سر حد حسن محمد، حیدری منوچهر، گندمی فرزانه. اثر هشت هفته تمرین یوگا بر کنترل خستگی ذهنی و حس عمقی زانو و تعادل تغییریافته در ورزشکاران آماتور: یک مطالعه نیمهتجربی. مجله بیومکانیک ورزشی. 1398; 5 (4) :228-239
URL: http://biomechanics.iauh.ac.ir/article-1-210-fa.html
1- گروه آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی، دانشکده علوم ورزشی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران.
متن کامل [PDF 5380 kb]
(2990 دریافت)
|
چکیده (HTML) (3655 مشاهده)
متن کامل: (4372 مشاهده)
مقدمه
امروزه اکثر آسیبهای ورزشی به دنبال برخورد فیزیکی مستقیم بین ورزشکاران ایجاد نمیشود [1]، بلکه اکثر آسیبها در نتیجه حرکات چرخشی، فرود از پرش، ایجاد عدم تعادل و عدم حس وضعیت مفاصل رخ میدهد [2]. عملکرد مناسب اندام تحتانی، یکی از ضروریترین اجزای شرکت در فعالیتهای ورزشی است [4 ،3]. تکنیک فرود، یکی از سازوکارهای رایج در وقوع آسیبهای اندام تحتانی ورزشکاران است [5]. اکثر آسیبهای رباط قدامی در نتیجه برخورد فیزیکی مستقیم بین ورزشکاران ایجاد نشده [8-6]، بلکه در نیمرخ والیبالیستها و فوتبالیستهای آسیبدیده، از مهارت فرود و چرخشها به منزله سازوکار آسیب غیربرخوردی رباط متقاطع قدامی یاد شده است [9 ،8 ،6].
ثبات عملکردی یکی از اجزای ضروری برای شرکت در ورزشهاست [3] و نقش مهمی در فعالیتهای افراد، اعم از کارهای ساده روزانه و اجراهای سطح بالا در رشتههای ورزشی بر اساس ماهیت آنها، برعهده دارد [4]. همچنین حس عمقی نقش بسیار زیادی در حفظ تعادل افراد دارد.
تأثیر نسبی حس عمقی و سیستم وستیبولار را در غیاب سیستم بینایی بر تعادل افراد، در گروههای سنی مختلف بررسی و مشخص شده است و تمام گروههای سنی برای حفظ تعادل بیش از هر چیز به حس عمقی وابستهاند [6 ،5]. بنابراین هرگونه ضعف و اختلال در حس عمقی خطر بروز آسیبهای ورزشکاران را به صورت قابل توجهی افزایش میدهد [7]. از طرفی حس عمقی بخشی از سیستم حس پیکری است که مسئول گردآوری اطلاعات برای سیستم عصبی مرکزی به منظور آگاهی بخشهای مختلف بدن از وضعیت یکدیگر است.
یکی از عوامل ایجاد اختلال در حس عمقی خستگی است؛ زیرا خستگی ممکن است آستانه تخلیه دوک عضلانی را افزایش دهد؛ بنابراین، با اختلال در بازخورد آوران موجب تغییر در تحریکپذیری و کاهش کنترل پاسچر مفصل می شود [8]. مطالعات نشان دادهاند که در مواقع خستگی، کنترل عصبی ـ عضلانی متزلزل شده و تأخیر در فعال شدن عصبی ـ عضلانی، نیروهای برشی و گشتاور را افزایش میدهد و ثبات مفصل را به خطر میاندازد [10 ،9]. از نظر علوم عصبشناختی، خستگی ذهنی با کاهش فعالیت سیستم اعصاب مرکزی میتواند موجب کندی ذهن در تصمیمگیری، بیخوابی، ضعف مفاصل، عدم تعادل و حتی درد عضلانی شود [11]. از آنجایی که خستگی ذهنی ناحیه قدامی کورتکس مغز را تحت تأثیر قرار میدهد، میتواند به دنبال انجام اعمال ورزشی روی عملکرد ورزشی نیز اثرگذار باشد [12]؛ بنابراین خستگی ذهنی میتواند بر اعمال حرکتی و حتی خستگی عضلانی نیز اثر بگذارد. از طرفی مطالعات انجامشده حاکی از آن است که خستگی سبب افت عملکرد اندام تحتانی، تعادل داینامیک و حس عمقی مفصل نیز میشود که همه این موارد در پیشبینی بروز آسیبهای اندام تحتانی نقش مؤثری دارند.
