مقدمه
پارگی رباط صلیبی قدامی (ACL) یک آسیب بسیار شایع ارتوپدی است که ورزشکاران مرد و زن در همه گروههای سنی و با هر سطح از توانایی را تحت تأثیر قرار میدهد (1). پارگی ACL معمولاً طی پرش و فرود، تغییر مسیرهای ناگهانی و افزایش و کاهش شتاب رخ میدهد. این آسیب باعث بیثباتی زانو و تغییر استراتژیهای کنترل حرکتی، اختلال حس عمقی و کاهش عملکرد میشود (2). آسیب ACL عواقب کوتاهمدت و بلندمدتی را به دنبال دارد و باعث اختلالات مختلفی نظیر؛ بیثباتی مکانیکی، تغییر کنترل عصبی عضلانی، درد و تورم، ترس از حرکت، مهار آرتروژنیک عضلات و در درازمدت میتواند منجر به استئوآرتریت شود (3). درمانگران سعی کردهاند خطر آسیب را با اجرای برنامههای پیشگیری از آسیب به حداقل برسانند، بااینحال موفقیت این برنامهها اندک بوده است. در یک مطالعه میزان آسیب مجدد در ورزشکاران 30 درصد نشان داده شد (4).
از دید بیومکانیکی، کاهش فلکشن (خم شدن) ران و زانو، افزایش ابداکشن (دور شدن) زانو، اداکشن (نزدیک شدن) ران و فلکشن جانبی (خم شدن طرفی) تنه، افزایش چرخش داخلی ران، چرخش خارجی زانو و پرونیشن مچ پا منجر به ایجاد یک بد راستایی دینامیکی به نام والگوس زانو می شود که منجر به افزایش نرخ بارگذاری زانو و افزایش خطر پارگی ACL می شود (5). کاهش زاویه دورسیفلکشن مچ پا و فلکشن ران، زانو و تنه منجر به فرود سفت میشود که یک عامل مؤثر در افزایش نیروی عکسالعمل زمین و افزایش خطر آسیب ACL است (6). تحقیقات آزمایشگاهی نشان داده اند که افزایش گشتاور ابداکشن زانو، گشتاور والگوس زانو، نیروی عکسالعمل زمین و کاهش گشتاور فلکشن ران و زانو موجب افزایش خطر آسیب ACL می شود (6, 7).
یکی از عوامل اصلی آسیب ACL، پیچیدگی و ماهیت پویایی است که در ورزش وجود دارد. در ورزش حرکات پیچیده تحت محدودیتهای فرد، تکلیف و محیط (شرایط مختلف، حضور مدافع، محدودیت زمانی) انجام میشوند و ورزشکار باید بهسرعت اطلاعات محیطی را درک و پیشبینی کند و به آن پاسخ دهد (8). ورزشکاران بهندرت در شرایط مسابقه یک مهارت یا الگوی حرکتی را بارها و بارها تکرار می کنند، بلکه محیط رقابت نیاز به عملکرد سریع و متغیر دارد (9). یک آسیب غیر برخوردی ACL نتیجه مجموعه ای از حرکات خود سازمان یافته است که از تعامل با محدودیت های تغییرپذیر در کسری از ثانیه به وجود می آید (10).
با توجه به شایع بودن آسیبهای ورزشی و تأثیر آنها بر عملکرد ورزشکاران، شناسایی و استفاده از روشهای نوین جهت کاهش خطر این آسیبها از اهمیت ویژهای برخوردار است. این روشها نهتنها باید بر جنبههای جسمانی بلکه بر جنبههای عصبی-شناختی و مهارتی نیز تمرکز داشته باشند (11). نشان داده شده است که نقص در پردازش اطلاعات و ارتباطات عصبی شناختی در سیستم عصبی مرکزی قبل از وقوع آسیب ممکن است عامل خطر اصلی پارگی ACL باشد (8). یکی از روشهای کاهش خطر آسیب ترکیب رویکردهای یادگیری حرکتی با تمرینات پیشگیری از آسیب است. از جمله رویکردهای یادگیری حرکتی که در بهبود شاخص های بیومکانیکی (فلکشن تنه و ران، فلکشن زانو، والگوس و ابداکشن زانو، دورسیفلکشن مچ پا، گشتاور ابداکشن و چرخش خارجی ران، گشتاور دورسیفلکشن مچ پا، گشتاور والگوس و ابداکشن زانو، تغییرپذیری هماهنگی بین مفاصل و نیروی عکسالعمل زمین) مرتبط با آسیب ACL موفق عمل کردهاند، شامل تمرکز داخلی و خارجی توجه (12-15)، تکالیف دوگانه (16)، یادگیری افتراقی (13, 17-19)، یادگیری خطی و یادگیری غیرخطی (17, 18)، بازخورد خودکنترلی (14) و تمرینات بصری حرکتی (19) بوده است. همچنین تأثیر مثبت یادگیری ضمنی (20) و تمرینات دوتایی در ادبیات پژوهش در پیشگیری از آسیب ACL گزارش شده است (21).
