اثر 85/0 و سطح آلفا 05/0، تعداد 15 نفر برای هر گروه برآورد گردید (10). شرکتکنندگان بهصورت در دسترس از بین مراجعین به کلینک ها و مراکز درمانی که شرایط ورود به مطالعه را دارا و حاضر به شرکت در مطالعه بودند (پر کردن رضایتنامه) انتخاب شدند. معیارهای ورود به این مطالعه شامل: مردان، دامنه سنی 30 تا 49 سال، پاشنه دردناک به همراه خار پاشنه که توسط پزشک ارتوپد و با استفاده از عکس رادیوگرافی از نمای کناری پاشنه تأیید شده باشد، داشتن حداقل نمره 3 درد از مقیاس عددی - بصری به مدت حداقل یک هفته بود. و معیارهای خروج از مطالعه عبارتاند از: وﺟـﻮد بیماریهای اﺳـﺘﺨﻮاﻧﯽ ﻫﻤﭽﻮن آرﺗﺮیﺪ روﻣﺎﺗﻮﺋﯿﺪ، اﺳﺘﺌﻮآرﺗﺮیﺖ در اﺳﺘﺨﻮانﻫـﺎی ﮐـﻒ ﭘـﺎ، نداشتن تعادل، سابقه بیماری و یا مشکل در دستگاه عصبی مرکزی، دیﺎﺑﺖ و ﺿﻌﻒ ﻋﻀﻼﻧﯽ و ﻋﺪم ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﯽ ﻋﺼﺐ و ﻋﻀـﻠﻪ در ﻧﺎحیه اﻧﺪام ﺗﺤﺘﺎﻧﯽ، اضافهوزن، ﺑﺪﺷﮑﻠﯽ اﺳﺘﺨﻮاﻧﯽ و ﻣﺸﮑﻼت عروقی در اندام تحتانی.
در این پژوهش پای مبتلا به خار پاشنه در گروه بیمار و پای همتا در گروه سالم مورد بررسی قرار گرفته است. ﺗﻤﺎم دادههای پارامترهای فضایی-زمانی و مکانی گامبرداری در آزﻣﺎیﺸﮕﺎه آﻧﺎﻟﯿﺰ ﺣﺮﮐﺖ ﻣﺮﮐﺰ فناوریهای توانبخشی اﻧﺠﺎم ﮔﺮﻓﺖ. دوربینهای ﺗﺼﻮیﺮﺑﺮداری و مادونقرمز ایﻦ ﻣﺮﮐﺰ ﻣﺤﺼﻮل ﺷﺮﮐﺖ Vicon سری تی و ﺻﻔﺤﺎت ﻧﯿﺮو ﻣﺤﺼﻮل ﺷﺮﮐﺖ Kistler سوئیس میباشند. ﺗﺠﻬﯿﺰات ایﻦ آزﻣﺎیﺸﮕﺎه ﺷﺎﻣﻞ ﺷﺶ ﻋﺪد دورﺑﯿﻦ مادونقرمز ﺟﻬﺖ ﺿﺒﻂ ﻣﺴﯿﺮ ﻣﺎرﮐﺮﻫﺎ هنگام راه رفتن با فرکانس نمونهبرداری 100 هرتز، دو ﻋﺪد صفحه ﻧﯿﺮو ﺑﻪ اﺑﻌﺎد 50×30 و 60×50 اﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻤﺎﻣﯽ دوربینها و ﺻﻔﺤﺎت ﻧﯿﺮو ﺑﺎ یﮑﺪیﮕﺮ سینک ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ ﻧﺼﺐ دورﺑﯿﻦﻫﺎ ﺑﻪ ﻧﺤﻮی اﺳﺖ ﮐﻪ بهصورت ﮐﺎﻣﻞ ﻣﺴﯿﺮ ﺣﺮﮐﺖ را ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﻗﺮار میدهند. پس از کالیبراسیون دوربینها و نصب مارکرها از هر آزمودنی 5 تریال گرفته شد. در هر یک از متغیرهای مورد نظر، میانگین 5 بار تکرار برای محاسبات آماری در نظر گرفته شد. جهت بررسی نرمال بودن دادهها از آزمون شاپیروویلک و تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از آزمون آﻣﺎری t ﻣﺴﺘقل در نرمافزار SPSS صورت گرفت (05/0≥ p).