در همین راستا خسروی و همکاران و گندمی و همکاران نیز گزارش کردند خستگی عضلات مرکزی بدن بر پارامترهای کینماتیکی مرتبط با آسیب رباط قدامی زانو اثر دارد و سبب تغییر در میزان زاویه فلکشن و والگوس زانو در لحظه تماس اولیه پا با زمین میشود [14 ،13]. ساموئل و همکاران در پژوهشی اثر خستگی ذهنی بر عملکرد جسمانی افراد سالمی را که با 80 درصد حداکثر توان خروجی خود روی دوچرخه کارسنج (Bike Ergometer) فعالیت میکردند، بررسی و در نتیجه گزارش کردند در گروه دارای خستگی ذهنی زمان رسیدن به خستگی خودگزارشی کاهش یافته است [15].
یوگا به عنوان یک نظریه شخصیت نیز در نظر گرفته میشود که هدفش درک مکانیسمهای روانی مرتبط با تنظیم هیجانات همراه با رشد جسمی است که از طریق رشد نیروی بالقوه بدن، باعث غلبه بر استرس و خستگی میشود [16]. یوگا به مجموعهای از تمرینات فیزیکی وضعیتگزینی آسانا تمرینات کنترلشده تنفسی پرانایاما و تمرینات رهاسازی و تنآرامی شاواسانا گفته میشود [17]. یافتههای تحقیقات حاکی از آن است که تمرینات یوگا باعث افزایش انعطافپذیری، عملکرد خودکار و کیفیت زندگی افراد میشود.
از سویی دیگر بسیاری از رشتههای ورزشی مثل فوتبال، بسکتبال، هندبال و غیره که نیازمند فعالیتهای شناختی هستند، در معرض وقوع خستگی ذهنی هستند. این در حالی است که آسیبهای اندام تحتانی (پارگی رباط ACL پیچخوردگیهای مکرر مچ پا، استرینهای عضلانی و رباطی و غیره) در این رشته ورزشی از آمارهای قابل توجهی برخوردار است.
با توجه به اینکه از یک طرف دستورالعملهای موجود برای اجرای اکثر برنامههای پیشگیری از آسیبهای اندام تحتانی، از جمله پیشگیری از آسیبهای جسمانی مبتنی بر کاهش خستگی عضلانی است و از طرف دیگر اکثر مطالعات تأثیر تمرینات یوگا بر کاهش خستگی جسمانی و استرس را نشان دادهاند، مطالعه حاضر در نظر دارد اثر هشت هفته تمرین یوگا بر مهار خستگی ذهنی، تغییرات تعادل و حس عمقی در ورزشکاران آماتور را بررسی کند؛ بنابراین فرض بر این است که تمرینات یوگا باعث مهار خستگی ذهنی، بهبود تغییرات، تعادل و کنترل حس عمقی میشود.