روش یادگیری خطی بر اساس دیدگاه شناختی استوار است که طبق آن، یادگیری حاصل تمرین و تکرار مداوم الگوی حرکتی بهینه و رسیدن به خودکاری است. در این دیدگاه تغییرپذیری بهعنوان عاملی مضر برای یادگیری مهارتها در نظر گرفته میشود و تأکید دارد که تمرین و یادگیری هر چه بیشتر مشابه با شرایط واقعی و هدف تکلیف باشد، مؤثرتر خواهد بود (17, 18). در رویکرد نوین برنامههای پیشگیری از آسیب، اعتبار و کارایی الگوی مکانیکی ایدئال مورد بحث است و به اثربخشی تغییرپذیری بیشتر پرداخته شده است (8). در سالهای اخیر، استفاده از رویکردهای یادگیری مبتنی بر تغییرپذیری توجه بسیاری از پژوهشگران و مربیان را به خود جلب کرده است. این رویکردها، برخلاف روشهای سنتی تمرین، بر انطباق ورزشکار با محیطهای متغیر و پویای مسابقه تمرکز دارند که میتواند باعث کاهش آسیبها و بهبود عملکرد شود (8, 22).
روش های تمرینی که باعث تغییرپذیری در تمرینات میگردند، برای بهبود تطابق حرکتی توصیه می شوند. افزایش تغییرپذیری در تمرین باعث بهبود عملکرد شده و ممکن است خطر آسیب ACL را کاهش دهد. در رویکردهای تمرینی یادگیری غیرخطی و یادگیری افتراقی، تغییرپذیری جزو بخشهای حیاتی فرآیند یادگیری است (17). تغییرپذیری به توانایی فرد جهت انتخاب بهترین استراتژی حرکتی که متناسب با محدودیتهای فرد، تکلیف و محیط باشد، گفته میشود. به دلیل وجود پیچیدگی ذاتی در ورزش، ممکن است پیچیدگی تکلیف و تغییرپذیری حرکت برای انتقال در تمرین، آمادهسازی ورزشکاران و به حداقل رساندن خطر آسیب ACL ضروری باشد (23). یک رویکرد مدرن کنترل حرکتی بر مبنای نظریه سیستمهای پویا این است که الگوهای حرکتی ما بهصورت خود سازماندهی شده به الگوهای عملکردی بر اساس درک ما از محیط، تکلیفی که در تلاش برای انجام آن هستیم و وضعیت تک تک محرکها سازماندهی میشود (24).
در رویکرد سیستمهای پویا، تغییرپذیری در درجه آزادی بهینه حرکت و هماهنگی یا ایجاد ترکیبی از ثبات حرکتی و انعطافپذیری و سازگاری در الگوهای حرکتی ما ضروری است (25). برنامههای تمرینی ممکن است با به کار بردن سطوحی از پیچیدگی، آشفتگی و تغییرپذیری، ورزشکاران را برای ماهیت پویای رقابت بهتر آماده کنند (9). هرچه فرد در یک محیط اکتشافی و چالشی و متناسب با ویژگیهای منحصربهفرد خود تمرین کند، درجات آزادی بیشتری در سیستم عصبی وی در دسترس قرار میگیرد و این باعث ایجاد الگوهای حرکتی بهینه در شرایط مختلف میشود (26). مطالعات اخیر نشان دادهاند که روشهای یادگیری مبتنی بر تغییرپذیری میتوانند با بهبود هماهنگی و انطباق ورزشکاران، تأثیرات چشمگیری در کاهش خطر آسیبهای ACL داشته باشند (17-19). هدف این پژوهش، ارائه بینش عمیقتری در مورد اثربخشی این روشها است.
در یادگیری خطی تغییرپذیری تکلیف بهعنوان اختلال در نظر گرفته می شود و نامطلوب است. یادگیری خطی با استفاده از راهنمایی، بازخورد و تکرار به دنبال یک الگوی بیومکانیکی و حرکتی ایدئال برای همه افراد است و از تفاوتهای فردی چشمپوشی می کند (17). در یادگیری غیرخطی و افتراقی تغییرپذیری جهت کشف الگوهای حرکتی انعطافپذیر فردی بهمنظور تطابق با محیط پیچیده، پویا و پیشبینینشده ضروری است (18). بااینحال، در یادگیری غیرخطی، بهجای دریافت بازخورد در رابطه با الگوی حرکتی ایدئال، بر دستکاری محدودیت ها تمرکز دارد، تکرار در آن مجاز است و تغییرپذیری فراگیرنده را به جستجوی راهحلهای حرکتی فردی و هدفمند تشویق میکند تا ورزشکار راهحل حرکتی را خودش کشف کند (24). در یادگیری افتراقی، تغییرپذیری به افزودن نوسانات تصادفی به عملکرد جهت تجربه هر چه بیشتر راهحلهای حرکتی ممکن کمک می کند. هدف تکلیف ممکن است وجود نداشته باشد و تکرار در آن مجاز نیست (17).
مطالعاتی که از رویکردهای یادگیری حرکتی استفاده کرده اند، تأثیر چشمگیر این رویکردها در مقایسه با پروتکل هایی که تنها بر ویژگی های فیزیکی ورزشکاران مثل قدرت، تعادل، کنترل عصبی عضلانی و غیره تمرکز داشتند را گزارش کرده اند (12-15). به نظر میرسد در بین رویکردهای یادگیری حرکتی، تمرینات مبتنی بر تغییرپذیری بهمنظور بازآموزی کنترل حرکتی سطح بالا، کشف الگوهای حرکتی جدید مطابق با محدودیتها و بهبود انتقال در ورزشکاران ممکن است حلقه گمشده یا شکاف موجود در برنامه های پیشگیری از آسیب باشد. نتایج پژوهش حاضر میتوانند موجب بهبود برنامههای توانبخشی و کاهش خطر آسیب ACL میشود. فرضیه ما این میباشد که رویکردهای مبتنی بر تغییرپذیری در مقایسه با سایر رویکردهای یادگیری حرکتی در بهبود فاکتورهای کینماتیکی و کینتیکی آسیب ACL مؤثرتر میباشند؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر رویکردهای یادگیری حرکتی مبتنی بر تغییرپذیری بر عوامل کینتیکی و کینماتیکی مرتبط با آسیب ACL در ورزشکاران است.