نتایج
نتایج آزمون شاپیروویلک نشان داد که توزیع اکثر پارامترها نرمال بود. هیچ تفاوت معنیداری در قد، وزن و سن دو گروه مبتلا به خار پاشنه با گروه کنترل سالم مشاهده نگردید (05/0≤P) (جدول 1).

نتایج حاصل از مقایسه آهنگ گامبرداری بین افراد سالم و مبتلا به خار پاشنه حاکی از آن بود که اختلاف بین گروهی معنیداری در متغیر کادنس گروه سالم با افراد مبتلا به خار پاشنه حین راه رفتن وجود دارد (000/0=P) و مقایسه میانگینها مؤید آن است که افراد مبتلا به خار پاشنه از 65/14 درصد آهنگ گامبرداری پایینتری برخوردارند (جدول 2). از طرفی نتایج حاصل از مقایسه درصد حمایت دوگانه بین افراد سالم و مبتلا به خار پاشنه حاکی از آن بود که اختلاف بین گروهی معنیداری بین درصد حمایت دوگانه گروه سالم با افراد مبتلا به خار پاشنه حین راه رفتن وجود دارد (044/0=P) و مقایسه میانگینها مؤید آن است که افراد مبتلا به خار پاشنه از 74/8 درصد حمایت دوگانه بالاتری برخوردارند (جدول 2).

نتایج حاصل از مقایسه زمان قدم بین افراد سالم و مبتلا به خار پاشنه حاکی از آن بود که اختلاف بین گروهی معنیداری بین زمان قدم گروه سالم با افراد مبتلا به خار پاشنه حین راه رفتن وجود دارد (000/0=P) و مقایسه میانگینها مؤید آن است که افراد مبتلا به خار پاشنه از 20 درصد زمان قدم بالاتری برخوردارند (جدول 2).
نتایج حاصل از مقایسه زمان گام بین افراد سالم و مبتلا به خار پاشنه حاکی از آن بود که اختلاف بین گروهی معنیداری بین زمان گام گروه سالم با افراد مبتلا به خار پاشنه حین راه رفتن وجود دارد (000/0=P) و مقایسه میانگینها مؤید آن است که افراد مبتلا به خار پاشنه از 42/18 درصد زمان گام بالاتری برخوردارند (جدول 2).
از طرفی نتایج حاصل از مقایسه سرعت راه رفتن بین افراد سالم و مبتلا به خار پاشنه حاکی از آن بود که اختلاف بین گروهی معنیداری بین سرعت راه رفتن گروه سالم با افراد مبتلا به خار پاشنه حین راه رفتن وجود دارد (000/0=P) و مقایسه میانگینها مؤید آن است که افراد مبتلا به خار پاشنه از 24/17 درصد سرعت راه رفتن پایینتری برخوردار میباشند (جدول 2). نتایج حاصل از مقایسه میزان درد ادراکی بصری بین افراد سالم و مبتلا به خار پاشنه حاکی از آن بود که اختلاف بین گروهی معنیداری بین میزان درد ادراکی بصری گروه سالم با افراد مبتلا به خار پاشنه حین راه رفتن وجود دارد (000/0=P) و مقایسه میانگینها مؤید آن است که افراد مبتلا به خار پاشنه از میزان درد ادراکی بصری بالاتری برخوردار میباشند (جدول 2).
بحث
ﻧﺘﺎیﺞ ایﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻧﺸﺎن داد که افراد مبتلا به خار پاشنه از آهنگ گامبرداری پایینتری نسبت به گروه سالم برخوردار میباشند. کاهش آهنگ گامبرداری (کادنس) مشاهده شده در افراد مبتلا به خار پاشنه میتواند به عوامل مختلفی نسبت داده شود: یکی از دلایل اصلی کاهش آهنگ گامبرداری احتمالاً اجتناب از درد است. افراد مبتلا به افراد مبتلا به خار پاشنه هنگام راه رفتن و فعالیتهای مختلف درد پاشنه را تجربه میکنند (11). لذا بهمنظور کاهش درد و ناراحتی این افراد تمایل دارند که: آرامتر راه بروند، گامهای کوتاهتری بردارند و زمان کمتری روی پای مبتلا سپری کنند. این تطابقهای پاتومکانیکی بهطور طبیعی منجر به کاهش آهنگ گامبرداری میشوند، زیرا این بیماران با اتخاذ این مکانیسمها تلاش میکنند ناحیه دردناک را محافظت کنند (11, 12). بنابراین این الگوی گامبرداری پرهیز از درد با هدف اجتناب از درد معمولاً به گامهای آهستهتر و محتاطانهتر منجر میشود. کاهش دامنه دورسیفلکشن مچ پا در فاز جلوبرنده گیت منجر به گامهای کوتاهتر و کادنس کمتر منجر میگردد (12) و این تغییر کینماتیکی یکی از دلایل احتمالی دیگر در کاهش آهنگ گامبرداری (کادنس) میباشد.