مواد و روشها
آزمودنیهای مطالعه
تحقیق حاضر، یک مطالعه نیمهتجربی یکسویهکور با طرح پیشآزمون پسآزمون و گروه کنترل است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان تربیتبدنی پسر ترم دوم دانشگاه رازی بود که از بین آنها چهل نفر به عنوان نمونه آماری به صورت تصادفی انتخاب شدند. شرایط ورود به مطالعه عبارت بود از سنین 18تا 25 سال، سابقه فعالیت ورزشی حرفهای، همگن بودن آزمودنیها از نظر ویژگیهای جمعیتشناختی و فعالیتهای ورزشی تخصصی در سطح دانشگاه و شرایط عدم ورود به مطالعه آزمودنیها عبارت بود از سابقه هر گونه آسیب در اندام تحتانی، وجود اختلالات عصبی ـ عضلانی، وجود هر گونه بیماری تعادلی و روحی ـ روانی، وجود سابقه جراحی در ستون فقرات یا اندام تحتانی، وجود اختلالات ستون فقرات از جمله انواع دیسکوپاتیها، سیاتیک، تنگی کانال نخاعی و وجود ناهنجاریهای قامتی قابل توجه.
تعداد آزمودنیها بر اساس نرم افزار G.Power نسخه 3.1 استخراج گردید؛ در این نرم افزار برای توان آماری 80/0، اندازه اثر متوسط 60/0 و سطح معناداری 05/0 و تعداد 36 نفر تعیین گردید. برای تقسیم آزمودنیها در گروهها از نرمافزار Random Number Allocation استفاده شد و اعداد یک تا 36 به صورت کاملاً تصادفی در دو گروه (که از قبل نامگذاری شده بودند) (آزمایش 18=n و کنترل 18=n) در این نرمافزار قرار گرفتند.

لیست اعداد در اختیار فردی غیردرگیر در کار تحقیقی قرار گرفت و از وی خواسته شد تا هر دفعه اطلاع دهد که آزمودنی ارزیابیشده در کدام گروه قرار میگیرد. بدینترتیب ارزیاب از اینکه افراد در کدام گروه قرار خواهند گرفت اطلاعی نداشت. آزمودنیها مطابق برنامه اعلامشده از قبل، در آزمایشگاه حرکات اصلاحی دانشگاه حضور یافتند. پس از تشریح کامل تستها و مراحل تکمیل هر تست، متغیرهای مطالعه قبل و پس از پروتکل خستگی ذهنی ارزیابی شدند. سپس گروه آزمایش به مدت هشت هفته تحت تمرینات یوگا قرار گرفتند و پس از مداخله مجدداً گروهها در معرض خستگی ذهنی قرار گرفتند و بلافاصله پس از آن متغیرها برای بار سوم اندازهگیری شدند.

تعادل پویای Y: یک آزمون معتبر برای ارزیابی تعادل پویاست (ضریب پایایی درونآزمونگر و بینآزمونگر برای جهات مختلف توسط پلیسکی و همکاران 91/0 تا 99/0گزارش شده است). در این آزمون فرد با پای برتر وسط وای (زاویه بین بازوها 90 و 135 و 135) میایستاد. اگر پای راست برتر بود، آزمون را خلاف جهت عقربههای ساعت و اگر پای چپ برتر بود، در جهت عقربههای ساعت انجام میداد. خطاهایی که سبب توقف تست و تکرار مجدد آن میشد عبارت بود از لمس زمین توسط پایی که عمل رسیدن را انجام میداد، برهم خوردن تعادل فرد و لمس زمین با دست و تحمل وزن روی پایی که عمل رساندن را انجام میداد. هر آزمودنی سه بار تست را انجام میدهد. نمرات تعادل بر اساس طول پا (فاصله بین خار خاصرهای قدامی فوقانی تا قوزک داخلی در وضعیت خوابیده به پشت) نرمال میگردد و نمره نهایی آزمون از میانگین سه تکرار در هر جهت و با استفاده از فرمول 1 بدست خواهد آمد (تصویر شماره 1) [18].