روش شناسی
این مطالعه مروری سیستماتیک مطابق با موارد گزارش های ترجیحی برای مرورهای نظاممند و فراتحلیل پریسما (PRISMA 2020) انجام شد (27) و دارای کد ثبت به شماره CRD42024617971 در سایت PROSPERO است. در گام اول، مقالات منتشر شده در پایگاه های اطلاعاتی معتبر شامل پابمد، گوگل اسکالر، اسکوپوس، ساینس دایرکت، الزویر و PEDro در فاصله زمانی سالهای 2010 الی 2024 بازیابی گردید. کلیدواژههای ("ACL" یا "Anterior cruciate ligament") و ("Differential learning") و ("Non-linear pedagogy") و ("Variability") و ("Biomechanics" یا "Kinematics" یا "Kinetics") بهصورت مستقل و در ترکیب با هم به کار رفتند. در پژوهش مروری حاضر، مقالاتی وارد شدند که از ترکیب استراتژیهای مبتنی بر تغییرپذیری با تمرینات پیشگیری از آسیب یا مهارتهای اختصاصی ورزش استفاده کرده بودند.
معیارهای ورود به مطالعه شامل مطالعات معتبر به زبان فارسی و مطالعات کارآزمایی بالینی که در بانک های اطلاعاتی مذکور نمایه شده بودند، مقالات بینالمللی و مقالات انگلیسیزبان که بهصورت تمام متن در دسترس بودند (در صورت عدم دسترسی، به نویسنده مسئول مقاله جهت دریافت تمام متن ایمیل زده می شد) و آزمودنی ها ورزشکاران بودند. معیارهای خروج از مطالعه شامل عدم دسترسی به تمام متن مقاله، مقالات مروری و غیرپژوهشی، کنفرانسی، مقالات تکراری، گایدلاین ها و منتشر شده به زبان-های غیرانگلیسی و غیرفارسی بود. معیارهای ورود به مطالعه بر اساس مدل PICOS بررسی شد (28). آزمودنیها: ورزشکاران رقابتی بزرگتر از 18 سال که بیش از 6 ساعت در هفته ورزش می کنند و بر بهبود عملکرد و شرکت در مسابقات رسمی تأکید دارند (29). مداخله: استراتژیهای مبتنی بر تغییرپذیری در ترکیب با تمرینات پیشگیری از آسیب یا مهارتهای ورزشی، گروه مقایسه شونده: گروه کنترل که از سایر رویکردهای یادگیری حرکتی استفاده کردند، متغیرها: فاکتورهای کینماتیکی (فلکشن تنه، ران و زانو، والگوس زانو، دورسیفلکشن مچ پا و ابداکشن زانو) و فاکتورهای کینتیکی (نیروی عکسالعمل زمین، گشتاور اکستنشن/فلکشن زانو، گشتاور والگوس زانو، گشتاور دورسیفلکشن مچ پا، گشتاور ابداکشن و چرخش خارجی ران و گشتاور ابداکشن زانو) مرتبط با آسیب ACL و نوع مطالعات: کارآزمایی بالینی بودند. جستجوی متون بهصورت مستقل توسط دو نویسنده انجام شد. در ابتدا عناوین مطالعات برای بررسی واجد شرایط بودن مورد ارزیابی قرار گرفتند، سپس چکیده مقالات با مرور سریع عنوان جهت انتخاب تمام متن مقالات برای ورود به مطالعه طبق ملاک ورود و خروج مورد بررسی نهایی قرار گرفتند. در گام دوم، فهرست منابع همه مقالات بهمنظور یافتن مطالعات مشابه بهصورت دستی و دقیق بررسی شد. درنهایت مطالعاتی وارد شدند که همه ملاک های ورود و خروج از مطالعه را برآورده می کردند. سؤال اصلی پژوهش حاضر این بود که آیا ترکیب استراتژیهای مبتنی بر تغییرپذیری با مهارتهای ورزشی و تمرینات پیشگیری از آسیب بر عوامل خطر آسیب ACL در ورزشکاران تأثیر دارد؟
نویسنده اول استخراج داده ها را بهصورت مستقل انجام دادند. سپس نویسندگان دوم و سوم که تجربه بیشتری در این زمینه داشتند، اختلافات را حل کردند. مرور کنندگان نسبت به اطلاعات مربوط به نویسندگان، مجله یا نتایج هر مقاله بررسی شده توجهی نداشتند. جهت استخراج داده های مربوط به نوع مطالعه، سال انتشار، آزمودنی ها، مداخله دریافتی، متغیرهای بررسی شده و نتایج هر مطالعه از یک فرم استاندارد استفاده شد. همچنین کیفیت هر یک از مطالعات کارآزمایی بالینی توسط مقیاس PEDro ارزیابی شد. این مقیاس، یک چکلیست بهمنظور بررسی کیفیت مطالعات کارآزمایی بالینی می باشد. پاسخ هر آیتم در جدول بهصورت مثبت و منفی (رعایت یا عدم رعایت آیتم مورد نظر) ثبت شد. هر نمره مثبت یک امتیاز دارد و نمره منفی امتیازی نخواهد داشت. همچنین پاسخ مثبت به سؤال نخست هم امتیازی نخواهد داشت. درنهایت مقالاتی وارد شدند که از لحاظ کیفیت امتیاز "مساوی یا بیشتر از 5" را به دست می آوردند (2).
