دوره 8، شماره 2 - ( 6-1401 )                   جلد 8 شماره 2 صفحات 184-168 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Bakshian S, Aghdasi M T. Comparison of the Effect and Sustainability of 8 Weeks of Corrective Exercises Based on the ‎NASM Approach and the Sahrman Approach on Forward Head Posture and Neck Pain in Mobile ‎Phone Users in Young Men of Tabriz. J Sport Biomech 2022; 8 (2) :168-184
URL: http://biomechanics.iauh.ac.ir/article-1-292-fa.html
بخشیان شهریار، اقدسی محمد تقی. مقایسه تأثیر و ماندگاری 8 هفته تمرینات اصلاحی مبتنی بر رویکرد ‌NASM‌ و رویکرد سهرمن بر پاسچر ‌سر به جلو و درد گردن کاربران موبایل در مردان جوان شهر تبریز. مجله بیومکانیک ورزشی. 1401; 8 (2) :168-184

URL: http://biomechanics.iauh.ac.ir/article-1-292-fa.html


1- گروه حرکات اصلاحی و آسیب شناسی ورزشی، دانشکده تربیت بدنی، مؤسسه غیر انتفاعی علم و فناوری شمس، تبریز، ایران‌.
2- گروه رفتار حرکتی، دانشکده علوم‌تربیتی و روانشناسی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران‌.
متن کامل [PDF 1847 kb]   (1185 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (2598 مشاهده)
متن کامل:   (2870 مشاهده)
مقدمه 
در رابطه با تأثیراتی که استفاده از ابزار دیجیتالی می‌تواند بر کاربران داشته باشد و با توجّه به میزان فراگیری استفاده از تلفن همراه هوشمند طی یک دهه اخیر، مشکلات فراوانی در ابعاد مختلف افراد استفاده کننده از این ابزار را تهدید می‌کند. استفاده از وسایل دیجیتالی برای حضور در فضای مجازی با در نظر گرفتن مزایا، ویژگی‌ها، ایجاد سهولت، امکانات و کارکردهای خاص این فضا و با توجه به وضعیت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی افراد تأثیرات عمیقی بر ابعاد مختلف زندگی افراد استفاده کننده از این ابزارها و فضا گذاشته است (1). با در نظر گرفتن این نکته که تلفن همراه هوشمند به‌طور فزاینده‌ای تبدیل به جزئی جدا نشدنی از زندگی روزانه هر فرد شده است، می‌توان آن را عاملی مهم در ابتلا به ناهنجاری‌های ستون فقرات از جمله ناحیه گردن دانست (2). بر این اساس می‌توان گفت که استفاده بیش از حد تلفن همراه هوشمند کاربران را در وضعیت نامناسب قرار می‌دهد (3). با توجّه به این عوارض می‌توان این وضعیت رایج در کاربران را یک ریسک فاکتور مهم در ارتباط با ایجاد ناهنجاری‌های ستون فقرات از جمله ایجاد سر به جلو دانست (4). ناهنجاری وضعیتی سربه جلو با عوارضی همچون، کشیدگی رابط طولی قدامی در ناحیه فوقانی گردنی و رباط طولی خلفی در ناحیه تحتانی گردنی و فوقانی سینه‌ای، فشردگی اعصاب تحت جمجمه‌ای، ناپایداری مهره‌های بخش میانی گردن، درد و خستگی و افزایش تنش عضلانی، آسیب دیسک به علت افزایش فلکشن در نواحی تحتانی گردنی و فوقانی سینه‌ای، کاهش ظرفیت حیاتی شش‌ها، محدود شدن دامنه حرکت مفصل بازویی- سینه‌ای و اختلالات مفصل فکی-گیجگاهی می‌شود (5، 6). اختلال در کنترل وضعیت، مشکلات تنفسی، سردردهایی با منشأ گردنی، افزایش فشار روی عروق خونی و کاهش جریان خون مهره‌ای به سمت مغز و ساقه مغز و کاهش ظرفیت تنفسی از دیگر عوارض ناهنجاری سر به جلو می‌باشد (7، 8)؛ بنابراین برای جلوگیری از این عوارض، باید به دنبال اصلاح این پاسچر شایع در کاربران بلندمدت موبایل باشیم.حرکات اصلاحی از متداول‌ترین روش‌های اصلاح انحنای غیرطبیعی ستون فقرات است (9). تمرینات اصلاحی به عنوان یک کوشش شناخته شده معرفی می‌گردد که وضعیت‌های ناهنجار بدنی را از طریق هماهنگ کردن روش‌های عضلانی موافق، مخالف و به وسیله تمرینات قدرتی و کششی تا حدودی بر طرف می‌سازد (10). اگر برنامه تمرینات اصلاحی به شکل صحیح طراحی شده باشد می‌تواند افزایش کارایی و عملکرد عضلات، کاهش احتمال بروز آسیب‌دیدگی و تسریع زمان بهبودی و بازگشت به فعالیت منجر خواهد شد (11). پژوهشگران از رویکردهای تمرینی متفاوتی برای اصلاح ناهنجاری سر به جلو استفاده می‌کنند، از رویکردهای استفاده شده برای اصلاح ناهنجاری سر به جلو می‌تواند اصلاح ناهنجاری سر به جلو بر اساس رویکرد NASM و سهرمن  دانست. تمرینات NASM  شامل 4 مرحله اصلی مهار، طویل شدن، فعال‌سازی و انسجام می‌باشد. نشان داده شده است که اجرای تمرینات NASM، منجر به افزایش طول عضلات کوتاه شده فوقانی عضلات گردن در قسمت پشتی و افزایش قدرت عضلات جلوی گردن در قسمت جلو می‌گردد که با ایجاد تعادل بین گروه‌های عضلانی منجر به اصلاح زاویه سر به جلو می‌شود (12). رستمی ذالانی و همکاران (1396) در مطالعه ای به بررسی مقایسه تمرینات سنتی با تمرینات NASM بر زاویه سر به جلو پرداختند نتایج مطالعه آنها نشان داد که تمرینات NASM اثر بیشتری بر کاهش درد و بهبود زاویه سر به جلو داشته است (13). با توجه به اینکه تمرینات NASM از تمرینات متنوعی استفاده می کند به همین خاطر به نظر می رسد که سودمندی این تمرینات بیشتر است. همچنین تمرینات سهرمن، شامل اجرای تمرینات را در وضعیت‌های مختلف می‌باشد و هدف از اجرای تمرینات، تغییر و اصلاح راستای نواحی توراسیک و کمربند شانه‌ای و همچنین حمایت اندام‌های فوقانی برای اصلاح ناهنجاری سر به جلو می‌باشد (14)؛ مطالعه پژوهشی که به بررسی اثر تمرینات سهرمن بر زاویه سر به جلو صورت بگیرد وجود نداشت. با توجّه به اینکه ماهیت دو برنامه تمرینی با یکدیگر فرق دارد؛  لذا هدف از این مطالعه بررسی مقایسه بین دو نوع تمرین NASM و تمرینات سهرمن می‌باشد تا مشخص شود که کدام نوع تمرینات دارای تأثیرگذاری می‌باشند و همچنین کدام یک از تمرینات بهبودی بیشتری بر اصلاح ناهنجاری سر به جلو ایجاد می‌کنند. علاوه بر این یک دوره پیگیری 3 ماهه خواهیم داشت تا مشخص شود که اثر ماندگاری کدام نوع تمرینات بیشتر و مفیدتر است. لذا هدف از این مطالعه مقایسه تأثیر و ماندگاری 8 هفته تمرینات اصلاحی مبتنی بر رویکرد NASM و رویکرد سهرمن بر پاسچر سر به جلو و درد گردن کاربران موبایل در مردان جوان شهر تبریز است.