ﻧﺘﺎیﺞ ایﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻧﺸﺎن داد که افراد مبتلا به خار پاشنه از زمان حمایت دوگانه بالاتری نسبت به گروه سالم برخوردار میباشند. از علل افزایش زمان حمایت دوگانه در افراد مبتلا به خار پاشنه میتوان به مکانیسمهای جبرانی در راه رفتن اشاره کرد. افراد مبتلا به خار پاشنه در هنگام تحمل وزن بهویژه هنگام راه رفتن، درد پاشنه را تجربه میکنند. لذا بهمنظور کاهش این درد آنها تمایل دارند: زمان کمتری روی پای آسیبدیده بمانند و وزن خود را بهطور یکنواختتر بین هر دو پا توزیع کنند؛ و این امر منجر به افزایش زمانی که هر دو پا با زمین تماس دارد (فاز حمایت دوگانه) میگردد (12). یکی از مکانیسمهای جبرانی توجیهکننده افزایش زمان فاز حمایت دوگانه در افراد مبتلا به خار پاشنه انطباق تغییریافته توزیع فشار پا در این افراد است، این بیماران ممکن است وزن خود را از ناحیه دردناک پاشنه منحرف کنند که منجر به تغییراتی در زمانی میشود که هر دو پا بر روی زمین قرار دارد گردد (13). از دیدگاه پاتومکانیک گیت دلایل افزایش زمان حمایت دوگانه را میتوان به عوامل مختلفی از قبیل سفتی در تاندون آشیل و عضلات ساق پا که میتواند دامنه حرکت مچ پا را محدود کرده و زمان لازم برای انتقال از ضربه پاشنه به جدا شدن از انگشتان را طولانی کند نسبت داد (14). ضعف عضلات داخلی و خارجی پا یکی از دلایل توجیهی دیگر است که منجر به عدم کارایی در مرحله جدا شدن پا از زمین شود و زمان باقی ماندن هر دو پا روی زمین را افزایش دهد (12).
ﻧﺘﺎیﺞ ایﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻧﺸﺎن داد که افراد مبتلا به خار پاشنه از زمان قدم بالاتری نسبت به گروه سالم برخوردار میباشند. در توجیه زمان قدم طولانیتر در افراد مبتلا به خار پاشنه میتوان گفت بیماران مبتلا به خار پاشنه ممکن است یک گامبرداری آنتالژیک که یک الگوی راه رفتن برای جلوگیری از درد است را اتخاذ نمایند. این الگو میتواند شامل صرف زمان کمتر بر روی پای آسیبدیده باشد که منجر به عدم تقارن در زمان قدمبرداری و کاهش سرعت کلی راه رفتن میشود (12).
ﻧﺘﺎیﺞ ایﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻧﺸﺎن داد که افراد مبتلا به خار پاشنه از زمان گام بالاتری نسبت به گروه سالم برخوردار میباشند. درد در ناحیه پاشنه ممکن است باعث شود افراد نحوه تماس اولیه خود با زمین را تغییر دهند و بهجای فرود آمدن با پاشنه که میتواند فاشیای کف پا را تحت کشش قرار دهد، ممکن است روش فرود خود را تغییر دهند. این تغییر میتواند چرخه گامبرداری را کندتر کند (15).