نتایج
پس از جستجو بر اساس عنوان مطالعات، چکیده و ملاکهای ورود و خروج تعداد 60 مقاله یافت شد. از این تعداد، 30 مطالعه مرتبط با مباحث مفهومی تغییرپذیری بودند، 15 مطالعه آزمودنی در گروه سنی کودکان داشتند و 9 مطالعه متغیرها متفاوت بود. درنهایت 6 مطالعه وارد شدند (شکل 1). آزمودنیهای مطالعات شامل بازیکنان فوتبال (18)، بسکتبال (22, 30, 31) و ترکیبی از بازیکنان بسکتبال، والیبال و هندبال (13, 19) بودند. لازم به ذکر است در یک مطالعه ورزشکاران با سابقه بازسازی ACL بودند (19).
در ارتباط با رویکردهای آموزشی در دو مطالعه مقایسه یادگیری خطی، غیرخطی و افتراقی (18, 22)، در دو مطالعه مقایسه یادگیری خطی و غیرخطی (30, 31) و در مطالعات دیگر مقایسه یادگیری افتراقی و تمرینات بصری حرکتی (19) و مقایسه یادگیری افتراقی با تمرکز خارجی توجه و یادگیری خودکنترلی (13) انجام شده بود. در چهار مطالعه از مهارتهای اختصاصی ورزش (18, 22, 30, 31) و در دو مطالعه از تمرینات پیشگیری از آسیب (13, 19) استفاده شده بود.

برای متغیرهای کینماتیکی، زاویه فلکشن تنه (18, 22, 31)، فلکشن ران (13, 18, 19, 22, 31)، فلکشن زانو (13, 18, 19, 22, 31)، والگوس زانو (18, 19, 22, 31)، دورسیفلکشن مچ پا (18, 19, 22, 31)، ابداکشن زانو (13) و برای متغیرهای کینتیکی، نیروی عکسالعمل زمین (13, 18, 19, 22, 30)، گشتاور اکستنشن/ فلکشن زانو (18, 22, 30)، گشتاور والگوس زانو (18, 22, 30)، گشتاور دورسیفلکشن مچ پا (18, 22, 30)، گشتاور ابداکشن و چرخش خارجی ران و گشتاور ابداکشن زانو (13) بود (جدول 1). در ارتباط کیفیت مطالعات وارد شده، چهار مطالعه امتیاز 9 (13, 18, 19, 22) و دو مطالعه امتیاز 6 (30, 31) کسب کردند (جدول 2).
جدول 1. مطالعات بررسی شده مطابق با شاخص PICOS
پژوهش |
نام مجله و سال انتشار |
آزمودنیها |
مداخله |
متغیرها |
نتایج |
|
اورنگی و همکاران (18) |
Human Movement Science
(2021) |
66 بازیکن فوتبال با میانگین سنی 5/27 سال به سه گروه خطی، غیرخطی و یادگیری افتراقی تقسیم شدند. |
12 هفته برنامه تمرینی اختصاصی فوتبال با استفاده از روشهای یادگیری افتراقی، خطی و غیرخطی انجام شد. |
متغیرهای کینماتیکی شامل زاویه فلکشن تنه، ران، زانو، والگوس زانو، دورسیفلکشن مچ پا، متغیرهای کینتیکی شامل اوج نیروی عکسالعمل زمین، گشتاور اکستنشن/ فلکشن زانو، والگوس زانو و دورسیفلکشن مچ پا در لحظه اوج نیروی عکسالعمل زمین بود. |
گروه یادگیری غیرخطی و افتراقی در مقایسه با یادگیری خطی در همه متغیرهای کینماتیکی و کینتیکی عملکرد بهتری داشتند. تغییرات چشمگیری در اکثر متغیرهای کینماتیکی در گروه یادگیری غیرخطی در مقایسه با یادگیری افتراقی مشاهده شد. بااینحال، تغییرات در نیروی عمودی عکسالعمل زمین، گشتاور اکستنشن/ فلکشن زانو، والگوس زانو و دورسیفلکشن مچ پا بین یادگیری افتراقی و غیرخطی معنادار نبود. |
|
اورنگی و همکاران (22) |
Research in Sports Medicine
(2024) |
30 بازیکن بسکتبال با میانگین سنی 27 سال به سه گروه خطی، غیرخطی و یادگیری افتراقی تقسیم شدند. |
مهارتهای اختصاصی بسکتبال در ترکیب با رویکردهای خطی، غیرخطی و یادگیری افتراقی به مدت 5 ماه، 60 جلسه و هر جلسه 90 دقیقه انجام شد. |
متغیرهای کینماتیکی شامل زوایای فلکشن تنه، ران، زانو، والگوس دینامیک زانو، دورسیفلکشن مچ پا و متغیرهای کینتیکی شامل اوج نیروی عمودی عکسالعمل زمین، گشتاور فلکشن/ اکستنشن زانو، والگوس زانو و دورسیفلکشن مچ پا |
گروههای یادگیری افتراقی و غیرخطی در مقایسه با رویکرد خطی در همه متغیرها بهبود چشمگیرتری داشتند. همچنین، رویکرد غیرخطی در مقایسه با یادگیری افتراقی عملکرد بهتری داشت. |
|
قناتی و همکاران (13) |
International journal of environmental research and public health
(2022) |
42 ورزشکار با میانگین سنی 23 سال (بسکتبال، والیبال و هندبال) به چهار گروه یادگیری افتراقی، تمرکز خارجی توجه، بازخورد خودکنترلی و کنترل تقسیم شدند. |
8 هفته
ترکیب استراتژیهای یادگیری افتراقی، تمرکز خارجی توجه و بازخورد خودکنترلی با تمرینات عصبی عضلانی |