روش شناسی
تحقیق نیمه تجربی حاضر از نوع تحقیقات مداخله‌ای می‌باشد؛ و طرح تحقیق پیش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه کنترل می‌باشد. جامعه آماری این تحقیق را کاربران بلندمدت استفاده از موبایل مرد 20 تا 35 سال شهرستان تبریز تشکیل دادند. تعداد 36 نفر در بازه سنی 20 تا 35 سال به ‌صورت غیر تصادفی هدف‌دار که دارای زاویه سر به جلو بالای 46 درجه بودند، انتخاب شدند. آزمودنی‌ها به‌ صورت تصادفی به دو گروه تجربی و یک گروه کنترل (هر گروه 12 نفر) تقسیم شدند. پیش از شرکت در مطالعه تمام آزمودنی‌ها فرم رضایت‌نامه را تکمیل کردند. بر طبق مطالعات دیگر داشتن ناهنجاری سر به جلوی بزرگ‌تر از 46 درجه، محدوده سنی 20 تا 35 سال و همچنین رضایت‌نامه کتبی آزمودنی‌ها برای شرکت داوطلبانه، از شرایط ورود به تحقیق بود. معیار خروج از تحقیق طبق مطالعات دیگر نیز شامل: سابقه هرگونه آسیب قبلی در شانه و گردن، داشتن درد در کمربند شانه و پشت، داشتن عمل جراحی در ستون فقرات و گردن، سابقه آسیب یا ضربه به ناحیه گردن، مشاهده علائم آسیب‌شناسی مرتبط با سابقه شکستگی، بیماری‌های مفصلی ستون فقرات، داشتن فعالیت ورزشی منظم هفتگی، سابقه قهرمانی و عضویت در تیم‌های ورزشی و همچنین عدم اتمام برنامه تمرینی بر اساس اهداف تحقیق بود. بعد از شناسایی و توجیه کامل افراد در مورد تحقیق و شیوه انجام تمرینات، هدف از انجام تمرینات اصلاحی به‌صورت کامل توسط فرد آزمونگر توضیح داده شد. 5 روز قبل از شروع تمرینات اطلاعات اولیه آزمودنی‌ها (قد، وزن) و آزمون‌های مربوط به زاویه سر به جلو و معیار VAS ، اندازه‌گیری شد (اندازه‌گیری آزمون‌ها از ساعت 9 صبح الی 12 ظهر انجام گرفت و هرروز یک گروه از آزمودنی‌ها مورداندازه‌گیری قرار گرفت) و نتایج آن‌ها به‌ عنوان پیش‌آزمون ثبت گردید. شیوه اجرای آزمون‌ها توسط آزمونگر برای آزمودنی‌ها شرح داده شد. برای جلوگیری از بروز خستگی در هنگام اجرای هر یک از آزمون‌ها، فاصله استراحت 5 دقیقه‌ای در نظر گرفته شد. 2 روز بعد، آزمودنی‌های گروه‌های تجربی تمرینات اصلاحی خود را به مدت 8 هفته شروع کردند. در طول این مدت از گروه کنترل خواسته شد به روند زندگی عادی خود ادامه دهند و از شرکت در هرگونه فعالیت ورزشی منظم خودداری کنند. برنامه تمرینی و گروه‌بندی آزمودنی‌ها توسط یک محقق، پیش‌آزمون و پس‌آزمون و دوره پیگیری توسط شخصی دیگر که اطلاعاتی در مورد گروه‌بندی آزمودنی‌ها نداشت، انجام شد. سپس گروه تجربی اول (تمرینات NASM) از ساعت 10 تا 11 صبح روزهای فرد و گروه تجربی دوم (تمرینات اصلاحی سهرمن) از ساعت 10 تا 11 صبح روزهای زوج تمرینات خود را زیر نظر محقق انجام داند. سپس 2 روز بعد پایان دوره 8 هفته‌ای تمرینات، آزمون‌های گرفته شده در پیش‌آزمون، دوباره با همان روند اندازه‌گیری شدند؛ و نتایج این آزمون‌ها به عنوان نتایج پس‌آزمون ثبت گردید. بعد از ثبت پس‌آزمون، در یک جلسه توجیهی از آزمودنی‌های سه گروه خواسته شد که در هیچ‌یک از فعالیت‌های ورزشی منظم و یا شرکت در برنامه ورزشی مختلف خودداری کنند و بر روند زندگی عادی خود، برای مدت 3 ماه ادامه دهند، به آن‌ها توضیح داده شد که بعد از پس‌آزمون دوباره قرار هست همین آزمون‌ها، 3 ماه بعد، اندازه‌گیری شوند. بعد از 3 ماه، طی هماهنگی با آزمودنی‌ها، دوباره در 3 روز (مثل روند پیش‌آزمون) همه آزمون‌های موردنظر دوباره اندازه‌گیری شدند و نتایج آن‌ها به عنوان نتایج دوره پیگیری، ثبت گردید. لازم به ذکر هست که قبل از اندازه‌گیری آزمون‌های مورد نظر در دوره پیگیری، محقق در روز قبل از اندازه‌گیری متغیرها، نمونه‌های گروه‌های سه‌گانه را مورد بررسی قرار داد تا مشخص شود که آیا نمونه‌های مطالعه از معیارهای ورود و خروج مطالعه خارج شده¬اند یا خیر. برای اندازه‌گیری قد آزمودنی‌ها از متر نواری دیواری با دقت یک سانتی‌متر و برای اندازه‌گیری وزن آزمودن‌ها از ترازوی دیجیتال برویر (ساخت کشور چین) استفاده شد. برای اندازه‌گیری میزان زاویه سر به جلو از زاویه کرانیوورتبرال یا CVA استفاده شد. پس از عکس‌برداری این زاویه با نرم‌افزار کینوا (ساخت کشور فرانسه) اندازه‌گیری شد (15). الرحیم  و همکاران (2016) در پژوهشی پایی بین آزمونگر این نرم‌افزار را 95/0 تا 98/0 و پایایی درون آزمونگر را 98/0 تا 99/0 اعلام کرده‌اند (16). همچنین بالسالوبر- فرناندز و همکاران (2014) نیز طی پژوهشی این نرم‌افزار را ابزاری معتبر برای تجزیه‌وتحلیل حرکات ارزیابی زوایای مختلف دانسته‌اند (17). ابتدا دو نشانه آناتومیکی تراگوس گوش و زائده خاری مهره C7 مشخص و با ماژیک ضد حساسیت نشانه‌گذاری شد. برای پیدا کردن مهره C7 در آزمودنی از او خواسته شد که سه مرتبه سر خود را خم و راست کند. سپس با لمس قسمت خار مانند مهره C7  در انتهای مهره‌های گردنی شناسایی شد. پس از آن عکس‌برداری از آزمودنی صورت گرفت. در نهایت عکس به رایانه منتقل و با استفاده از نرم‌افزار کینوا با وصل کردن دو نقطه مشخص شده به هم آن را در همان منطقه در صفحه افقی امتداد داده و زاویه کرانیوورتبرال (وضعیت قرارگیری سر) مشخص شد (18). برای کمی کردن میزان شدت درد در افراد مبتلا به درد گردن از مقیاس دیداری درد استفاده شد. این ابزار که نشان‌دهنده حس درد افراد است، در یک انتهای آن صفر یعنی بدون درد و انتهای دیگر آن 10 یعنی شدیدترین درد ممکن در نظر گرفته می‌شود. نمونه‌ها با کشیدن دایره دور اعداد، میزان حس درد خود را گزارش می‌کنند. پایای این روش در اندازه‌گیری درد، 097/0 ICC= گزارش شده است. در این تحقیق مقدار بالاتر از عدد چهار در مقیاس درد به عنوان درد تلقی شده است (21-19).
برنامه تمرینی NASM به مدت 8 هفته، هر هفته سه جلسه و هر جلسه حدود 45 دقیقه انجام شد (جدول 1). در این پروتکل ابتدا تمرینات مهاری و بعد تمرینات کششی را بر روی عضله صورت خواهد گرفت. در تکنیک رهاسازی مایوفاشیال توسط خود فرد به‌منظور ایجاد یک پاسخ مهاری در دوک عضلانی و کاهش فعالیت مدار گاما از طریق فشار مداوم با یک شدت، میزان و مدت خاص، موجب تحریک گیرنده‌های مذکور می‌شود. در واقع فشار از طریق یک شی با شدت بالا (حداکثر تحمل درد) برای مدت کم (30 ثانیه) یا شدت کم (حداقل تحمل درد) برای مدت طولانی (90 ثانیه) به‌طور معنی‌داری، دامنه حرکتی را افزایش خواهد داد (22). ابزارهای بسیاری در به‌کارگیری درمان از طریق رهاسازی وضعیتی وجود دارد. از تکنیک‌های مهاری به‌منظور کاهش فعالیت بیش از حد بافت نورومایوفاشیال و آماده کردن بافت برای دیگر تکنیک‌های حرکات اصلاحی استفاده می‌شود (23)؛ و در مرحله بعد تکنیک افزایش طول، اشاره به کشیدگی عضلات و بافت همبندی است که ضرورتاً به‌منظور افزایش دامنه حرکتی بافت یا مفصل به‌طور مکانیکی کوتاه شده‌اند (24). کشش در صورت ترکیب شدن با تمرینات مهار، فعال‌سازی و انسجام، به شکل مؤثرتری می‌تواند باعث بهبود آمادگی جسمانی و سلامت بیماران شود، همچنین در خصوص عضلات ضعیف شده به‌جای اینکه صرفاً آن‌ها را تقویت کنیم، بهتر است از تمرینات انسجام هم در پایان استفاده کنیم (24). در مرحله اول که مرحله مهار نیز معروف است، از طریق فوم غلتان فشار اعمال‌شده توسط خود فرد شامل ستون مهره‌های پستی، جناغی چنبری- پستانی، گوشه‌ای و ذوزنقه فوقانی انجام می‌شود که در این تکنیک رهاسازی تنش یا کاهش فعالیت بیش از اندازه بافت‌های نورومایوفاشیال در بدن مورد استفاده قرار می‌گیرد. استفاده از فوم غلتان (نوع سخت) باعث افزایش فشار روی ساختارهای بافت نرم و دسترسی به لایه‌های عمیق‌تر فاشیا می‌شود. در این پروتکل فرد فوم غلتان را به مدت 30 ثانیه روی ناحیه موردنظر حرکت می‌دهد. در مرحله دوم که مرحله افزایش طول نیز نام دارد، تمرینات کلیدی افزایش طول از طریق کشش‌های ایستا، شامل عضلات جناغی - چنبری - پستانی، گوشه‌ای و ذوزنقه فوقانی می‌باشد که از این تکنیک به‌منظور افزایش قابلیت کشسانی، طول و دامنه حرکتی بافت‌های نورومایوفاشیال در بدن استفاده می‌شود. کشش در اولین نقطه از مقاومت به مدت 30 ثانیه حفظ می‌شود. مرحله سوم، مرحله فعال‌سازی بوده که از طریق تمرینات تقویتی مجزا، شامل خم کننده‌های عمقی گردن، بازکننده‌های گردنی- پشتی و ذوزنقه تحتانی بود و از این تکنیک به‌منظور بازآموزی یا افزایش فعالیت بافت‌های کم‌کار استفاده خواهد شد (25). این تمرینات با 10 تا 15 تکرار و هر تکرار شامل یک تا دو ثانیه، حفظ انقباض هم طول در پایان دامنه حرکتی و چهار ثانیه حفظ انقباض برونگرا (اکسنتریک) اجرا خواهند شد. مرحله آخر نیز انسجام نام دارد که از این تکنیک به‌منظور بازآموزی و هماهنگی عملکرد عصب و عضله از طریق حرکات عملکردی پیش‌رونده که شامل استفاده از مجموع تمرینات پویای بدن که بر همکاری عضلات پایدارکننده و حرکتی بدن بود، استفاده می‌شود.