1. نمره تعادل پویا = مسافت طی شده از سه جهت / طول پا × 100
تعادل نیمهپویا توسط صفحه ناپایدار: آزمودنی ابتدا یک دقیقه جهت آشناسازی با تخته تعادل و نحوه انجام تست، روی دستگاه میایستاد (تصویر شماره 2)؛ میزان انحراف صفحه تعادل به طرفین (شیب دستگاه به طرفین) حداکثر 15 درجه تعریف شده بود که آزمودنی هنگام قرار گرفتن روی صفحه ناپایدار دستگاه، میبایست صفحه را در حالت موازی با زمین و نهایتاً در انحراف استاندارد 3± درجه قرار میداد و در این حالت تعادل خود را روی دستگاه حفظ میکرد. دستگاه مدتزمانی که آزمودنی میتوانست صفحه ناپایدار را در 3± حفظ کند، به عنوان تعادل فرد ثبت میکرد؛ اگر آزمودنی قادر بود عدد بالاتری را کسب کند، تعادل نیمهپویای بهتری داشت. برای هر آزمودنی، آزمون سه مرتبه اجرا و هر دفعه سی ثانیه طول میکشید. قبل و حین آزمون هیچ دستورالعمل یا بازخورد کلامی به آزمودنی داده نمیشد [19].
ارزیابی حس عمقی مفصل زانو
حس وضعیت مفصل زانوی پای غالب این ورزشکاران از طریق بازسازی زوایههای 30 و 60 درجه با چشم بسته (برای جلوگیری از ارسال پیامهای بینایی به سیستم عصبی مرکزی) در زنجیره حرکتی بسته به طور فعال ارزیابی شد [20]. برای اندازهگیری زاویه مفصل زانو در حالی که فرد به صورت دمر بر روی میز معاینه دراز کشیده و اینکلاینومتر را روی عضله دو قلو قرار داده در حالی که زانو در حالت اکستنشن و چشمان فرد موردآزمایش بسته بود با گرفتن پاشنه پا و با حرکت پاسیو و سرعت تقریبی 10 درجه در ثانیه بدون اینکه تغییری در وضعیت مچ پا ایجاد شود زانو به زاویه تقریباً 30 و 60 درجه برده میشد و در آن زاویه از فرد درخواست میشد تا زاویه موردنظر را پنج ثانیه نگه دارد و روی آن تمرکز کند. سپس زانو به وضعیت استراحتی برگردانده شده و بعد از هفت ثانیه، یکبار محقق به صورت غیرفعال و یکبار به صورت فعال از فرد میخواست تا ساق پا را حرکت داده و زاویه تستشده را با سرعت دلخواه ساق پا بازسازی کند [21].

به منظور دقت بیشتر اندازهگیری، آزمون بازسازی زاویه سهبار تکرار شد و بین هر تکرار شش ثانیه استراحت داده میشد. سه اختلاف زاویه آزمون و بازسازی به عنوان خطای مطلق در نظر گرفته میشد. منظور از خطای مطلق، میزان انحراف از زاویه هـــدف در بازسازی زاویهای حرکت بدون احتساب جهت انحراف مثبت یا منفی بود. زاویه هدف در این پژوهش30 و60 درجه و در جهت اکستنشن ـ فلکشن بود [22]. خطای مطلق هر فرد در بازسازی زاویه آموزش دادهشده، به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شد.
روشها و تجزیه و تحلیل آماری
جهت بررسی توصیف دادهها و رسم نمودارها از آمار توصیفی و برای تعیین نرمال بودن دادهها از آزمون شاپیرو ویلک استفاده و سطح معنیداری 05/0≤P استفاده شد. برای مقایسه میانگینها از روشهای آماری تحلیل واریانس در اندازههای تکراری با طرح (دو در سه) (گروه در زمان) استفاده شد. کلیه بررسیهای آماری با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 22 انجام شد.
نتایج
اطلاعات توصیفی آزمودنیها شامل میانگین و انحراف استاندارد سن بر حسب سال، وزن بر حسب کیلوگرم، قد بر حسب سانتیمتر و سابقه ورزشی دو گروه کنترل و آزمایش در جدول شماره 1 ارائه شده است.