متغیرهای کینماتیکی شامل اوج دورسیفلکشن مچ پا، فلکشن ران و زانو و ابداکشن زانو و متغیرهای کینتیکی شامل اوج نیروی عمودی و خلفی عکسالعمل زمین، اوج گشتاور ابداکشن و چرخش خارجی ران و ابداکشن زانو بود. |
گروه یادگیری افتراقی و تمرکز خارجی توجه در اوج فلکشن زانو، فلکشن ران، ابداکشن زانو، اوج نیروی عمودی عکسالعمل زمین، گشتاور ابداکشن و چرخش خارجی ران بهبود چشمگیری داشتند. گروه یادگیری افتراقی علاوه بر بهبود چشمگیر در اوج زاویه دورسیفلکشن، عملکرد بهتری در مقایسه با تمرکز خارجی توجه داشت. |
|
غلامی و همکاران (19) |
Journal of clinical medicine
(2023) |
45 ورزشکار (هندبال، والیبال و بسکتبال) با میانگین سنی 28 سال باسابقه بازسازی رباط صلیبی قدامی به سه گروه تمرینات بصری حرکتی، یادگیری افتراقی و کنترل تقسیم شدند. |
8 هفته ترکیب تمرینات عصبی عضلانی با رویکردهای یادگیری افتراقی و تمرینات بصری حرکتی |
زوایای فلکشن ران، زانو، دورسیفلکشن مچ پا، والگوس زانو، نیروی عکسالعمل زمین |
گروه تمرینات بصری حرکتی و یادگیری افتراقی بهبود چشمگیری در همه متغیرها از جمله فلکشن ران و زانو، والگوس زانو، دورسیفلکشن مچ پا و نیروی عکسالعمل زمین در مقایسه با گروه کنترل نشان دادند. بین گروه تمرینات بصری حرکتی و یادگیری افتراقی تفاوت معناداری وجود نداشت، بااینحال گروه یادگیری افتراقی عملکرد بهتری داشت. |
|
اورنگی و همکاران (30) |
Journal of Advanced Sport Technology
(2022) |
24 بسکتبالیست در دامنه سنی 26 الی 28 سال به دو گروه یادگیری خطی و غیرخطی تقسیم شدند. |
2 ماه، هر هفته 2 جلسه و مجموعاً 16 جلسه در 90 الی 115 دقیقه تمرین یادگیری خطی و غیرخطی در ترکیب با مهارتهای بسکتبال |
نیروی عمودی عکسالعمل زمین، گشتاور فلکشن/اکستنشن زانو، گشتاور والگوس زانو و گشتاور دورسیفلکشن مچ پا |
یادگیری غیرخطی در مقایسه با یادگیری خطی در همه متغیرها بهبود چشمگیرتری داشت. |
دهقانی و همکاران (31) |
The Scientific Journal of Rehabilitation Medicine
(2023) |
24 بسکتبالیست در دامنه سنی 26 الی 28 سال به دو گروه یادگیری خطی و غیرخطی تقسیم شدند. |
2 ماه، هر هفته 2 جلسه و مجموعاً 16 جلسه در 90 الی 115 دقیقه تمرین یادگیری خطی و غیرخطی در ترکیب با مهارتهای بسکتبال |
زاویه فلکشن تنه، فلکشن ران، فلکشن زانو، والگوس زانو، دورسیفلکشن مچ پا |
یادگیری غیرخطی در مقایسه با یادگیری خطی در همه متغیرهای کینماتیکی بهبود چشمگیرتری داشت. |
جدول 2. ارزیابی کیفیت مقالات مطابق با چکلیست PEDro
دهقانی و همکاران (31) |
اورنگی و همکاران (30) |
غلامی و همکاران (19) |
قناتی و همکاران (13) |
اورنگی و همکاران (22) |
اورنگی و همکاران (18) |
مقیاس PEDro |
+ |
+ |
+ |
+ |
+ |
+ |
1. معیارهای واجد شرایط بودن |
+ |
+ |
+ |
+ |
+ |
+ |
2. تخصیص تصادفی آزمودنیها |
- |
- |
+ |
+ |
+ |
+ |
3. پنهانسازی تخصیص تصادفی |
+ |
+ |
+ |
+ |
+ |
+ |
4. گروههای مشابه در ابتدا |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
5. کورسازی آزمودنیها |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
6. کورسازی درمانگر |
- |
- |
+ |
+ |
+ |
+ |
7. کورسازی ارزیاب |
+ |
+ |
+ |
+ |
+ |
+ |
8. بیش از یک متغیر کلیدی برای بیش از 85 درصد از آزمودنیها در ابتدا به گروهها اختصاص داده شد. |
- |
- |
+ |
+ |
+ |
+ |
9. همه آزمودنیها شرایط درمان یا کنترل را طبق تخصیص دریافت کردند، یا در مواردی که چنین نبود دادههای حداقل یک متغیر کلیدی با "تحلیل به قصد درمان" تجزیهوتحلیل شدند. |
+ |
+ |
+ |
+ |
+ |
+ |
10. نتایج مقایسههای آماری بین گروهی حداقل برای یک متغیر کلیدی گزارش شده است. |
+ |
+ |
+ |
+ |
+ |
+ |
11. مطالعه معیارهای نقطهای و تغییرپذیری را برای حداقل یک متغیر کلیدی ارائه میدهد. |
6 |
6 |
9 |
9 |
9 |
9 |
امتیاز کل |
کینماتیک و کینتیک تنه و ران
افزایش فلکشن تنه (18, 22, 31) و ران (13, 18, 19, 22, 31) و افزایش گشتاور ابداکشن و چرخش خارجی ران (13) در گروه مبتنی بر استراتژیهای تغییرپذیری در مقایسه با گروه کنترل مشاهده شد.