برنامه تمرینی سهرمن  به شرح زیر می¬باشد. الف:  تمرین فلکشن گردن در حالت نشسته پشت به دیوار: به‌منظور کاهش بار فشاری روی مهره‌های گردنی که ناشی از انتقال وزن اندام‌های فوقانی به ناحیه گردنی از طریق اتصال عضلات سرویکو - اسکاپولار می‌باشد، اندام‌های فوقانی روی بالش قرار داده می‌شوند. سپس از آزمودنی خواسته می‌شود نا سر خود را نزدیک به دیوار قرار دهد و حرکت فلکشن کپیتال سر را انجام دهد. از آزمودنی خواسته می‌شود تا سر و چانه را به‌طرف قاعده قدامی گردن بچرخاند درحالی‌که برای نگه‌داشتن سر نزدیک به دیوار تلاش می‌کند. این تمرین می‌تواند به‌طور ایدئال در وضعیت نشسته انجام شود، اما اگر بیمار در حرکت کردن در حفظ راستای صحیح مشکل داشت، تمرین می‌تواند در وضعیت سوپاین انجام شود.
ب:  تقویت عضلات فلکسور اینترنسیک گردن در وضعیت سوپاین: وضعیت آزمودنی: بازوها باید روی بالش قرار گیرند و مفاصل هیپ و زانو در فلکشن ساپورت شوند. نیاز است که یک حوله رول شده زیر سر بیمار قرار گیرد.
1. فلکشن کپیتال بدون بالا آوردن سر: از بیمار خواسته می‌شود تا چانه خود را به‌طرف قدام مهره‌های گردنی چرخش دهد. بیمار باید احساس کشش روی قسمت پایینی ناحیه خلفی مرکزی گردن داشته باشد و به‌کارگیری عضلات فلکسور اینترنسیک قدامی گردن را احساس کند. 2. فلکشن کپیتال با بالا آوردن سر- با و بدون کمک: از بیمار خواسته می‌شود چانه خود را به‌طرف قدام مهره‌های گردنی چرخش دهد و سپس به عمل چرخش مهره‌های گردنی  و بالا بردن سر از روی سطح ساپورت کننده ادامه دهد؛ درحالی‌که چانه در قدام مهره‌های گردنی قرار دارد. با اضافه نمودن به میزان بالا آمدن سر تمرین چالش‌انگیز تر می‌شود و بیمار ممکن است در حفظ چانه در تماس با ناحیه قدامی گردن مشکل داشته باشد.
پ: تقویت عضلات اکستنسور اینترنسیک در وضعیت پرون با چهار دست‌وپا.
1. وضعیت پرون: از بیمار خواسته می‌شود پیشانی خود را روی کف دست‌هایش قرار دهد سپس از او خواسته می‌شود سر را در یک دامنه بدون درد به‌طرف عقب چرخش دهد. 2. وضعیت چهار دست‌وپا: از بیمار خواسته می‌شود تا مهره‌های خود را همانند یک table tap، راستای سر و گردن را با مهره‌های کمری و پشتی صاف نگه دارد و سر را به‌طرف پایین چرخش داده و سپس به‌طرف عقب چرخش دهد. بیمار باید یک میله فرضی را که از وسط گردن عبور کرده را در نظر بگیرد و چرخش حول این میله فرضی را انجام می‌دهد.
ج. آبداکشن و چرخش خارجی چانه در حالت نشسته پشت به دیوار: این تمرین شکل پیشرفته‌ای از تمرین الف (فلکشن کپیتال در حالت نشسته پشت به دیوار) می‌باشد. بیمار بازوهای خود را در آبداکشن و چرخش خارجی قرار می‌دهد، سپس بیمار بازوهایش را روی دیوار به‌طرف بالا می‌کشد و راستای مهره‌ای، بخصوص فلکشن کپیتال را حفظ می‌کند.
1. تغییر در تمرین: بازوها کاملاً با دیوار تماس ندارند، بازوها می‌توانند موازی با دیوار باشند یا اینکه نوک انگشتان می‌تواند روی دیوار و آرنج‌ها دور از دیوار قرار گیرند. 2. پیشرفت در تمرین: بعد از اضافه کردن مقاومت با وزنه آزاد یا باندهای مقاومتی از بیمار خواسته می‌شود تنه، گردن و بازوهای خود را به‌نحوی‌که قبلاً توضیح داده شد قرار دهد و سپس حرکت آبداکشن همراه با مقاومت را انجام دهد. بیمار به حفظ مهره‌های کمری در برابر دیوار و فلکشن کپیتال گردن در حرکت شانه ادامه می‌دهد.