ﻧﺘﺎیﺞ ایﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻧﺸﺎن داد که افراد مبتلا به خار پاشنه از سرعت راه رفتن پایینتری نسبت به گروه سالم برخوردار میباشند. افراد مبتلا به خار پاشنه هنگام فعالیتهای تحمل وزن گامبرداری محتاطانهتر و سرعت کمتر در راه رفتن را اتخاذ میکنند، زیرا افراد سعی میکنند از درد جلوگیری کنند (11). علاوه بر این در افراد مبتلا به خار پاشنه به دلیل کنترل وضعیتی ضعیفتر هنگام راه رفتن، بهمنظور حفظ تعادل سرعت راه رفتن کمتری را اتخاذ مینمایند (11). علاوه بر این در افراد مبتلا به خار پاشنه به دلیل کاهش دامنه حرکتی هنگام راه رفتن انعطافپذیری و دامنه حرکتی پا و مچ محدود میگردد که منجر به راه رفتن آهستهتر و محدودتر میگردد (4).
ﻧﺘﺎیﺞ ایﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻧﺸﺎن داد که افراد مبتلا به خار پاشنه از شدت بصری درد بالاتری نسبت به گروه کنترل سالم برخوردار میباشند. افرادی مبتلا به خار پاشنه اغلب نسبت به افرادی که این عارضه را ندارند، درد بیشتری تجربه میکنند. هر چند خود خار پاشنه ممکن است منبع اصلی درد نباشد ولیکن وجود آن ممکنه با التهاب و تحریک بافت نرم اطراف بهویژه فاشیای پلانتار همراه باشد. این التهاب میتواند سبب ناراحتی شدیدی گردد (16, 17). فشار طولانیمدت بر روی فاشیای پلانتار و عضلات پا پروناسیون بیشازحد یا غیرعادی پا را به همراه خواهد داشت که منجر به افزایش کشش و درد در ناحیه آسیبدیده میگردد. بین اندازه و شکل خار با میزان درد ارتباط معنیداری وجود دارد. خارهای بزرگتر (بیش از 5 میلیمتر) و آنهایی که بهصورت افقی یا قلابی هستند، در مقایسه با خارهای کوچکتر یا عمودی، با درد بیشتری همراه هستند (18).
نتیجه گیری نهایی
مطالعه حاضر نشان داد که خار پاشنه به طور قابل توجهی بر الگوی گامبرداری بیماران تاثیر میگذارد. افراد مبتلا به خار پاشنه برای کاهش درد و ناراحتی، استراتژیهای مختلفی از جمله کاهش سرعت راه رفتن، افزایش زمان حمایت دوگانه، و کاهش آهنگ گامبرداری (کادنس) اتخاذ میکنند. این تغییرات پاتومکانیکی نه تنها نشاندهنده سازگاریهای جبرانی برای محافظت از ناحیه آسیبدیده هستند، بلکه به محدودیتهای بیومکانیکی ناشی از کاهش دامنه حرکتی مچ پا و ضعف عضلات مرتبط نیز مرتبط میباشند.
علاوه بر این، شدت درد بصری بالاتر در بیماران مبتلا به خار پاشنه به عنوان عامل کلیدی در تغییرات الگوی گامبرداری شناسایی شد. این درد، که ناشی از التهاب و تحریک فاشیای پلانتار است، بیماران را به اتخاذ الگوهای گامبرداری محتاطانهتر وادار میکند. یافتههای این تحقیق اهمیت ارزیابی دقیق پارامترهای فضایی-زمانی در بیماران مبتلا به خار پاشنه را برجسته کرده و نشان میدهد که این اطلاعات میتواند در طراحی برنامههای درمانی و توانبخشی هدفمند برای بهبود کیفیت زندگی این بیماران مفید باشد. توصیه میشود مطالعات آینده به بررسی عوامل بیومکانیکی دقیقتر، تاثیر درمانهای مختلف، و ارتباط بین شدت درد و تغییرات گامبرداری بپردازند تا دیدگاه جامعتری در مورد مدیریت این بیماری ارائه شود.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
تمامی اصول اخلاقی در این پژوهش رعایت شده است. همه شرکتکنندگان با رضایت کامل در مطالعه شرکت کردند و به آنها اطمینان داده شد که تمام اطلاعات مربوط به آنها محرمانه باقی خواهد ماند.
حامی مالی
این پژوهش هیچگونه کمک مالی از سازمان های دولتی، خصوصی و غیرانتفاعی دریافت نکرده است.
مشارکت نویسندگان
تمام نویسندگان در طراحی، اجرا و نگارش همه بخش های پژوهش حاضر مشارکت داشته اند.
تعارض
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.