حس عمقی فعال زانو
همانطور که از جدول شماره 2 برمیآید، یافتههای آزمون تحلیل واریانس مکرر نشان داد اثر زمان (001/0=P) و تعامل (04/0=P) معنادار بود؛ بنابراین برای بررسی تغییرات بین مراحل اندازهگیری از آزمون تعقیبی بنفرونی استفاده شد که دادههای حاصل از بررسی این آزمون نشان داد تغییرات در مرحله پیشآزمون و پسآزمون اول، معنادار بود (001/0=P). بدین معنی که خستگی ذهنی بر حس عمقی فعال زانو اثرگذار بوده و با ایجاد خستگی ذهنی در آزمودنی، حس عمقی فعال دچار اختلال میشود. همچنین یافتهها نشان داد بین پسآزمون دوم و سوم اختلاف معنادار بوده است (001/0=P).
حس عمقی غیرفعال زانو
همانطور که از جدول شماره 3 برمیآید، یافتههای آزمون تحلیل واریانس مکرر نشان داد اثر زمان (001/0=P) و تعامل (001/0=P) معنادار بود؛ بنابراین برای بررسی تغییرات بین مراحل اندازهگیری از آزمون تعقیبی بنفرونی استفاده شد.
دادههای حاصل از بررسی این آزمون نشان داد تغییرات در مرحله پیشآزمون و پسآزمون اول، معنادار بود (044/0=P). بدین معنی که خستگی ذهنی بر حس عمقی زانو اثرگذار بود و با ایجاد خستگی ذهنی در آزمودنی، میزان خطای حس عمقی غیرفعال افزایش مییابد. همچنین یافتهها نشان داد بین مرحله پسآزمون دوم و سوم نیز اختلاف معنادار بوده است (001/0=P)؛ به طوری که نشان میدهد انجام تمرینات یوگا اثر خستگی ذهنی را مهار میکند و بر عملکرد حس عمقی غیرفعال زانو اثر مثبت دارد.
تعادل پویای Y
یافتههای آزمون تحلیل واریانس مکرر نشان داد اثر زمان (001/0=P) و تعامل (001/0=P) در فاکتور تعادل پویا معنادار بود. بنابراین برای بررسی تغییرات بین مراحل اندازهگیری از آزمون تعقیبی بنفرونی استفاده شد که یافتههای حاصل از بررسی این آزمون نشان داد تغییرات در مرحله پیشآزمون و پسآزمون اول، معنادار بود (001/0=P)؛ بدین معنی که خستگی ذهنی بر تعادل پویا Y اثرگذار بوده و با ایجاد خستگی ذهنی در آزمودنی، میزان تعادل پویای آزمودنیها روی Y افزایش یافته است. همچنین یافتهها نشان داد بین پسآزمون دوم و سوم اختلاف معنادار بوده است (001/0=P)، به این معنا که انجام تمرینات یوگا اثر خستگی ذهنی را مهار میکند و بر عملکرد تعادل داینامیک اثر مثبت دارد (جدول شماره 4).
تعادل نیمهپویا روی صفحه پلتفرم
یافتههای آزمون تحلیل واریانس مکرر نشان داد اثر زمان (001/0=P) و تعامل (001/0=P) در فاکتور تعادل نیمهپویا معنادار بود؛ بنابراین برای بررسی تغییرات بین مراحل اندازهگیری از آزمون تعقیبی بنفرونی استفاده شد که یافتههای حاصل از بررسی این آزمون نشان داد تغییرات در مرحله پیشآزمون و پسآزمون اول، معنادار بود (001/0=P)؛ بدین معنی که خستگی ذهنی بر تعادل نیمهپویا اثرگذار بوده و با ایجاد خستگی ذهنی در آزمودنی، میزان تعادل آزمودنیها روی صفحه ناپایدار کاهش یافته است. همچنین یافتهها نشان داد بین پسآزمون دوم و سوم اختلاف معنادار بوده است (001/0=P)، به این معنا که انجام تمرینات یوگا اثر خستگی ذهنی را مهار میکند و بر عملکرد تعادل نیمهپویا اثر مثبت دارد (جدول شماره 5).