د. فلکشن در حالت نشسته پشت به دیوار: این تمرین شکل پیشرفته‌ای از تمرین الف (فلکشن پشت به دیوار) می‌باشد. وضعیت بیمار به این شکل است که بازو در حالت 90 درجه فلکشن و چرخش خارجی (کف دست‌ها به‌طرف صورت شما) قرار می‌گیرد. سپس از بیمار خواسته می‌شود تا حرکت فلکشن شانه (رساندن به سقف) را انجام دهد. بیمار باید تشویق شود که فلکشن کپیتال گردن را حفظ کند و از حرکت جبرانی گردن خودداری کند.
1. تغییر در تمرین: بازوی بیمار در صفحه اسکاپولا قرار می‌گیرد: 30 درجه آبداکشن افقی یا وضعیتی که بازوها در حالت بدون چرخش خارجی هستند (کف دست‌ها به‌طرف هم هستند و دست‌ها کمی داخل به آرنج‌ها قرار می‌گیرند). 2. پیشرفت در تمرین: بعد از اضافه نمودن مقاومت با وزنه آزاد یا باندهای مقاومتی از بیمار خواسته می‌شود تا تنه، گردن و بازوهای خود را همانند آنچه قبلاً توضیح داده شد قرار دهد و سپس حرکت فلکشن شانه را با مقاومت انجام دهد. سپس بیمار به حفظ مهره‌ای کمری در برابر دیوار ادامه می‌دهد. حفظ فلکشن کپیتال گردن در حرکت فلکشن یک چالش خواهد بود.
ه. افزایش دادن فلکشن شانه رو به دیوار: از بیمار خواسته می‌شود روبروی دیوار قرار گرفته و طرف اولنار دست را روی دیوار قرار دهد و شانه‌ها را در صفحه فلکشن قرار دهد. سپس از بیمار خواسته می‌شود تا وضعیت اسکاپولا را اصلاح کرده و چانه را به پایین به‌طرف قدام گردن بیاورد. بعداً از بیمار خواسته می‌شود تا بازوها را روی دیوار به‌طرف بالا بکشد و از هرگونه اکستنشن جبرانی در ناحیه گردن در حرکت فلکشن شانه و برگشت از فلکشن شانه خودداری نماید.
1. تغییر در تمرین: شانه در صفحه اسکاپولا قرار داده می‌شود. 2. پیشرفت تمرین: بعد از اضافه نمودن مقاومت با باندهای مقاومتی از بیمار خواسته می‌شود تا وضعیت گردن را حفظ نموده و از هرگونه حرکت اکستنشن جبرانی گردن در حرکت فلکشن شانه خودداری نماید (26).
از آزمون شایپرو- ویلک برای تشخیص نرمال یا عدم نرمال بودن داده‌ها؛ و برای بررسی همگن بودن واریانس‌ها نیز از آزمون لون استفاده شد. جهت مقایسه میانگین اطلاعات پیش‌آزمون و پس‌آزمون گروه‌های تجربی و کنترل از آزمون آنالیز کوواریانس استفاده شد. مقایسه نتایج هر پارامتر با استفاده از آزمون‌های تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مختلط دو عاملی با متغیر درون‌ گروهی زمان (پیش‌آزمون- پس‌آزمون و پیش‌آزمون- دوره پیگیری) و متغیر بین گروهی مکان (گروه تمرینی 1، 2 و گروه کنترل)، تحلیل واریانس دو سویه و آزمون‌های تعقیبی بونفرونی در سطح معناداری 05/0≥p انجام شد. از نرم‌افزار آماری spss نسخه 23 و اکسل 2013 برای محاسبات آماری و رسم نمودار استفاده شد. همچنین جهت بررسی اندازه اثر پروتکل‌های تمرینی بر متغیرهای وابسته از روش دی کوهن استفاده شد (27). در روش دی کوهن انداز اثر¬ها به سه قسمت اندازه اثر کوچک (01/0 تا 059/0)، میانی (06/0 تا 139/0) و بزرگ (14/0 به بالا) تقسیم می¬شوند. همچنین تمام متغیرهای موردنظر با فاصله اطمینان 95 % مورد محاسبه قرار گرفتند.

نتایج
اطلاعات مربوط به ویژگی‌های فردی آزمودنی‌ها در جدول 2، نشان داده ‌شده است. با توجّه به همگن‌سازی سه گروه، تفاوت معناداری بین آزمودنی‌ها مشاهده نشد. همچنین اطلاعات توصیفی (میانگین ± انحراف استاندارد) و مقایسه متغیرهای اندازه‌گیری شده در پیش‌آزمون، پس‌آزمون و دوره پیگیری در جدول 3، ارائه‌ شده است. با توجّه به نتایج جدول 4، آزمون تحلیل واریانس دو عاملی تفاوت معناداری را در زاویه سر به جلو و شدت درد بین گروه‌ها در پیش از انجام پروتکل‌های تمرینی نشان نمی‌دهد. با توجه به نتایج جدول 5، آزمون تحلیل واریانس دو عاملی تفاوت معناداری را در زاویه سر به جلو و شدت درد بین گروه‌ها در پس از انجام پروتکل‌های تمرینی نشان می‌دهد. با توجه به نتایج جدول 6، آزمون تعقیبی بونفرونی تفاوت معناداری را در زاویه سر به جلو و شدت درد  بین گروه‌های رویکرد NASM - کنترل و رویکرد سهرمن - کنترل در پس‌آزمون نشان می‌دهد؛ درحالی‌که بین گروه‌های رویکرد NASM - رویکرد سهرمن تفاوت معناداری را نشان نمی‌دهد.