کینماتیک و کینتیک زانو
افزایش فلکشن (13, 18, 19, 22, 31)، کاهش والگوس (18, 19, 22, 31)، کاهش ابداکشن (13)، کاهش گشتاور اکستنشن (18, 22, 30)، کاهش گشتاور والگوس (18, 22, 30) و کاهش گشتاور ابداکشن (13) در گروه مبتنی بر استراتژیهای تغییرپذیری در مقایسه با گروه کنترل مشاهده شد.
کینماتیک و کینتیک مچ پا
افزایش دورسیفلکشن (13, 18, 19, 22, 31) و گشتاور دورسیفلکشن (18, 22, 30) و همچنین کاهش نیروی عکسالعمل زمین (13, 18, 19, 22, 30) در گروه مبتنی بر استراتژیهای تغییرپذیری در مقایسه با گروه کنترل مشاهده شد.
بحث
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر رویکردهای یادگیری حرکتی مبتنی بر تغییرپذیری بر عوامل بیومکانیکی و متغیرهای کینتیکی و کینماتیکی مرتبط با آسیب ACL در ورزشکاران بود. نتایج نشان داد که تمرینات مبتنی بر تغییرپذیری شامل یادگیری افتراقی و غیرخطی باعث افزایش فلکشن تنه و ران، افزایش فلکشن زانو، کاهش والگوس و ابداکشن زانو، افزایش دورسیفلکشن مچ پا، افزایش گشتاور ابداکشن و چرخش خارجی ران، افزایش گشتاور دورسیفلکشن مچ پا، کاهش گشتاور والگوس و ابداکشن زانو و کاهش نیروی عکسالعمل زمین میشود و میتواند خطر وقوع آسیب ACL را به میزان زیادی کاهش دهد.
غلامی و همکاران (32) به مقایسه تأثیر تمرینات بصری حرکتی و یادگیری افتراقی بر عملکرد فانکشنال و فاکتورهای بیومکانیکی و روانشناختی در ورزشکاران پس از بازسازی ACL پرداختند. تعداد 45 ورزشکار (هندبال، والیبال و بسکتبال) با سابقه بازسازی ACL به سه گروه تمرینات بصری حرکتی، یادگیری افتراقی و کنترل تقسیم شدند. مداخلات به مدت 8 هفته انجام شد. از آزمون فرود تک پا جهت جمعآوری داده های بیومکانیکی استفاده شد. زوایای فلکشن ران، زانو، دورسیفلکشن مچ پا، والگوس زانو و نیروی عکسالعمل زمین مورد بررسی قرار گرفت. گروه تمرینات بصری حرکتی و یادگیری افتراقی بهبود چشمگیری در همه متغیرها در مقایسه با گروه کنترل نشان دادند. بین گروه تمرینات بصری حرکتی و یادگیری افتراقی تفاوت معناداری وجود نداشت، بااینحال گروه یادگیری افتراقی عملکرد بهتری داشت (32).
قناتی و همکاران (13) به مقایسه تأثیر استراتژی های یادگیری افتراقی، بازخورد خودکنترلی و تمرکز خارجی توجه بر عوامل خطر بیومکانیکی آسیب ACL در ورزشکاران پرداختند. ورزشکاران (بسکتبال، والیبال و هندبال) به چهار گروه یادگیری افتراقی، تمرکز خارجی توجه، بازخورد خودکنترلی و کنترل تقسیم شدند. گروه یادگیری افتراقی و تمرکز خارجی توجه در اوج فلکشن زانو، فلکشن ران، ابداکشن زانو، اوج نیروی عمودی عکسالعمل زمین، گشتاور ابداکشن و چرخش خارجی ران بهبود چشمگیری داشتند. گروه یادگیری افتراقی علاوه بر بهبود چشمگیر در اوج زاویه دورسیفلکشن، عملکرد بهتری در مقایسه با تمرکز خارجی توجه داشت (13). نتایج در این زمینه نیز نشان میدهد رویکرد یادگیری افتراقی در مقایسه با سایر رویکردهای یادگیری حرکتی اثربخشی بیشتری در بهبود فاکتورهای بیومکانیکی مرتبط با آسیب ACL دارد.