بحث
فراوانی آسیبها بهخصوص در اندام تحتانی در بین ورزشکاران آماتور یکی از عمدهترین مشکلات است که ورزشکاران با آن روبهرو بوده و با وجود پژوهشهای فراوان انجامشده در زمینه علت ریسک فاکتورهای کلیدی، هنوز علت وقوع فراوانی آسیب نامشخص مانده و پژوهشی در این زمینه (آیا در فعالیتهایی که نیازمند تمرکز و درگیریهای شناختی بالای ورزشکاران است، و احتمال وقوع خستگی ذهنی به دلیل فعالیت طولانیمدت شناختی وجود دارد، تمرینات یوگا میتواند خستگی ذهنی را مهار و ریسک وقوع آسیبهای اندام تحتانی را کاهش دهد؟) انجام نشده است.
با وجود انجام مطالعات در زمینه اثر تمرینات یوگا بر خستگی عمومی، خستگی عضلات موضعی، سلامت و کاهش استرس، هنوز در حوزه تحقیقات پژوهشگران، پژوهشی در خصوص اثر تمرینات یوگا در مهارخستگی و ریسک فاکتورهای آسیب انجام نشده است. با توجه به وجود شکاف تحقیقات، محققین در این مطالعه بر آن شدند اثرگذاری تمرینات یوگا بر مهار خستگی ذهنی، تغییرات تعادل و حس عمقی در مردان ورزشکار آماتور را بیازمایند.
نتایج این پژوهش نشان داد تمرینات یوگا با افزایش توان سازگاری دستگاههای عصبی، شناختی و تعدیل سیستم عصبی خودکار، مهار خستگی ذهنی و افزایش پایداری جسمی میتواند بر افزایش عملکرد، تعادل و حس عمقی مفصل زانو در وضعیت فلکشن و اکستنشن تأثیر گذار باشد، به گونهای که میزان خطای بازسازی زاویه هدف در پسآزمون و پس از انجام تمرینات یوگا به طور معنیداری کمتر از پیشآزمون بود که تغییرات در مرحله پیشآزمون و پسآزمون اول، معنادار بود (001/0=P)؛ بدین معنی که خستگی ذهنی بر حس عمقی فعال و غیرفعال زانو و تعادل اثرگذار بوده و با ایجاد خستگی ذهنی در آزمودنی، حس عمقی فعال دچار اختلال میشود. یوگا با کاستن از تنش به افزایش سازگاری کمک کرده و با محدود کردن تنش و کاهش انگیختگی قشر مخ، آرامش جسم و ذهن را برای انسان به ارمغان میآورد، لذا از اضطراب و افسردگی میکاهد [23].
مارتین و همکاران گزارش کردند بعد از خستگی ذهنی، به علت تجمع آدنوزین در مغز، مقاومت در برابر تلاش افزایش یافته، احساس و درک خستگی و کمبود انرژی ظاهر میشود [24]. احتمالاً به دلیل احساس واماندگی و درک خستگی،کنترل عصبی ـ عضلانی متزلزل شده و تأخیر در فعال شدن عصبی ـ عضلانی، نیروهای برشی و گشتاور را افزایش میدهد و ثبات مفصل را به خطر میاندازد [10 ،9]. فرضیه دیگر احتمالاً بعد خستگی ذهنی میتواند بر اعمال حرکتی و حتی خستگی عضلانی نیز اثر بگذارد؛ از طرفی مطالعات انجامشده حاکی از آن است که خستگی سبب افت عملکرد اندام تحتانی، تعادل داینامیک و حس عمقی مفصل نیز میشود که همه این موارد در پیشبینی بروز آسیبهای اندام تحتانی نقش مؤثری دارند.