با توجّه به نتایج جدول 7، آزمون تحلیل واریانس دو عاملی تفاوت معناداری را در زاویه سر به جلو و شدت درد بین گروه‌ها در دوره پیگیری نشان می‌دهد.
با توجّه به نتایج جدول 8، آزمون تعقیبی بونفرونی تفاوت معناداری را در زاویه سر به جلو و شدت درد بین گروه‌های رویکرد NASM - کنترل و رویکرد سهرمن - کنترل در دوره پیگیری نشان می‌دهد؛ درحالی‌که بین گروه‌های رویکرد NASM - رویکرد سهرمن تفاوت معناداری را نشان نمی‌دهد.








بحث
هدف از پژوهش حاضر مقایسه تأثیر و ماندگاری 8 هفته تمرینات اصلاحی مبتنی بر رویکرد NASM و رویکرد سهرمن بر پاسچر سر به جلو و درد گردن کاربران موبایل در مردان جوان شهر تبریز بود. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که تفاوت معناداری بین تأثیر تمرینات NASM و تمرینات سهرمن بر پاسچر سر به جلو در افراد دارای پاسچر سر به جلو در بعد از 8 هفته تمرینات، وجود ندارد. به‌طوری‌که تأثیر معناداری در دو گروه تمرینی در پاسچر سر به جلو، مشاهده شد. ولی تأثیر معناداری بر پاسچر سر به جلو در گروه کنترل مشاهده نشد. همچنین نتایج تحقیق بعد از 3 ماه دوره پیگیری نشان داد که میزان ماندگاری هر دو نوع تمرین معنی‌داری هست و بین دو گروه تمرینی، تفاوت معنی‌داری از میزان تغییرات در پاسچر سر به جلو بعد از 3 ماه بی تمرینی، مشاهده نشد. نشان‌دهنده این است که میزان ماندگاری هر دو گروه تمرینی بالا هست و هر دو گروه تمرینی تأثیر بلندمدتی بر پاسچر سر به جلو می‌گذارند و تفاوتی نمی‌کند که کدام تمرینات اعمال شود. نتایج به دست آمده از این تحقیق با نتایج تحقیقات بختیاری و همکاران (2011)، گل‌سفیدی و همکاران (1394)، حاجی حسینی و همکاران (1394)، رستمی ذالانی و همکاران (2017)، روشنی و همکاران (2019)، جهانبخش نیک و همکاران (1398)، فتح اله نژاد و همکاران (2019)، لینچ و همکاران (2010)، ویلک و همکاران (1995)، هسو و همکاران (2017)، رودریگو و همکاران (2019)، ایم و همکاران (2015)، لی و همکاران (2017)،  لی و همکاران (2016)، شنوی و همکاران (2010)، فاتما (2011)، گوپتا و همکاران (2013)، همسو می‌باشد.
تمرینات NASM شامل 4 مرحله اصلی مهار، طویل شدن، فعال‌سازی و انسجام می‌باشد. از تکنیک‌های مهاری به‌منظور رهاسازی تنش یا کاهش فعالیت بیش از اندازه نورومایوفاشیال در بدن استفاده می‌شود که توسط خود فرد انجام می‌شود. مرحله دوم افزایش طول است که از تکنیک‌های کششی به‌منظور افزایش قابلیت کشسانی، طول و دامنه حرکتی بافت‌های نورومایوفاشیال در بدن استفاده می‌شود. مرحله سوم فعال‌سازی از تکنیک‌های فعال‌سازی به‌منظور بازآموزی یا افزایش فعال‌سازی بافت‌های کم‌کار استفاده می‌شود؛ و مرحله آخر انسجام، از تکنیک‌های انسجام به‌منظور بازآموزی عملکرد سینرجیستیک جمعی تمام عضلات از طریق حرکات عملکردی پیش‌رونده که به وسیله به‌کارگیری از حرکات منسجم پویا، انجام می‌شود، استفاده می‌شود (25). انجام تمرینات نشان داده که این تمرینات منجر به افزایش طول عضلات کوتاه شده فوقانی عضلات گردن در قسمت پشتی و افزایش قدرت عضلات جلوی گردن در قسمت جلو می‌گردد که با ایجاد تعادل بین گروه‌های عضلانی منجر به اصلاح زاویه سر به جلو می‌شود (12). همچنین تمرینات سهرمن، شامل اجرای تمرینات را در وضعیت‌های مختلف می‌باشد و هدف از اجرای تمرینات، تغییر و اصلاح راستای نواحی توراسیک و کمربند شانه‌ای و همچنین حمایت اندام‌های فوقانی برای اصلاح ناهنجاری سر به جلو می‌باشد (14)؛ بنابراین به نظر می‌رسد که هر دو گروه تمرینی تأثیر مثبتی یکسانی بر پاسچر سر به جلو می‌گذارند. به همین دلیل، هر دو برنامه تمرینی برای بهبود پاسچر سر به جلو برای افراد دارای پاسچر سر به جلو توصیه می‌شود.
نتایج پژوهش حاضر نشان داد که تفاوت معناداری بین تأثیر تمرینات NASM و تمرینات سهرمن بر درد در افراد دارای پاسچر سر به جلو در بعد از 8 هفته تمرینات، وجود ندارد. به‌طوری‌که تأثیر معناداری در دو گروه تمرینی بر درد، مشاهده شد. ولی تأثیر معناداری بر درد در گروه کنترل مشاهده نشد. همچنین نتایج تحقیق بعد از 3 ماه دوره پیگیری نشان داد که میزان ماندگاری هر دو نوع تمرین معنی‌دار هست و بین دو گروه تمرینی، تفاوت معنی‌داری از میزان تغییرات بر درد در بعد از 3 ماه بی تمرینی، مشاهده نشد. نشان‌دهنده این است که میزان ماندگاری هر دو گروه تمرینی بالا هست و هر دو گروه تمرینی تأثیر بلندمدتی بر درد می‌گذارند و تفاوتی نمی‌کند که کدام تمرینات اعمال شود. نتایج به دست آمده از این تحقیق با نتایج تحقیقات لطافت کار و همکاران (1390)، سلطانی و همکاران (1388)، رستمی ذالانی و همکاران (2017)، روشنی و همکاران (2019)، اکبری و همکاران (1388)، خدیجه افشین پور و همکاران (1393)، آریافر و همکاران (1394)، لینچ و همکاران (2010)، ایم و همکاران (2015)، گوپتا و همکاران (2013) همسو می‌باشد.