اورنگی و همکاران (17) به مقایسه تأثیر رویکردهای خطی، غیرخطی و یادگیری افتراقی بر متغیرهای مرتبط با خطر آسیب ACL حین مانور برشی در بازیکنان بسکتبال پرداختند. 30 بازیکن به سه گروه خطی، غیرخطی و یادگیری افتراقی تقسیم شدند. مهارتهای اختصاصی بسکتبال در ترکیب با رویکردهای خطی، غیرخطی و یادگیری افتراقی به مدت 5 ماه، 60 جلسه و هر جلسه 90 دقیقه انجام شد. متغیرهای کینماتیکی شامل زوایای فلکشن تنه، ران، زانو، والگوس دینامیک زانو، دورسیفلکشن مچ پا، دامنه حرکتی ران، زانو، مچ پا و متغیرهای کینتیکی شامل اوج نیروی عمودی عکسالعمل زمین، گشتاور فلکشن/ اکستنشن زانو، والگوس زانو و دورسیفلکشن مچ پا مورد ارزیابی قرار گرفت. گروه های یادگیری افتراقی و غیرخطی در مقایسه با رویکرد خطی در همه متغیرها بهبود چشمگیرتری داشتند. همچنین، رویکرد غیرخطی در مقایسه با یادگیری افتراقی عملکرد بهتری داشت (17).
در مطالعه دیگر اورنگی و همکاران (18) به بررسی تأثیر رویکردهای خطی، غیرخطی و یادگیری افتراقی بر فاکتورهای کینماتیکی و کینتیکی مرتبط با آسیب غیربرخوردی ACL حین مانور برشی پیشبینی شده در بازیکنان فوتبال پرداختند. گروه یادگیری غیرخطی و افتراقی در مقایسه با یادگیری خطی در همه متغیرهای کینماتیکی و کینتیکی عملکرد بهتری داشتند. تغییرات چشمگیری در اکثر متغیرهای کینماتیکی در گروه یادگیری غیرخطی در مقایسه با یادگیری افتراقی مشاهده شد. بااینحال، تغییرات در نیروی عمودی عکسالعمل زمین، گشتاور اکستنشن/ فلکشن زانو، والگوس زانو و دورسیفلکشن مچ پا بین یادگیری افتراقی و غیرخطی معنادار نبود (18).
همچنین اورنگی و همکاران (30) به مقایسه تأثیر استراتژی یادگیری خطی و غیرخطی بر فاکتورهای کینتیکی بازیکنان بسکتبال پرداختند و به این نتیجه رسیدند که یادگیری غیرخطی در مقایسه با یادگیری خطی باعث بهبود چشمگیرتر نیروی عمودی عکسالعمل زمین، گشتاور فلکشن/اکستنشن زانو، گشتاور والگوس زانو و گشتاور دورسیفلکشن مچ پا میشود (30). دهقانی و همکاران (31) نیز نشان دادند استراتژی یادگیری غیرخطی در مقایسه با یادگیری خطی باعث بهبود چشمگیرتر زاویه فلکشن تنه، فلکشن ران، فلکشن زانو، والگوس زانو، دورسیفلکشن مچ پا در بازیکنان بسکتبال میشود (31). پیشینه پژوهشی در زمینه استراتژیهای یادگیری خطی، غیرخطی و افتراقی نشان میدهد یادگیری غیرخطی و افتراقی در مقایسه با یادگیری خطی اثربخشی بیشتری در بهبود فاکتورهای بیومکانیکی (متغیرهای کینماتیکی شامل زاویه فلکشن تنه، ران، زانو، والگوس زانو، دورسیفلکشن مچ پا و متغیرهای کینتیکی شامل اوج نیروی عکسالعمل زمین، گشتاور اکستنشن/ فلکشن زانو، والگوس زانو و دورسیفلکشن مچ پا در لحظه اوج نیروی عکسالعمل زمین) مرتبط با آسیب ACL دارند. همچنین یادگیری غیرخطی در مقایسه با یادگیری افتراقی در این زمینه برتری دارد. این یافتهها نشان میدهند که ادغام رویکردهای مبتنی بر تغییرپذیری در برنامههای آموزشی میتواند بهبودهای معناداری در کاهش آسیبهای ورزشی ایجاد کند. بااینحال، یکی از اصلیترین محدودیتهای پژوهش در این مطالعات (18, 22, 30, 31) عدم وجود گروه کنترل است که مقایسه نتایج را تحت تأثیر قرار میدهد.
اثربخشی بیشتر در بهبود فاکتورهای بیومکانیکی در یادگیری غیرخطی در مقایسه با یادگیری افتراقی به تغییرپذیری بهینه، انعطافپذیری شناختی و اکتشاف راهحلهای حرکتی جدید و منحصربهفرد در یادگیری غیرخطی نسبت داده شده است، اما این نتیجهگیری تنها بر مبنای مباحث تئوری است و نیازمند انجام تحقیقات بیشتر در این زمینه است (17). در یادگیری افتراقی و غیرخطی، نوع و تکرار تغییرپذیری متفاوت است. در رویکرد غیرخطی، بهجای دریافت بازخورد در رابطه با الگوی حرکتی ایدئال، بر دستکاری محدودیت های فرد، تکلیف و محیط تمرکز دارد و تغییرپذیری فراگیرنده را به جستجوی راهحلهای حرکتی فردی تشویق می کند، تکرار مجاز است و ورزشکار راهحل حرکتی را خودش کشف می کند. برای مثال، انجام پرش و فرود از روی موانع با ارتفاع مختلف، سطوح مختلف، دستکاری سیستم حسی حرکتی (بینایی، شنوایی و حس عمقی) و تغییر مسیر به سمت چپ یا راست موانع انجام شود (18). بهاینترتیب در یادگیری غیرخطی تغییرپذیری نیمه ساختاری است (توسط محدودیت های تکلیف اندکی هدایت می شود) (33).