در این زمینه، تحقیقی که اثر تمرینات یوگا بر مهار خستگی ذهنی، تغییرات تعادل و حس عمقی را مورد بررسی قرار داده باشد، یافت نشد. با وجود این، میتوان به طور غیرمستقیم نتایج تحقیقات دیگری که اثر خستگی عضلانی را بر ثبات پاسچر مطالعه کردهاند بررسی کرد؛ از جمله به یافتههای گونکالوس و همکاران اشاره کرد که طبق آن تمرینات یوگا باعث افزایش انعطافپذیری، عملکرد خودکار و کیفیت زندگی افراد سالمند میشود. این تمرینها باعث کاهش فعالیت سیستم عصبی مرکزی و خودکار در حالتهای پراسترس شده، درنتیجه آرامسازی در یوگا با تأثیر بر سیستم عصبی خودکار و کنترل عواطف منجر به احساس سلامتی در فرد میشود [23].
بارنی و همکاران نیز در تحقیق خود که فوتبالیستها را مورد مطالعه قرار داده بودند، گزارش کردند ایجاد خستگی عضلانی ناشی از فعالیت عملکردی شدید، میتواند جابهجایی مرکز فشار را در جهت قدامی ـ خلفی با مشکل مواجه کند و میزان نوسانات آن را در این جهت افزایش دهد [25]. این یافتهها را با توجه به یافته رانجانا و همکاران میتوان با یافتههای این مطالعه همسو دانست؛ چراکه ارانجا و همکارانش اثر خستگی ذهنی بر توسعه خستگی جسمانی را بررسی و گزارش کردند خستگی ذهنی بر افزایش خستگی جسمانی اثرگذار است [26].
همچنین مشخص شده است که اِعمال این نوع از تحریکات میتواند باعث سازگاریهایی در ساختار بخش کورتیکال مغز که کنترل اجرای حرکات را در اختیار قرار دارند، شود و از آن طریق نیز میتواند به بهبود کنترل حرکات فرد کمک کند [27]. برخی از دانشمندان علوم ورزشی به مقوله خستگی، به عنوان یکی از عوامل منفی اثر گذار بر عملکرد ورزشی و ارتباط آن با کنترل قامت توجه کردهاند؛ زیرا خستگی و کم شدن کنترل قامت میتواند از عوامل آسیبهای اسکلتیعضلانی در ورزشکاران باشد [28]. برخی از مطالعات کاهش کمی و کیفی عملکرد تکنیکی فوتبالیستها به دنبال خستگی ذهنی و جسمی را گزارش کردهاند. علاوه بر موارد ذکرشده، کاستم و همکاران هم گزارش کردند عملکرد استقامتی (افزایش زمان رسیدن به خستگی، توانایی سرعت در فعالیت) در نتیجه خستگی ذهنی کاهش داشته است [16].
دیاگوکاتینگهو و همکاران در تحقیقات خود اثر خستگی ذهنی و عضلانی را بر عملکرد زمان حرکت و تاکتیک بازیکنان فوتبال نشان دادند که خستگی ذهنی باعث کاهش عملکرد فیزیکی (توانایی دویدن ویژه فوتبال، سرعت، دقت تصمیمگیری و همچنین دقت در فعالیتهای نیازمند هماهنگی) شده است [23] که میتواند نتیجه کاهش عملکرد اندام تحتانی به دنبال خستگی ذهنی در این مطالعه را تأیید کند.
علاوه بر آن نتایج این مطالعه نشان داد تمرینات یوگا باعث تحریک گیرنده مفاصل و عضلات ناحیه و باعث بهبود اطلاعات ارسالی این گیرندهها به سیستم اعصاب مرکزی شده و از آن طریق باعث کاهش خطای بازسازی زاویه و تعادل میشود که نشانهای از تأثیرگذاری و بهبود حس عمقی مفصل زانو و مچ پای آزمودنیهای مورد مطالعه است. در همین راستا نیز خسروی و همکاران و گندمی و همکاران نیز گزارش کردند خستگی عضلات مرکزی بدن بر پارامترهای کینماتیکی مرتبط با آسیب رباط قدامی زانو اثر دارد و سبب تغییر در میزان زاویه فلکشن و والگوس زانو در لحظه تماس اولیه پا با زمین میشود [14 ،13].