از مکانیسم‌های تسکین درد حاصل از تمرین، تولید هورمون‌های طبیعی مهارکننده درد ( از قبیل اندورفین و بتا اندورفین) و در نتیجه بالا بردن آستانۀ درد می‌باشد که این هورمون‌ها نقش پیشگیری‌کننده یا کاهنده درد را ایفا می‌کنند (28). در دردهای مزمن گردن، به دنبال مهار عضله توسط درد و نیز ایجاد تغییرات ساختاری در عضله، کاهش قدرت عضلات به وجود می‌آید و این نشان دهنده نیاز به تمرینات تقویتی به‌منظور ایجاد تغییرات مورفولوژیک در عضله و افزایش قدرت عضلات می‌باشد (29). بخشی از تمرینات NASM, و تمرینات سهرمن نیز از تمرینات قدرتی استفاده شده است که یکی از دلایل اثرگذاری این تمرینات می تواند استفاده از تمرینات قدرتی باشد که در این تمرینات استفاده شدند. هنوز سازوکاری که به‌طور قطع عامل این کاهش درد ناشی از ورزش باشد شناخته نشده است؛ امّا برای توجیه این مسئله سازوکارهای مختلفی پیشنهاد شده‌اند که از آن جمله می‌توان به تأثیر ورزش بر ترشح مخدرهای طبیعی بدن مثل بتا اندورفین (30) و تأثیر ورزش بر میزان فشارخون اشاره کرد (31). یلینن  (2007) در تحقیق خود دریافت که تمریناتی با شدت متوسط تا شدید می‌تواند موجب کاهش درد در ناحیه گردن شود. همچنین نیز اشاره دارد که کاهش درد در این ناحیه به همراه کاهش فشار بر روی عضلات ناحیه گردن است (32).

نتیجه‌گیری نهایی
نتیجه تحقیق در زمینه مقایسه دو برنامه تمرینی NASM و تمرینات سهرمن بر پاسچر سر به جلو و درد در افراد دارای پاسچر سر به جلو نشان داد که هر دو برنامه تمرینی بر پاسچر سر به جلو و درد این افراد، تأثیر مثبتی داشتند؛ و تفاوت معنی‌داری بین دو گروه تمرینی از نظر میزان اثرگذاری بیشتر مشاهده نشد. همچنین نتایج تحقیق نشان داد که بعد از 3 ماه دوره پیگیری، همچنان میزان اثرگذاری تمرینات معنی‌دار بود و تفاوت معنی‌داری بین دو گروه تمرینی مشاهده نشد نتایج نشان داد که میان ماندگاری هر دو برنامه تمرینی طولانی و یکسان هست؛ بنابراین استفاده هر یک از این تمرینات را بر بهبود پاسچر سر به جلو و درد افراد دارای ناهنجاری پاسچر سر به جلو توصیه می‌شود تفاوتی بین دو گروه تمرینی وجود ندارد.

ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش

اصول اخلاق تماماً در این مقاله رعایت شده است. شرکت کنندگان اجازه داشتند هر زمان که مایل بودند از پژوهش خارج شوند. همچنین همه شرکت کنندگان در جریان روند پژوهش بودند. اطلاعات آن‌ها محرمانه نگه داشته شد.
حامی مالی
این پژوهش هیچ گونه کمک مالی از سازمان های دولتی، خصوصی و غیر انتفاعی دریافت نکرده است.
مشارکت نویسندگان
تمام نویسندگان در طراحی، اجرا و نگارش همه بخش‌های پژوهش حاضر مشارکت داشته‌اند.
تعارض
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: عمومى
دریافت: 1401/4/23 | پذیرش: 1401/6/13 | انتشار: 1401/6/31

فهرست منابع
1. Wang P, Lei L, Wang X, Nie J, Chu X, Jin S. The exacerbating role of perceived social support and the "buffering" role of depression in the relation between sensation seeking and adolescent smartphone addiction. Personality and Individual Differences. 2018;130:129-34. 2018;130:129-34. [DOI:10.1016/j.paid.2018.04.009]
2. Vijayakumar M, Mujumdar S, Dehadrai A. Assessment of co-morbid factors associated with text-neck syndrome among mobile phone users. IJSRST. 2018;4(9):38-46.
3. Jung SI, Lee NK, Kang KW, Kim K, Do YL. The effect of smartphone usage time on posture and respiratory function. Journal of physical therapy science. 2016;28(1):186-9. [DOI:10.1589/jpts.28.186] [PMID] [PMCID]
4. Stafford MD. Smart Phone Use and Its Effect on Gait, Posture, and Muscle Activity. 2016.
5. Jafarnezhadgero A, Salahi S, Heshmati S. Electromyography activity of selected muscles during running in boys (aged range between 10-12 years) with forward head posture during running. Journal of Paramedical Sciences & Rehabilitation. 2019;8(2):7-16.
6. Asheghan M, Hashemi SE, Sobhani V, Shakibaee A, Aqda AK, Arabzadeh E. The relationship between forward head position and dorsal kyphosis with non-specific chronic low back pain in military mans. Journal of Military Medicine. 2021;23(2):186-93.
7. Page P. Cervicogenic headaches: an evidence-led approach to clinical management. International journal of sports physical therapy. 2011;6(3):254.
8. Alvandi F, Letafatkar A. The effect of respiratory exercises on pain, disability, proprioception and forward head angle in female patients with chronic neck pain. 2018.
9. Tokpınar A, Ülger H, Yılmaz S, Acer N, Ertekin T, Görkem SB, et al. Examination of inclinations of the spine at childhood and adolescence. Folia morphologica. 2019;78(1):47-53.