در مقابل در روش یادگیری افتراقی، تغییرپذیری به افزودن نوسانات تصادفی به عملکرد برای تجربه هر چه بیشتر راهحلهای حرکتی ممکن کمک می کند و تکرار مجاز نیست. برای مثال، انجام تکلیف پرش و فرود بهصورت دو پا، تک پا، با چشمان باز و بسته، در شرایط با و بدون خستگی و تغییر محل پرش و فرود بهصورت متنوع و بدون تکرار انجام شود (17). یادگیری افتراقی بیشتر بر الگوهای حرکتی متنوع و تصادفی تمرکز می کند (حداکثر تغییرپذیری و کشف راهحلهای حرکتی جدید)، درحالیکه یادگیری غیرخطی بر هدایت فراگیران در سازگاری با محدودیت های فردی و محیطی تمرکز دارد (17, 34). تغییرپذیری بیشتر امکان اکتشاف درجات آزادی را فراهم میکند تا بهینهترین و کاربردیترین راهحل حرکتی ایجاد شود. برای حل یک تکلیف حرکتی نظیر آنچه در ورزش وجود دارد، ورزشکار مسئول سازماندهی این درجات آزادی جهت ایجاد رفتار حرکتی مناسب است (9).
چالش کلیدی در تغییرپذیری، تشویق رفتارهای اکتشافی است. قرار دادن ورزشکاران در شرایط یادگیری اکتشافی یا افزایش تغییرپذیری تمرین ممکن است به آنها اجازه اکتشاف دهد و طیف وسیعی از قابلیت های حرکتی جدید را توسعه بخشد (33). بااینحال، باید توجه داشت که متغیرهایی نظیر نوع ورزش، سطح مهارت ورزشکار و محیط تمرینی میتوانند بر میزان اثربخشی این روشها تأثیرگذار باشند و پژوهشهای آینده باید به بررسی این عوامل در گروههای مختلف ورزشکاران بپردازند (18). درنهایت سطح مطلوب تغییرپذیری بسته به نوع تکلیف متفاوت است. تغییرپذیری خیلی کم با افزایش فشار وارد بر بافتهای یکسان باعث بروز آسیب استفاده بیشازحد میشود. همچنین تغییرپذیری بسیار زیاد با ایجاد حرکات ناآشنا، کنترل نشده و پرخطر احتمال آسیبهای حاد را افزایش میدهد (35). افزایش تغییرپذیری در شرایط دردناک ممکن است روشی برای شناسایی نقطه با کمترین درد توسط سیستم عصبی مرکزی باشد (36).
در ارتباط با کاربرد بالینی پژوهش حاضر پیشنهاد میشود برنامه های توانبخشی و پیشگیری از آسیب ACL بهمنظور افزایش اعتبار اکولوژیکی و شبیهسازی محیط واقعی رقابت، تنوع و تغییرپذیری در تمرینات را در نظر گیرند و از هر دو رویکرد یادگیری افتراقی و غیرخطی بهمنظور بهبود فاکتورهای بیومکانیکی و کاهش خطر بروز آسیب ACL استفاده کنند. پژوهش حاضر همچون سایر مطالعات محدودیتهایی داشت، از جمله می توان به عدم وجود گروه کنترل در برخی از مطالعات، در نظر نگرفتن مطالعات غیر زبان انگلیسی و غیرفارسی و منابع خاکستری مثل پایاننامهها اشاره کرد. پیشنهاد میشود پژوهشهای آینده به مقایسه تأثیر رویکردهای یادگیری غیرخطی و افتراقی همراه با وجود گروه کنترل در سایر گروههای ورزشکاران و با سابقه جراحی ACL بپردازند تا محدودیت مطالعات پیشین در زمینه تعمیم و اعتبار خارجی نتایج به گروههای مختلف برطرف شود.
نتیجه گیری نهایی
انجام تمرینات مبتنی بر یادگیری غیرخطی در مقایسه با یادگیری افتراقی باعث بهبود بیشتر فاکتورهای بیومکانیکی مرتبط با آسیب ACL از جمله افزایش فلکشن تنه و ران، افزایش فلکشن زانو، کاهش والگوس و ابداکشن زانو، افزایش دورسیفلکشن مچ پا، افزایش گشتاور ابداکشن و چرخش خارجی ران، افزایش گشتاور دورسیفلکشن مچ پا، کاهش گشتاور والگوس و ابداکشن زانو و کاهش نیروی عکسالعمل زمین میشود. پیشنهاد میشود مربیان بهمنظور کاهش خطر آسیب ACL، بهبود برنامههای توانبخشی و همچنین بهبود اعتبار اکولوژیکی از رویکردهای مبتنی بر تغییرپذیری بهویژه یادگیری غیرخطی در تمرینات استفاده کنند.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این مقاله از نوع مروری است و مستقیماً از هیچ نمونه انسانی در آن استفاده نشده است.
حامی مالی
این پژوهش هیچگونه کمک مالی از سازمان های دولتی، خصوصی و غیرانتفاعی دریافت نکرده است.
مشارکت نویسندگان
تمام نویسندگان در طراحی، اجرا و نگارش همه بخش های پژوهش حاضر مشارکت داشته اند.
تعارض
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.