ساموئل و همکاران در پژوهشی اثر خستگی ذهنی بر عملکرد جسمانی افراد سالمی که با 80 درصد حداکثر توان خروجی خود روی دوچرخه کارسنح فعالیت میکردند را بررسی کردند و در نتیجه گزارش کردند در گروه دارای خستگی ذهنی زمان رسیدن به خستگی خودگزارشی کاهش یافته است [15] که همگی یافتههای این مطالعه را تأیید میکند.
به طور کلی میتوان گفت یوگا به عنوان یک نظریه شخصیت نیز در نظر گرفته میشود که هدفش درک مکانیسمهای روانی مرتبط با تنظیم هیجانات همراه با رشد جسمی است و از طریق رشد نیروی بالقوه بدن، باعث غلبه بر استرس و مهار خستگی میشود [16]. از طرفی خستگی ذهنی حالتی است سایکو فیزیولوژی که در نتیجه حفظ طولانیمدت کارایی در یک کار سخت شناختی رخ میدهد؛ به گونهای که عملکرد شناختی را کاهش داده و منجر به تغییر در هماهنگیهای حرکتی میشود؛ زیرا هنگامی که نرونهای عصبی مغز خسته میشوند، پروسههای دیگر بدن نیز تحت تأثیر قرار گرفته، اختلال در فعالسازی گیرندههای مکانیکی رخ داده و دوره تأخیر واکنش عضله افزایش مییابند و مدتزمان اصلاح و بازسازی مرکز تعادل طولانی میشود [30 ،29].
نتیجهگیری نهایی
اِعمال تمرینات یوگا به طور قابل توجهی باعث بهبود تعادل، حس عمقی، کارایی ورزشی، مهار خستگی و افزایش عملکرد جسمانی در ورزشکاران حاضر در تحقیق شد؛ بنابراین با توجه به یافتههای این تحقیق، خستگی ذهنی اصل فعالیت ذهنی درگیریهای شناختی طولانیمدت است و میتواند کنترل تعادل و حس عمقی را تحت تأثیر قرار دهد و کاهش عملکرد ورزشی و افزایش ریسک وقوع آسیبهای اندام تحتانی ورزشکاران را در پی داشته باشد؛ بنابراین انجام تمرینات یوگا و ورزشهای دیگر برای مهار و بالا بردن آستانه خستگی مغز و محدود کردن این خستگی و تقویت حس عمقی این ناحیه شاید بتواند کارایی ورزشی را افزایش دهد و میزان بروز آسیبهای مرتبط با نقصان حس عمقی و تعادل در ورزشکاران را کاهش دهد.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
تمام آزمودنیهای مطالعه، پس از تکمیل آگاهانه فرمهای رضایتنامه آگاهانه در تحقیق شرکت داده شدند. روش انجام تحقیق در راستای ملاحظات اخلاقی هلسینکی بود و پروپوزال تحقیق در کمیته اخلاق دانشگاه رازی کرمانشاه بررسی شد و مورد تأیید قرار گرفت (IR.RAZI.REC.1398.001). آزمودنیها اجازه داشتند در هر مرحله از تحقیق از ادامه کار سر باز زنند.
حامی مالی
این مقاله مستخرج از پایان نامه کارشناسی ارشد نویسنده اول، گروه آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی، دانشکده علوم ورزشی، دانشگاه رازی است.
مشارکت نویسندگان
تمامی نویسندگان در نگارش این پایان نامه مشارکت داشتهاند.
تعارض منافع
نویسندگان هیچ تعارض منافعی گزارش نکردهاند.
تشکر و قدردانی
بدینوسیله نویسندگان از مدیریت تربیتبدنی دانشگاه رازی و دانشجویان تربیت بدنی شرکتکننده در آزمونها تشکر و قدردانی میکنند.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1397/10/29 | پذیرش: 1398/7/21 | انتشار: 1398/12/11