10. Morningstar M. The pettibon system: A neurophysiologic approach to spine and posture correction.
11. Patel K, Wilkinson N. Corrective Exercise: A Practical Approach: A Practical Approach: Routledge; 2014. [DOI:10.4324/9780203784082]
12. Wilke H-J, Wolf S, Claes LE, Arand M, Wiesend A. Stability increase of the lumbar spine with different muscle groups. A biomechanical in vitro study. Spine. 1995;20(2):192-8. [DOI:10.1097/00007632-199501150-00011] [PMID]
13. Ashraf M, Ghasemi GA. Compare the effect of traditional training and corrective exercises national academy of America on the neck and forward head angle in university male students. 2018;22-30.
14. Sahrmann S, Azevedo DC, Van Dillen L. Diagnosis and treatment of movement system impairment syndromes. Brazilian journal of physical therapy. 2017;21(6):391-9. [DOI:10.1016/j.bjpt.2017.08.001] [PMID] [PMCID]
15. Hakala PT, Saarni LA, Punamäki R-L, Wallenius MA, Nygård C-H, Rimpelä AH. Musculoskeletal symptoms and computer use among Finnish adolescents-pain intensity and inconvenience to everyday life: a cross-sectional study. BMC musculoskeletal disorders. 2012;13(1):1-7. [DOI:10.1186/1471-2474-13-41] [PMID] [PMCID]
16. Elrahim RMA, Embaby EA, Ali MF, Kamel RM. Inter-rater and intra-rater reliability of Kinovea software for measurement of shoulder range of motion. Bulletin of Faculty of Physical Therapy. 2016;21(2):80-7. [DOI:10.4103/1110-6611.196778]
17. Balsalobre-Fernández C, Tejero-González CM, del Campo-Vecino J, Bavaresco N. The concurrent validity and reliability of a low-cost, high-speed camera-based method for measuring the flight time of vertical jumps. The Journal of Strength & Conditioning Research. 2014;28(2):528-33. [DOI:10.1519/JSC.0b013e318299a52e] [PMID]
18. Borstad JD, Ludewig PM. The effect of long versus short pectoralis minor resting length on scapular kinematics in healthy individuals. Journal of orthopaedic & sports physical therapy. 2005;35(4):227-38. [DOI:10.2519/jospt.2005.35.4.227] [PMID]
19. Ylinen J, Takala E-P, Nykänen M, Häkkinen A, Mälkiä E, Pohjolainen T, et al. Active neck muscle training in the treatment of chronic neck pain in women: a randomized controlled trial. Jama. 2003;289(19):2509-16. [DOI:10.1001/jama.289.19.2509] [PMID]
20. Ylinen J, Takala E-P, Kautiainen H, Nykänen M, Häkkinen A, Pohjolainen T, et al. Association of neck pain, disability and neck pain during maximal effort with neck muscle strength and range of movement in women with chronic non-specific neck pain. European journal of pain. 2004;8(5):473-8. [DOI:10.1016/j.ejpain.2003.11.005] [PMID]
21. Taimela S, Takala E-P, Asklöf T, Seppälä K, Parviainen S. Active treatment of chronic neck pain: a prospective randomized intervention. Spine. 2000;25(7):1021-1027. [DOI:10.1097/00007632-200004150-00018] [PMID]
22. Hou C-R, Tsai L-C, Cheng K-F, Chung K-C, Hong C-Z. Immediate effects of various physical therapeutic modalities on cervical myofascial pain and trigger-point sensitivity. Archives of physical medicine and rehabilitation. 2002;83(10):1406-14. [DOI:10.1053/apmr.2002.34834] [PMID]
23. Curran PF, Fiore RD, Crisco JJ. A comparison of the pressure exerted on soft tissue by 2 myofascial rollers. Journal of sport rehabilitation. 2008;17(4):432-42. [DOI:10.1123/jsr.17.4.432] [PMID]
24. Rostami Zalani F, Ashraf M, Ghasemi G. Compare the effectiveness of traditional training methods and national academic sport medicine (NASM) on the neck and head angle reform forward in University Students male. Journal of Paramedical Sciences & Rehabilitation. 2017;6(4):22-30.
25. Clark M, Lucett S. NASM essentials of corrective exercise training: Lippincott Williams & Wilkins; 2010.
26. Sahrmann S. Movement system impairment syndromes of the extremities, cervical and thoracic spines: Elsevier Health Sciences; 2010.
27. Cohen J. Statistical power analysis for the behavioral sciences Lawrence Earlbaum Associates. Hillsdale, NJ. 1988:20-6.
28. Taheri H, Mahdavinejad R, Minasian V, Karimi A. The Effects of an Eight-Week Selected Therapeutic Exercises Course and Self-Treatment by Pamphlet Programs on the Rate of Chronic Neck Pain and Disability among Computer Users. Journal of Isfahan Medical School. 2012;5;29(169).
29. Häkkinen A, Kautiainen H, Hannonen P, Ylinen J. Strength training and stretching versus stretching only in the treatment of patients with chronic neck pain: a randomized one-year follow-up study. Clinical rehabilitation. 2008;22(7):592-600. [DOI:10.1177/0269215507087486] [PMID]
30. Hoffman MD, Hoffman DR. Does aerobic exercise improve pain perception and mood? A review of the evidence related to healthy and chronic pain subjects. Current pain and headache reports. 2007;11(2):7-93. [DOI:10.1007/s11916-007-0004-z] [PMID]
31. Stechman Neto J, Almeida Cd, Bradasch ER, Corteletti LCBJ, Silvério KC, Pontes MMdA, et al. Occurrence of signs and symptoms of temporomandibular dysfunction in musicians. Revista da Sociedade Brasileira de Fonoaudiologia. 2009;14:362-6. [DOI:10.1590/S1516-80342009000300012]
32. Ylinen J. Physical exercises and functional rehabilitation for the management of chronic neck pain. Europa medicophysica. 2007;43(1):119.

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه بیومکانیک ورزشی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Sport Biomechanics

Designed & Developed by : Yektaweb